نسخه آزمایشی شامل 218,992 واژه

جنبش:ش۱۷

۲۳ آذرماه ١٣٥٧ ه چهره يك راه پیمانی جنبر رورتا سومارساترین و باشکوه ترین مردم در خیابان آیزنها در جریان یافت صحه زندگی بشری در خیاانها را تطلی وقتیکه اسوه چهره های فسرده ومصمم کرد، در در روز همه مردم با بنحت از هر مشت های گره شده و یکنواخت که طبقه وصب وا رهرس رسال از دورترین تکان میخوردا زبرابرنگاه تماشا جی برای شرکت در راه پیمایی بزرگ بہت خیر کننده اش به حساب افتادیدو در مسیر حرکت دسته نسارهای بیشما ارگرفتند. وقتیکه بهر سیم جمعی ها ام نقطه این عجاب وا میداشت عزمی راسخ واحسان ک وطن صناعی همآهنگ، گذشته همگامی شکوهمندمردم و انتقامجونی رژی میکردند وازآینده روشن، وآ را دی زندگی دم میردند. سرودشان ملتی که همواره مورد تحقیر رژیم سفال، خود قرار میگیرد و به عقب ماندگی و نالایقی وهرج امرن خشم فروخورده وامیدیه رهایی از کسته بود. ازفشاروفسادی که بیست طلبی و ساله روی و مخالفت با تجدد و پیشرفت متهم میسود، در روزهای یکسنبه و د وسنبـه ۱۹ ۲۰ آذر رایی پهن دشت سایه انداخته ر دستگاه داده استبدادی را در بالا ترین قله های دروغگوئی و در برابر چشمان | بهت زده جهان در بوته در بوته آزمایش قرارداد • ۱۷. 2. شداره حکومت اسلامی، دوملیون آدم فقط نام م در این د وروز میلیونها ایرانی در تهران و مشهد و اهواز و اصفهان و شیراز و اراك وساير یک نفر را بر زمان میراندند فقط نا ما م حمینی بود که در سین با شکوه صدای شهرهای ایران بحرکت درآمدند و دست به راه پیمایی زدند ،د راین د وروز میلیونها ایرانی در دمها اوج میگرفت . اونقطه امیدومطهر این مقاومت و پایمردی همدانسا بستری از همدردی و مهربانی و همبستگی در کنار یکدیگر قدم برداشتند ،نه فرياد وحشتی های ن اومردبلندیهاست . مردی سرزمین بود و نه آهنگ خشونتی ،هرچه بود محبت بود و همدردی و اعترانر میلیونها ایرانی بسورت له برق رزه را به دوش گرفته ازکشوری را به انسانی واحده فقط يك چيز میخواستند و آن آزادی و رهایی از یوغ حکومت استبدادی بود • هي همه سبخ وبن برکند های اصیل ملت است و می کوشد تا در ی بر آرمان خواه پرورش تاریخ ایران چنین راه پیمایی عظیم و چنین همبستگی یکپارچه و چنین خواست واحدی را از حلقوم میلیونها انسان آگاه ومتسمم سراغ ندارد ،خبرنگاران خارجی، دهها و صدها، با چشمانی ماید. تا دیگر به طاغوت اجازه خودنمایی مبهوت و حیرت زده به این شط منقلب و سیلاب جذاب و پر شکوه انسانی نگاه میکردند که چگونه وترکتازی بدهند. تا وحدان جامعه در با صدائی واحد بصوب مقصدی واحد حرکت میکردند . و در پایان این راه پیمایی برخواست فضای مسموم و آلوده فسا دید خواب برود . در روز تاسوعا به دستور دولت نه سرسازی در خیابانها بودونه پاسبان به های خود که بر آنها عرضه شده باتفاق آرا صحه گذاشتند .هیچ دموکراسی و حرکت، قانینـی همین دلیل به خونی ازدماغی ریخته شد مردمی با چنین حد ت نظر و اتفاق آرا تجلی نمیکند – ونه آخری ازدیواری کنده شدوسه آتشی خانه ای را سوزاند. نظم وسكون وآ را مش هنگامی که مردم بی اعتباری دستگاه حاکمه و مظاهر تحمیلی آنرا این چنین مصمم ؛ در منطقی مردم نشانه رشد اجتماعی و سیاسی جامعه و تبلور شخصیت ملی آنان بود ر نمایشی این چنین عقیم و بیسابنه اعلام میکند ، چرچ انتقام دستگاه حاکمه بار دیگر بگردش در نشابه اینکه همه اتفاقات جگر خراش و اید مردم بیگناه اصفهان و خرم آباد و اراک در وحشی ترین شیوه های سفاکی قربانی اعمال تخریبی که در ماه های گذشته میآید وقوع پیوست دست پخت توطئه ونيات سوء این قبیل خشم و انتقام دستگاه دائمه میشوند . باردیگر مردم برگبار گلوله بسته میشوند ،اتومبیل ها ی رژیم بود که می کوشیدند با مردم خرد میشود و آنها را وادار میکنند که بعد از کتله خوردن با فریاد زنده باد نامنمایشی از صحنه های دروغ نذا مراتی که در مدت ۲۰ سال به اقرار متولیان رژیم نتیجه ای جزفساد ایران در روز تاسوعایانظم و را مش خود ر صحنه سازیهای نامطلوب جهان ادرانکا آشوبگر معرفی نمایند ملت همه پرده ها را در بدو ثابت کردکه ملتی با * . شکست و رسوائی ببار نیاورد برای حفظ جان خود بعرسه تماشا بگذارند ، رژیمی که با راه رشد است نقه در صفحهی ۳ وسایل فتح: مسليلها ، تفنگ ها هفت۔ تیر، چماقها ، با طومها ، بی سیمها و دوربینهای عکاسی وفیلمبرداری. طول مدت عملیات : ساعت . ازنیم تا ۵/۵. اما مجله تا ساعت هشت بعدازظهر در محاصره کامل بوده است. JA سکا ود. درسرودآهنگین و . مندانه د شده ن ز شکنجه گران ودزدان یاد شد د عايت القصری همه یک چیز 3 4 فتح الفتوح نیروهای سه گانه سازمان ملی دانشگاهیان ایران موثر کوی مہر زمان: طہر جمعه ۱۷/آذر /۱۳۵۷ مکان: تهران، اول فرصت • نرل علی اصغرصدرحاج سیدجوادی . میروی خرابکا روتوطئه گر: دوستان آشنایان وفامين دکتر علی اصغرصدرحا. حربا . نهضت رادیکال بولتن دفا وطن اروزشنبه ۱۳ آبان ۱۳۵۷ رژیم جلاد حاج سیدجوادی برده اند: کتاب ، چندکارتن یادداشت شخصی ودستنویس بوده است شنامه های خبری معاصرا زقبیل حنبش ، با توزیع این اطلاعید یک حرکت ازغنائمی که از منزل دکتر دیگر آدررا، کوشش سازمان انته عمومی برای کسب آزادی اعلام کرده است ما به عمرم دانشگاهیان که در جنبش مردم ایران سهم سوء ترخود را ادامیکنند درود میفرستیم . اطلاعيه ۱۳/ ذر /۱۳۵۷ سیدجوادی که طبق یک رویه سنتی،جمعها ازحقو بدانیان سیاسی ، را بسته به غا بولتن و رنگرار ن رجی، دانش اعلامیه های وق بشر ،اعلامیه ها یا شخاص موزان، دانشجويان وتعداد بیشماریاز نطا وبیشتر از همه اعلامیه های حضرت رآیات عظا خا خمینی، آقایان نشگاه تهران به گلوله بست . در این صبح به دیدا رایشان میآیند. نیروی مهاجم وفاتح: فرماندار (سه کامیون) ودوجيب ، مهربانی کل کشور، وکلای دادگ نشیان بازنشسته و قتل عا م عده ای به شهادت رسیدند. ما ایمان ازقوای کلانتری ۸ در در کامیون اماز اریم که از هر قطره خون شهدای ۱۳ آبان ودیگر روزهای خوبین انقلاب ایران هزاران مجاهد ، رزمنده و انقلابی به با مختلف روزنامه نکا وبک پیکان، قوای کمیته شش مامور شخصی دانشگاهیان، کارمندرا دیـوتـلـه ویـزیـون جمعا حدودهفتادتن) . ن ما از کلیه دانشگاهیان که یا دیردچهلمین روز شهادت ای ساعت دو بعدازظہرینیشنیه ۲۲ ۱۳۵۷ در بهشت زهرا شرکت کنند . آب ، برکت وفرهنگیان و دانشجویان و … خواهیدخاست کپی کندتا ملت تاز ریشه ظل اطلاعیه سازمان ملی دانشگاهیان ایران دوه خود را تبدی پاسدا تبا او 2 سازیا ریلی دانشگاه 2
فتح الفتوح ریستی زنانه ارسل طلاحا و هرچه کا عدوکاریوں وابرارولوازم دیگری داشتند. دورا زچشم افسر با میکردندونه ست مردم بوده است ربوده اسب . صدهزارتومان پولی که چهره ای و نگاهی مهرآمیزورگه ملایم و با نوشیم و با ملت . یا منمودهد کور دستر ردند . 1. 9 حاج فهرست اسرا : : عمرا ر دکتر علی اصغر سیدجوادی که متجاوزازدو ساعت مرد های روحی سروان عباس احمدی یک دونن ماموران امنیتی بوده است و مان سرانجام وی را با دست بند جلب کرده اند حالت و همسرش حاسم کیان کاتوزیان، صدوسه تن زن و مرد و کودک را با سه کامیون ارتشی و دوكا ماكا ریه فرمانداری نطا می (عباس آباد) جلب کرده اند. آراین گروه گنجایش ترجیع آن نوشته اطاق را هیچوقت بیش راندو “اللد ل آخرین اللہ اکبر که گفته شد ساعت هشت شب با شده است . درآن اربیجاه نفر ایستاده و سنگ هم تـحميـن نـزده رحرمی ساعت ۲۷ تن از بانوان ودختران وکودکان بودم. اما بردیک صدوبیست نفر بودیم و برخاستیم، حیرہ زاده که بیرون رفته بوده صره ایم نفر ل اه دکتر حاج سید جوادی آزاد بسند. نمیدانستم پاران ما چنین برگشت وگفت : “بچه ها در ۷۶ تن دیگر را به زندا ریانی . حاج سیدجوادی در حقیقت یک لحظه سکوت . قرارپنج شش تقال داده اند که در قرنطینه چہل پنحره جنوبی ولگدی بردر ولوله اسلحه کف کوچه زندگی میکند. مجموعه آپارتمان سه سگش تشدید عربی (س) است. وفرياد ماموران مسلح، همه لحطه بعدی نگا سب هستند بنشینید . ود طبقه همکف نزدیک به نوک دندانه را برگرد. دستها بالا، همه ی از پنجره روبرو وسط تشدید، خا پشت سرش شمس . نشستیم. چند چہرہ برافروخته در زیر درست نیست و پنج دقیقه از ساعت وحبوب جانه بازاست به در فضای کلاه هی چندتایی سالیاس شخصی ن ۱۲ روز جمعه ۱۷ آذرگذشته بود که کوی مهر همنوا رکوجد . ما آنجا بودیم دوستا لوله های نفسگهای خودکار در چشمها ما مجتمعی ارآپارتمانها که خانه آقای در سنه بودند که ما حيحانه آخرین نوشته اش کتر علی اصعرجا سیدجوادی را ۔ رآغوش گرفته اس به محاصره نیروهای سه گانه چند خبر در مد. بلیس ، ساواک و مسلسلها در حیاط می ، روی چمر کا دوسر ا ران با تفنگ های خودکا فرمانداری اصفهان جمانداران ندارد، دیده شده فرمانداری نظامی درست راستہ گدا شدید رئيس وکنار موضع گرفتندودررا ویه های احساسات ،د ومسجد و یا نتابخانه به آتش کشیده شده است و متجاوز ازصد بنت با مها مخفی کلانتری ۸ با هفت تیرداخل خانه شد تن از مردم اصفهان به تلوله نیروی محسو شهید گسته اند . و تعداد زخمی پشت سرش آژانها وسربازان. کفش های بندری است که پزشکان اصفهان تماشای کم کرد ماند و سازمان ملی پزسکان سرون خانه حکایت از تجمع گروه کثیری ایران به هینه جهز پزشکی به استاد فرستاده اند ار مردم می کرد. آنها آمده بودند تادرر رنگیرند، در مسیر ویائی کان کی جامعه که اینروزها با چشم انداز شیراز سربازان د وروزاست بیمارستان سعدی را در محاصره گرفته اند . حاصل دفاع توای ارتشی ،حدود ده تن زخمی از کادر پزشکی است و بست نشستن سرت خود دنیا راک داده است درون خانهش اریک دنفر نشسته بودن . فشرده و تنگ هم، تعدادی ایستاده که رئس ری بی محابا امی صدای نلی تمام کادر در بیمارستان • ۲۳ دهکده سعد به مورد هجوم قوای انتـامی م ان شده و نیم از خانه های محل به آن کشیده شده تعداد زخمیان حادثه به مرگ تهدید بندری است که پزشکان مسموم و مضروب بیمارستان سعدی نیز با سرو دست بسته شده بکت مرد . قریه رفته اند . سربازان را ببهانه اینکه مردم قريـه ب سکوت حسست درون کرد. ها با مسلسل به طرف قراول رفتند. نگاه ها وحشی بود و وسواسی ومحتاط . انگارا رچیزی می ترسیدند.به سعدیه و پزشتان بهائی هستند تحریک کرده اند دنبال هجوم پلیس افسران ر سربازان فرمانداری می ریختنده هستجو برای نجف آباد در روز ۲۲ آذر ماه جمعی از اوپاس و چماقداران بسهر نجف آباد کند اسلحه آغازشد. درحالیکه آدمها را حمله کردند و در محله چهارسون تمام مغازه ها را غارت کردند . بازار شهررا گروه گروه با موشن ترین وضع به کامیون هدایت میکردندنه کنجکاوی واز به آذر نسیدند • منزل پزشکان شهر ،آقایان دکتر ایزدی ،دکتر صابری و هم پاشیدن جا به پرداختند. چند دقیقه دکتر ابوترابی را آنتر زدند و پس از سرکویی مردم آزاد بخواه ، منزل آقایان – بعددیگر هیچ چیز سرهای خودنبود تلی از کتابت واثاته خانه در کف اطاق به وضع آشیخ عباس ایزدی ،آسیخ غاز محسین ایزدی ،سید حسین مرتضوی و مهدی رفت با ری انباشته شده بود. وابن به هم آیت دبیر دبیرستانها را نیز به آمر کشیدند نشانه گویائی ازشیخون قوم مهاجم ر را به یا دایلغارمنیها درباره خوابنا مـه!؟ همرا ، آخرین دسته آوردند وناتارها نداخت خانه بیرون . مترحا سیدجوا سید حطاب میکنند به دستش هفته پیتر ناگهان در تهران خوابنامه ای منتشر شد که پیدا بود برای منحرف کرد و از های ساده از مسائی روزاست، جمعی از ارادتمندان حضرت آیت انه قبر ته حـوابنامه پایشان نسبت داده شده بود از ایشان سئوالی کرد ند کلا به دستبند لحظه آنجا بودی وچهره پاس آیت الله تنی را در زیر میخوانید بسم اله الرحمـن الرحيــ این مرد مبارز مجاهد * • 3 نصر قصر ره وحست لب را حالینرارهمه بودتما د چشمگیر و حرکات و برخوردهای این نیروهای سه گانه بود رام وسوسیدن پشت دست خود سرباز میکوشدآزار را تخطئه کندوساواک درویشان را که ازهمدلی و هر دورا . دراین میان سربازار روحیه بسوند انسانی قصه ها با خود داشت 3 کاش با چشمهای جو زید دلبروطن وقهره ملیابهای وجهة دستبندزدن بلیس از دران حالت ، درنگاه اودانه ای از پایمردی و اسد امید افق روشن و پیروزی بورش چند ساعته آنچه که حسینی گدرائی انسانی افتاده را مملکما رلبخندکها زیوعی پیوند وعاطفه میخوانیم. ما شهامت نورا حسن مایه می گرفت آدمهای سه دا م وبیروری تورا آرزو. ما میدانم که در رقه میکردند. آنچه در این صحه زیبا بود و تماشایی رفته است . ارتباط پنهانی وراز ورمزی بود ودستگیرشدگا داشت . سربازها باایماء ن چه میگذردوبراین ملت ما میدانیم کم ه ما فقط دزدها وغارتگران سرنیزه ن به نوعی اماسد. بلد ما همه چیزر از خانه تا قرنطینه و تا بنـد يك ا عصاء مورت و نگاه 3 . همزبانی و نیا حالی میکردند که ما ♥ الحمد الله ، این شایعه مانند شایعات کثیری که در این روزها رواج دارد برای تشویش اذهان مردم مسلمان و جلوگیری از مبارزه مقدم آنها میباشـد وجاء تعجب است که کسی احتمال صدق آنرا بدهد . بنابراین خواب مذکور صريحا تکذیب میشود و مبارزه با رژیم تا نتیجه قطعی جدا ادامه دارد والفة المرفق إلى الصواب الطبا طبائي القصر در
جنبش سربازها با ما تماس بگیرید تامای یک کمتر از ۱۷ سال رفته بودند. ما ۷۶ مانده بودیم. دوا طاق ۵/۵ × ۴/۵ هم ازما المديا ر برای شوهرش کرد: فکرکر،قندخون… آنجا بودند. شدیم ۸۴ نفر، بی بخاری. فضائی حا ها شان که دربادبرخاست : ردارمح، فقط این هوای سرد. زمین موزائیک ، هریک در دیدم که فقط در فیلمهای مضحک را دا بنوی نازک سربازی. حاجی تبصرگفت : هی برنم راحتش کنم. مخصوص بچه ها در تلویزیون دیده لوله اسلحه را رو به جزی سانده که ما زشب هم قضا شود وبعد فرمانده مربا دردهمه برگردیم پشت به سه جا ما تجربه ای که داشت ا ر وضع کثیف مستراح و دستش را حرکت داد رویه دیوار. شایدنگاه بیش از دویست چشم آرا رش کرد. دستها روی سرها رسازی چشم جناب سروان را ودستشوئی گفت که چه کنیدتا نرشح نشود . بیسکویت دزدید ویک بسته کوچک چرخیدیم. خنده ام گرفت .اس ردیف آخر بعدازنمازلایق ترین و مدرب تریس بوروکیل داد. مزدش را گرفت یک سیلی خاسم یوروکیل و مهندس کلانی و حافظی و محکم رحاب برهنگی که کامیون دیگر را مدیرتدارکات شده بود ونفری نیست تومن تم پور وکیل را نگاه کنارهم بودیم. خندیدم و آن دوناهم. که میبائندوحکم توقیف . این بار فریاد زهمه گرفته بود. یکساعت بعد از نیمه شب دودقیقدعد بود. به ما ، وا نایب حسینی به اتفاق آر جا اعتراض بوروکیل بود که در فضای سرباز – محوردیم، نان وپنیر. سعره جناب سروان برخاست .دنده، راست باها کردم خندید، ر درد مهندس کلانی هنوزازضرب لگدش میکند . جناب سروان هنوز میترسید دستگاه فرستنده اش با عجله چند کامیون افسران به ساختمان مجاورخزیدند و ا نیروی مسلح میخواست . تا کمک رسید مخصوصا از زمهندس حسین کلانی و نیم ساعت بیشتر به همان حال مان ماندیم و سربازان ومہربانبهایشان از توکلی. هردورا .ما را همه شاختند دسته اول بودیم. ازهمین جلو. سه تا اطها را خلاص هانا فرستادن لقمه نانی که میشناسند. توکلی کاپیتان تیم ملی سه تا ، هریک با لگدی فرمان برخاستن درحبت داشتند. گاهی نعره ای از دور واترپلو وکلانی قهرمان فوتبال که به فرمان میداد که نگہبانها به کامیونها من ازمش وشخدمت چیزها آموخت .نامسح بازرسی بدنی، تا شاید دستشان به اسلحسان نزدیک نشوند. حق داشتند ازاین نزدیک درهم لولیدیم و از سرما لرزیدیم وجدیدیم میگرفتیم. بیرون در ، دستها به دیوار برسد. درمیان لوله های مسلسلها شدن بترسد. این را از حرفهای به این نظام ر چشمهای نگران از پنجره ها از پشت کامیون د نگهبانان که سه تا سه تا ازهر کامیون به چای صبحانه کافورش زیاد بود دستشوئی میبردندمان وبرمیگرداندند، سوى لحن میداد. هرپنج نفر در یک کاسه بالا رفتیم. سی وشش نفردریک کامیون را به بازخونی در ساختمان می بردندخوب پلاستیک بافلزی سک جای میخوردیم رحونی تا ساعت ۸/۵شب طول چندلیوان پلاستیکی هم دادند. ساعت ۹ مہربانترازتوی خانه نشستیم .هوا بارانی بود و زمین گل وکف کامیون کثافت فهمیدیم با کشید. ازهریک ،دوسوء ال وانها ماقدام صح که برای هواخوری به حیاط بردندمان علیه امنیت کشور وتما بهداری بازبود. مسن ترها و سرما ـ بالای سرمان یک مسلسلچی، پشت سر مله بیست سی متریک نفربر می ساعت ۹ شب در شروع حکومت نظا دندمان کاروان ما ، میان مسلسلها راه افتاد . تا زندانبانان قصرتحویلمان دهند و ورده ها به بهداری رفتندکه یک بهبا طيب ر می . میب داشت و مشتی آسبرین. دوستان به خودمان دکتر سپهری ودکتر رضائی بیماران لوله های مسلسل به سوی یا تا به بادگا عباس آبادبرسیم آنها را میشیدیم که ازلای چادر میدیدند، که کجائیم. ازمیان شوخیها و خنده ها شروع شد . نگرا . از حال بچه های کوچک خیابان طاق قرنطینه ببرند، ساعت ۱ اشب بود . را معاینه کرده بودند . به همت نایبی مهمترین قصه ای که همه از عباس آباد تا راها ازبیرون تهیه شد . گاهی هم اظهار آنجا تکرار میکردند ،قمه سربازسر خورده ای عصر در راهروی بین دراطاق مایک در بود که جزو حمله کنندگا به خانه بود. به ری گذاشت. شب خبر کردند محاصره افتاده بودند و خبرشان را نداشتیم. آنها گفته بودند می رویم یک عده بهائی را خبر حمله شروع شده بود . ر ریاست برای بازدید تشریف کامیون دیگر، دوستانمان برسند ساعت بکشم که میخواهند مراسم عاشورای حسینی نی دارند. لای پتوها بودیم .قراول ۳/۵ بعدازظهر شده بود. وسط سربازخانه را با اسلحه برهم زنند. ووقتی مسلمانا ولها پیشاپیش دست و پایما را لگد که دو عباس آباد، هوای سرد . همچنان کامیون، ساعت حاتم پوروکیل نگران گروه “حنيش حمله کرده است ، خیالها توی را دیده بود و فهمیده بودیه یکی از جلسات دندونیی ما ایستادند. همچنان آمدید. چندتایی بودند. نطقی ستورپتوی اضافی وبک رادیوی جینی سروان شب خانمها و نوجوانان انزیستوری. که بعداز مراسم وردند قندخون شوهرش شد. از جناب فرمانده حمد که آنجا بودو مراقب همگا شکوهمند… رهرا طاق سی وشش نفرحا گرفته بودیم و بقیه سرمقاله می بقیه در راهرو. ادامه راهرو با دریا ز یک را هروی دیگر جدا میشد . چها را طاق در پیمانی د وروزه میلیونها ایرانی بصور زند ، و در حضور صدها خبرنگار خاجی و ماموران و سه نیمه شب شنبه نزدیک صدوبیست خوان را جاسوسان سرویسهای اطلاعاتی بیگانه سند بی اعتباری خود را دریافت میکند همچنان با آوردند . کتک خورده . سرشکسته ، دندان شکسته . انا دیده سینه شکسته روحیه هائی محکمتراز پولاد .دکترهایمان تکیه بر تنها وسیله دفاعی خود، یعنی گلوله مسلسل برای ادامه موجود ینخود تلاش میکند کارتر رئیس جمهور آمریکا از سوئید از سایت از حقوق بشر میزند و از سویی ورشکستگی رضائی و سپهری کارشان درآمده بود دستگاههای مخفی و آشکار خود را در ارزیابی های غلط از قدرت شاه و اوضاع ایران اعلام داشتند. لحظه ای آرا م نبودند . میکند وسرانجام همچنان بر حمایت از دستگاه حاکمه ایران پافشاری مینماید ، سیاست آمریکا خودشان (اساتید) به اطاق آنها برویم ، جوانها در آن حال چه شوقی به آموختن ه به قول روی تخته وآنها بیایند ،روی زمین. تا سرحد کوتاه فكرى و لجاجت در نشناختن واقعیتهای سیاسی جهان پیش میرود ، زیرا یکشنبه ساعت ۹ صبح در حیاط کوچک از خانه تا قرنطینه … بقيه وسعره ها وساسرا ها در گوشها ما ن . من خانه می بینید که سرباز را چرا میزنی و بخورده بودیم. چه لذتی داشت باندهای برزمین کوبیدن نان وپشت سرش اعتراض ازدوسان تجربه مشترک بدا شیم نگران عمومی روحیه ها بودم. دیدم همه از من محكمتر د. نم نم باران به سر ما کمک کرد بابت دریادداشتی مفصلترهمه را سويد به سرش زده بود. ساعت ۸ شب خا . …P ” در ·C 3 . دسته قرنطینه برای هواخوری بردندمان. به بود این سیاست بر چیزی جز منافع خصوصی و غارت ملتهای ستمدیده جهان تکیه ندارد ، و اینکه سرعت صف سه نفری تشکیل شدو پیاده روی، همگام با اعلام بیرون. هوا سرد عاقبت و سرنوشت این مردم بکجامیرسد و پس از اینهمه غارت و فساد و اختناق مملکت ما برای لباسہـا کـم ونـم نـم بـاران فریادهای تایید غلطیدن در چه سرگوشتی آماده میشود برای قدرتی که دست یافتن به منافع اقتصادی هدف ودرود ودرودبه کلانی قهرمانان اساسی دیپلماسی آنست اهمیتی ندارد • سا پربندها بیرون می آمد وگر دهای عمر معلوم شد دیگر خطرناک شده ایم در نمایی با جوانها که صد و پنجاه نفری شده حتى حضور لحظه به لحظه میلیونها انسان در خیابانهاونریاد اعتراض آنها برژیمی که بودند. انگشت نگاری کردند و جز مصیبت و غارت و فساد و اختناق ببار نیا رورد ها ست ،نمیتواند این حقیقت را به جهان نداداد: ۷۶ نفری ها باشند جوانها به فکر اینکه ما خواران مدی دموکراسی ثابت کند که این مردم نیز نظیر مردم آمریکا و انگليس وسويسر وآلمان میشویم ، خوشحالی میکردند و نشانی و ا ای بیرون اما بردندمان به سندیک – سلولهای و چین و ژاپن و دیگران حقی از آزادی و حیثیت انسانی دارند و برای استفاد ماز آزادی و دموکراسی لااقل به اندازه یک گاوچران امریکایی و دهقان روسی و کارگر انگلیسی لیاقت و اندرادی. هریک دو مثردرد ومترو نیم – شایستگی و استحقاق دارد • در هریک چهارنر، جد میت جا کم داشتند . 3 حاضر آزاد
جنبـش ۱۷ پیش ارسد ماه ازکشتاردسته جمعی خبرهای شهرستانها مردم بی دفاع تهران که در روز جمعه سیاه ن عموسا رمان ملی پزشکان ۱۷ شهریور ۱۳۵۷ اتفاق افتادمیگذرد. ایر دمردان جهان که دفاع یکی از ابداعات حکومت زور وسر دراس مدت هر روز در تهران و شهرستانها حقوق انسانها واحترام به انسانیت ای سرکوبی مردادیخوا دابران به خواستاریم که هر دهای مرد وزن و کودک ازهرطبعه توسط قول کرده اند، مصر روهای ویژه نظامی به بی رحمانه ترین چه زودتربا تمام امکاناتی إحتيا مردم شده بران وخارج ومیاں کارافتاده است. دولت به بهانه حلال در خبرگیری سیا واجتماعی با تلفنها نظم زندگی وارسا طابعادی مختل کرده است و خوشانه مردم را مید ن کتابی چاله سر جوں جاله های د کرکه کنده است و می کند، پیش اریه تله انداختن مردم پای خودش را خواهد شکست محموع حبرهایی که به وسله مسافر پانلهای اتفاقی به گوش ما رسیده را زبه میدا آمدن جانوکشان ل و مازندران و سایر شهرستانها دارد. حرفه ای در اصفهان و مشهد وا راک و گیلان اسمارستانها وتیراندازی در راهروها خبرها نشر خبرهای احا د تلفیی مان شهرستانهاست . رمهره، صفرلین که برای شروع رابطه وضعی به قتل رسیده اند .هر صدای اعتراضی دارند: اسخ داده می شود . از جمعه اول ۱- به این کشتا روحشیانه گشتار وحشانه ابعاد جدیدی سیدفاع شدیدا اعتراض کنند. فسه و وارد مرحله نویسی ۲- ازهمه دولتهای جهان بخواهند زاین ریح سروهان دولت تا از رژیمی که در ایران کوچکترین پایگاه سامی ازحرک ولانسها. نداردپشنیبانی انتقال ۳- ازسازمانهای بین المللی دفاع نخواهندکه ن به بیما رسانها کارشکنی میکنند از حقوق فرستادن قی وانسانیکه نمایندگا به ایران لااقل حکومت ن جنگ همه خود را ایران میشود اجرای قوانین حقوق بشر و پایبندنمیدانند. حتی محیط بیمارستان همچنین حق اولیه مجروحین برای درمان أهم محرم نمی با یورش به پزشکی ملرم کنند. به محبه های مردمی سی است رند و جون شود، حبش دروشتی شایعات بیست قسمت عمده نفر شهرستانها را که داریم تا رسیدن داسو مینشر می کنیم. ازحمله تعداد کشته شدگان به دست کماندوهاوچماقداران صفهان بین ۴۸ سفرنا ۱۲۰ نیده ایم. در سایر شهرستانها نیز چیزی شد به این ماجرا می گذرد که البته حالی درا راده، آزادیخواهانه، مردم وا رد محوا هدکرد . سا ری : مردم شرکت راسر ایران در هرات روزهای نا مرنا وعاشورا با شکوه وهمبستگی تمام اند. چراغ مبارزه را در این شهرستان رهنگیان روسی گہداشته اند فرهنگیان باری برای اعتراض به توقیف جمعی از معلمین در خانه فرهنگ سا به ری تحص خود ادامه میدهد شیراز: روز چهارشنبه تط هرات چماقداران در شرازبرای سرکوبی آرادیخواهان شروع شد و . 3 جماز پیش با آزادی 9 ید پنجشنبه ۲۲ آذرماه ۱۳۵۷ – صفحه 4 3 اعلامية سازمان ملی پزشکان ایران اطاقهای بیماران شده ای از مجروحین را سازمان ملی پزشکان ایران آذر ماه ۱۳۵۷ کا رمندان و پزشکان – پرستاران کارگران بیمارستانها از هنگا که حکومت نظا ودولت می نظامیان ط وابسته به بیگانه در ایران مستقر شده مقدس بیمارستانها از تجاوز نیروهای مسلح وپلیس در ر بعنوا نا عتراض ن پزشکا آشکار اما نمانده است مخفی و به این یورشهای وحشیانه که امنیت و جا ن پزشکان – پرستاران و بیماران را تهدید میکند ، سازمان ملی ن ایران توصیه میکند: ا- بمحض ورودنیروهای مسلح بمحيط بيمارستانهـا بلافاصله کلیه پزشکان پرستاران ـ کارمندان کارگران محل کا رخودرا ترک کنندو در محوطه بیما و صدای اعتراض خود را بگوش همگا برساننا کنند · F ( محب دسته دسته قداره بندان و چماقداران حرفه ای همراه با کماندوهایی که لباس نتی پوشیده اندید موسسات و اجتماعات می کنند و مرد را کتک می زنند . ازحمله طہرچہا رسید جمعی ازآنان به بیمارستان سعدی شیرار حمله کردند و بزشکان و پرستاران وسیماران را به را هروها آوردن واداران کردند که به مقدسات مدهبی توهین کندواز رژیم قداره بند پشتیبانی نمایید. چندتی ازپزشکان این ردشگری در محیط بیمارستان با زبان آ رام اعتراض کردند. بهانه به قداره بندا افتادرنتیجه اینکه نردیک به بیست تن از پزشکان و پرستاران با سر در ایران هیچ خبری نیست، هیچ کجا اعتصاب نیست، هیچ کس کشته نشده است و دست شکسته و زخمهای سخت بر روی سیمارستان افتاده اند. اعتصاب درگمرکات 12 ن اجتماع ۲- اگر نیروهای پلیس بلافاصله از بیمارستان خارج نشدند و یا دست به تحریکاتی زدند، کلیه افراد محل کارخودرا بعنوان اعتراض ترک کنند سازمان ملی پزشکان اب > آقای گنجی و پولهای پیشکشی تنفيذ معامله به آقای گنجی تقدیم شد ماست. گفته میشود. مبلغ ۳۱ میلیون تومانی را هم کارکنان وکارگران گمرکات ایران دفاع از حیثیت خود در برابر اتهامات وارده آقای گنجی در کابینه شریف امامی به بهانه که آقای گنجی از حساب بانک ملی شعبه مرکزی به پشتیبانی ارخواستهای عمومی استعفا داد اما ظاهرا آقای کنجی نزیز دردانه خود خارج کرده است در حقیقت پولی است که ایران دست به اعتصاب یک پارچه و هماهنگی تر از آنست که حتی بر سبیل حفظ ظاهر مثـل از محل کتابهای درسی بحساب خانم اشـرف زده اند که در راه فلج کردن کارهای قتصادی هویدا و نصیری و دیگران توقیف شود . آقای گنجی پهلوی از طرف گنجی بامریکا حو لمداد شده است حکومت سرنیزه یکی ازموثر ترین باشکوهترین اعتصابهاست . در تحکیم روابط د ربار با محافل متنفذ آمریکایی . آشغال نظامی کیہان حکومت هرروزکه بیشتر به میکند، بیش از روز خدمات شایانی کرد ماست و باینجهت حد ایشان یک واحدنظا می در محوطه روزنامه کیهان عثمابهای فلج کننده بقول معروف بشارع است. گفته میشود در خرید ازنفربرها پیاده شدند و به زور اسلحه رکلیه مو ات دولتی صارت شعبه مرکزي بانك فرهنگیان در خیابان نویسندگان وکارکنان موسسه را از محل و میشود و هیچ راهی جز گریز وعقب نشي کامل به نعع خواست های تریا که بمبلغ۱۲۰ میلیون تومان خریداری شده. کامل نظامی درآمد. وخصوصی کارخودراندندوروزنامه کیهان به اشغال اقی نمانده است . است مبلغ ۲۰ میلیون آنرا برسم هدیهولجا زه اخبار رادیو تلویزیون نظامی ایران

حمایت شما از روزنامه‌های ایرانی ضمن دسترسی به نسخه‌ی کامل نشریات، ضامن بقا و تداوم تلاش ماست.
Become a patron at Patreon!