۲۶ تعقیب حاج سیدجوادی ضربه دیگری به پیکرجنبش نویسنده شجاع ومبارز ، همرزم ودبیر سیاسی گروه است. این اولین بار نیست که حاج سیدجوا دی جنبس آقای علی اصغر حاج سید جوادی به هدف هجوم نیروهای بازدارنده جنبش مردم ایران اتهام اهانت وايجاد تحريك در ارتش از طرف فرماندار تمامی تهران تحت تعقیب قرار گرفتـه ماریال وحدت کلمه رمز پیروزی است سشنبه ۱۷ بهمن ۱۳۵۷ این کلام امام در نخستین لحظات ورود به ایران است، وبدنبال آن تکرار این واقعیت که انقلاب د رگام اول پیروزی است شاید درغليان عليم سور وشوق انقلاب مجالی برای اندیشه د رعمق عوارضی که انقلاب ما را به مخاطره می افتند نباشد ، اما ضروری ترین وسيفه ما همین است وجز این نیست • انقلاب ما د رکسترر عظیم خود محدوده جغرافیایی منطقه را در می نوردد . اسرائیل د رمسیر نرزه های سهمنات این انقلاب موجودیت خود را در دیر می بیند . ستمديدگان فلسطین خود را پس از سالهای د راز ضربه های پی در پی دوست ودشمن اکنون در پرتو انقلاب ایران خود را در جان پناه تازه ای می بینند • ریمهای ارتجاعی وسر سپرده استعمار عربی د ربرابر امواج سهمگین انقلاب ایران روز موعـود یا پگاه رستاخیز سراسری دوزخیان زمین را در منطقه نزديك مي بينند • گروههای فسار واختناق وغارت در آستانه طرد قطعی از مناب باد آورده از امتیازات مالی و اقتصادی و اجتماعی بیحساب وہی زحمت خود هستند • قرار میگیرد • جریان خرید اسلحه ورونق کارخانهها ومزارع سرمایه داری غرب درشرف توقف وتعطیل است ما ضمن اعتراض شدید به این بازداشت غیرقانو آینده میلیاردها دلار غارت درآمد های نفتی وصد ور کالا های بیحاصل مصرفی ومیلیاردها تومان از آقای شاپور بختیار سئوال میکنیم : مزد خدمات کارشناسان غربی وکارگران و تکنیسین های بیکار فیلیپینی وکرهای تیره وتاريك است رکود است • رخطر آیا مواد ۱۳۱۰ ۳۱۲ قانون دادرسی و کیفر صنعت مونتاژ که حاصلی جز غارت د رآمد ها پس اندازهای مردم غارت زد ه ایران نداشت در ارتش را که ناظر بر ایجاد تحريك در نیروهـای مسلح است مطالعه فرمود ماند ؟ اگر بلی بما ایران ، این مرغی که همواره به امپریالیزم جهانی را برند رنها ورژیمهای دست نشاند مان تخم بگوئید که مقاله آ قای حاج سید جوادی مندرج در طلاعی هدیه میکرد اکنون در آستانه رهایی است. روزنامه اطلاعات د وسنبه ١٦ بهمن ماه ۱۳۵۷کجا روزنامه های خارج مینویسند که رکود معاملات اسلحه وضع اقتصادی جهان را تهدید میکند تحریک آمیز بود ماست و با کدام يك از مصادیق مواد ه مزبور منطبق است ؟ اما کدام جهان ؟ جهان غارتگران واسرائیل میگوید انقلاب ایران صلح خاورمیانه را تهدید میکند وانور سادات رژیم خود را در ما از فرمانداری نظامی تهران وشخص آقای بختیا خطر من بينـد • سیاست نضامی واقتصادی غرب عموما وامريكا خصوصا در منطقه خلیج وافريقا و می پرسیم که نوشته مزبور چه اهانتی برابرماد ١٦٢٠ حوزمدیترانه شرقی مورد تهدید قرار میگیرد • بقول معامات صهیونی،پان اسلامیزم در اثر انقلاب ایران هدفهای نظامی واقتصادی وسیاسی دارد • اسرائیل را از نیل تا فرات مورد تهدید قرار میدهد . وآیادر برابر اینهمه عوامل بازدارنده مردم نه آقای دکتر بختیار نوشته آقای حاج سیدجوا ایران در برابر چه نوع از دیواره های حفاظتی ودفاعی و حمایتی قراردارند ؟ نه تحريك نيروهای مسلح است نه اهانت به شخص قانون مجازات عمومی به شخص یا فرد معینی وجود در این دنیای وانفسا کدامیک از کشورهای دنیا و چگونه از انقلاب ما حمایت میکنند ؟ منوع معین • گناه او بیان حقایقی است تلخ از آنچه طی و کیفیت این حمایت تا کنون چه بوده است؟ جز لفاظی از رادیوهای چپ و راست مردم ایران در ٥٠ سال گذشته در تمام شئون کشور جریان داشته برابر چه نوع هند ردی وهمبستگی بین المللی قرار دارند ؟ ۰ بقیه در صفحه ۲ n مرد در مقابل مـرد.. . ما اعلام میکنیم که توقیف حاج سید جوادی به گل آلودن آفتاب است و از همه مبارزان وازاد پخوانها زمانی که ارزشها مبادله میشوند انسان به فاجعه مضحکی که سریف امامی وازهاری بارها بزبان آوردند امیخواهیم که فریاد اعتراض خود را علیه این قانون اگر هسته آقای بختیار و روند مبارزه اش تردید شکنی وعدم احترام به آزاد. بهای فردی واجتماعی می اندیشد چون حس میکند کسی دارد برسر ایکا خود میلرزد . من این حالت را در شخصیت آقای تلقیم و سر نجکاوی ما را به بررسی احوال او نکشاند اعلام دارند بختیار می بینم . مردی که از همرزمانش برید ویسه که در طول این سی سال کجا بود وچه میکرد ؟ چه شکوه همبستگی و پاسداری از آن بقیه از شمارش صف دشمن پیوست تا به ته در خود ش چیزی را که پست هایی داشت وجه د وز وكلك ها وزد وبند هائی د رحال فروریختن است نجات بدهد مبادلها رزش | «مين يك حرکت تند . یک گردش به عقب کلافیست فواید این گرایش علمی را نباید انکار کرد . انها یعنی همین ، یعنی بریدن پیوستن ، یعنی کوم | اعتماد جامعه از وی سلب شود ،وتاریخچه مبارزات ب نیروهای پنهان در خویش آگاه شد و آسمان وزمین کردن از صفی به اصف دیگر ۰۰۰ انسان گاهی از . سیاسی اثر درد رون ابر سیاهی از تردید رسوظن را مسخر کرد ،موهوم ها را بکناری ریخت کنجکارشد خود در تصویری میسازد که درست مخالف آن چیزی.. | فرو برود . شاعر میگوید : آزادی یافت وخود را از بند کلیساها نجات داد و است که در ذهن دیگران است. آقای بختیار قطره د ریاست اگر باد ریاست ورنه او قطره ودریا د ریاست پایه های تمدنی دیگر را بنیان نهاده ولی د برابر این بیت درست وصف حال آقای بختیا راست: این فواید ، رفته رفته خویش رانتها یافت. احساس در پوستش دارید که کارش را بسازد . او با این ادعا که صف حال مردی که با عنوان کردن پشتوانه سی ده بنده ماشین است وارج واحترام خویش را ندای کوله بار سی سال مبارزه د وراه آزادی را به دوش دچار چنین خود فریبی شد . کوئی شیطان در سال آزادیخواهی وارادت به مصدق خودش را به | اجتماع وترقی کرد ماست. درجنگ جهانی نظام ان میکشد به خودش حق داد به روی مردم شليك كند ته آشکار سایی راکه ساخته پرداخته بود بهم . شرایط سیاسی کشور تحمیل کرد ، وحالا درصدد وانبوه آدمهای به جان آمد ، وعاصی را ماجراهرو است مردم را بفریبد . آدمی وقتی از جامعه جدا | دید که علم سلاحی است د ولبه ، هم آسایش بیافریند بقیه در صفحه ۲ سال بیگانه بخواند . همین حرفهای مسخره 1234
مرد در مقابل مردی د راین مقطع تاریخ بیاندیشد . همه طراحان و آزادیخواهی شان به مقابله وستيز برخیزد ، وه معرکه گیران وآهرگردانان داخلی صاحبنظران انکار اجازه رشد و گسترش ندهد ، وحس مقاومت پایمردی وآرمانخواهی را درد رون وجدان ها شد با همه تعینهای سیاسی اشر، مبارزه اش و دوراندیشان و تعزیه گردانان خارجی با رنکری وقابلیت های شخصیش، ژرف اندیشی نخ عروسك ها را دردست داشتند خیال میکردند بکشد ، راز آدمها ملغمه ای از خون وگوشـــــــ ورتتره اگر چنین خصلتهایی درا و باشد تازه آنچه د راین مرزوبوم میگذرد خشمی ناشی از يك لهیده وجراحات بسازد . تیمور بختیار آفرینند يك قطرهاست. فقط يك قطره د ورافتاده از دریا – تشنج عصبی جامعه است که دیر یا زود فروکش چنین سیستمی بود ، وعامل چنین جنایات دهشتا قطره ای برسرشاخ لخت که هر لحظه بیم فرو میکند ،چون قانون حاکم بر محیط وحوادث ، وحالا شاپور بختیار در حساس ترین لحظات سرنو ساز تاریخ آمد هاست که در بستر دود وآتش وصد؟ ثبت ● . ✔ 6 افتاد نشر میرید قانون شناخته شده ایست که پنجاه سال به تجربه آقای بختیار به چنین مهلکه ای افتاده است گذاشته شد ماست. آنها کودتای ۲۸ مرداد را چرخهای تانك وركبار مسلسل از گورستان مجلس، که نه در خیل دشمن شب آرامی را میگذراند نه اصل ترین معیار تشخيص وسند ارزیابی علمی شورای ملی لاشه شد ، قانون اساسی را بیرون در صف دوست جایی دارد . کاش میشدبه حالش عکس العمل جامعه در قبال شدت عمل وكشتار بکشد ، وبه خود ببالد که دارد چینی عزیز وگرامی گریست ۰۰۰ گاهی مشق به دست یابی اهرم قدرت میدا نستند. آنها با تکیه بر روانشناسی سومی به ملت عرضه میکند ،غافل از اینکه درد ملت درد انسان را در چهارراه حوادث، ودرتندباد جنبشر به تجربه دریافته بودند كه يك يورش تند وتعدای قانون اساسی نیست، وآنچه مردم به خاطرش جان تاریخی دچار لغزشهایی میکند که همه چیزش را کشته وزخمی کار ملت را یکسره میکند ترس را غالب مید هند ، وعاشقانه دربرابر صغیرگلوله سینه سهر یکسره میسازد • شریف امامی وازهاری چیز ی سپس برای اینکه ترس در اثر مرور زمان رنگ نبازد میکنند این مواد وكلمات بدون محتوا نیست که نداشتند که با از دست دادنش بمتاسفبنشینند ودر سطح جامعه از هم نباشد به شکنجه متوسل پنجاه سال بازیچه خود سريها وغارتها ، وآدم کشی ولی آقای بختیار وسی سال کذائی اش ۱۱۰۰۰ شدند . شکنجهای وحشیانه ومستدام کره کور قضیه د راینجاست که کسی نخواست ویا ساواك به دنبال چنین سیاست بیرحمانه وخشنی سالهای دراز و در جریان آزمایش تاریخ دریافتند نتوانست به عمق روح وزندگی وحرکت ملت ایران بوجود آمد که با مردم وطرز فکرشان واحساس که قانون اساسی و یا چیزی از نوع آن نمیتواند وحدت کلمه.. تخمین کنند ، آزادی واستقلال وخوشبختی شان های نظام جابر و سلطه گربود . مردم در طبول در قبال مطامع بیگانگان وتوطئه های کانون های کشورهایی که تا دیروز در برابر کشتارهای بید ریخ رژیم از مردم بیگناه وطن ما ساکت وخاموش فساد داخلی باشد . مردم در جست وجوی چیز بودند و حتی در کشاکثر این کشتارها از پذیرایی شاه وملكه وتقديم نان ونمك واهدای دکترای دیگری هستند . چیزی برتر از قانون اساسی و افتخاری حقوق به کسی که رژیم او در ۲۰ سال گذشته جز قتل وغارت وکشتار وشکنجه اثری بــرای بازیهای کلامی • مردم در حوزه آگاهی وایثار و مردم ایران نداشته است خود داری نکردند امروز ، سکوت را شکسته اند وآنچه با مصلحتشان اقتضا شهادت، به قانون مبارزه ، تکاہو، پاسداری ارزش دارد به عنوان تفسیر وخشر اخبار از فرستنده هایشان پخش میکنند • ها ، وسیانت هویت ملی تکیه زد ماند . روح آگاه کمیته مرکزی حزب توده خارج از کود حوادث ایران از خارج دستور جنگ مسلحانه برای مردم مادر میکند ،اما هرگز مردم جامعه ، وايمانش به حقانیت انقلاب پیوندش با ستمدیده استعمار زده واستثمار شده ایران يك صدای اعتراض وبـك شهادت خود خواسته به این درك وبينشتار کام همدردی از مردم شوروی وسراسر بلوك شرق وچین انقلابی اندیده نشنید ماند ،زیرا هیچ ابر رسید ماست که به جای تفنن با کلام به جاذ به شب قدرتی در جهان مایل به ايجاد يك رژيم مترقی بر اساس راه حل های سوسیالیستی وبرپای پویا وطريقت عدالت گستری کمد ر تکاپوی پرورش استقلال قومی و ملی در ایران نیست، زیرا ایران میتواند با چنین رژیمی خود بصورت يك قدرت | انسان های متکامل است روی آورد ويك قطب جاذ به انقلابی در منطقه درآید . اکنون طوفانهای سهمناک خود کامگی پشت سر انقلاب ایران میتواند اساس بهره کشی و استعمار را از منطقه براندازد وباین جهت است که گذاشته شد ، وروزهای سیاه اختناق سهری کشت حتى وارثان عبد الناصر ورژیم باصطلاح سوسیالیستی عراق نیز همراه اسرائيل وعربستان سعودی ر امریکا سرمایه داری غرب از جنبش سراسری مردم ما بهراس افتاد هاند • وقت آنست که با اتکاء به نیروی ایمان و مدد جوئی این انقلاب در گام نخست پیروزی خود قرار دارد ،نه تنها این انقلاب در معرض هجـوم از روشن بینی وحریت ضمیر تاریخ زندگی خودرا از دشمنان داخلی وخارجی مردم است بلکه معتقدان صادق آن نیز از هم اکنون در اشکال مختلف نو بسازیم . اکنون به درک این حقیقت رسید مايـم مورد افترا وتہمت جناحهای ارتجاعی و چپ نماها قرارگرفته اند که هر ایرانی همه جامعه است، وکل کائنات، و مجموعه نیروها • میخواهد از این پیرمرد بلندیها مردگان دیروز وادی خاموشان اکنون پیشتاز انقلاب در سنگرهای مطبوعات قرا رگرفته اند همدستان وهمکاران قلم بمزدان دیروز که اکنون خود در برده استتار نشسته اند از آلوده ترین باشد . میخواهد به زندگی خود معنویت ببخشد ، موضع راست در مطبوعات چپ روی میکنند وبا دست یابی به آزادی به جلوه های ضد انسانی ود راین نقطه است که برای همه منافقان درجبهه های رنگارنگ روشنفکری هدف وسیله را دوران گذشته فرصت تظاهرند هد . میخواهد توجیه میکند ،کسانی که برای پوشاندن گذشته های ننگین ارتجاعی پلیسی خود ردای سرخ لکه های تیره حقارت وکردن گذاری معصومانه وسکوت درد نان در برابر ستم وفشا را از عرصه حیات اجتنگ بر تن میکنند ، ویا مرکب قرمز مینویسند ، در کنار بازماندگان ورشکسته ای قرار میگیرند که خسر و روزیه در آخرین دفاع خود طبیعت تسلیم طلبانه وجبون و بی اعتقاد برخی از امثال آنها را لاصه میخواهد خودش باشد، آن انسان مستغنی وآراده ووالایی که برهویت خوش تکیـه نشان میدهد . اگر نسل جوان ما خود را از تجربه شکست های گذشته و عوامل آن شکست دور | کرد ماست. اینها ، این انسانهای زنده ،باند اکان ن نگه دارد وچشم وگوش بسته فریب الفاظ واصوار خوش آب ورنگ چپ نما ها را بخورد هرگز نمیتواند وايثار مایمردی خود نشان دادند که دیگر نمی بعنوان بازوی قدرتمند انقلاب، در موضع دفاع از انقلاب قرار گیرد . به انقلاب مشروطه نگا نکنیم | خواهند تماشاگر صحنه های غم انگیز روزهای سیاه باشند . بهاخاسته اند تا همه مظاهر زشت پوشالی نظام حاکم را درهم بریزند ،ودر ساختمان جدید که چگونه ویدست چه گروههایی شکست خورد ووتابع بعد از شهریور ۱۳۲۰ را بررسی کنید که چرا چگونه بانحراف شکست کشیده شد راکتون بدون توجه به تجربه های گذشته نهضت بزرگ کنونی ایران بهمنی ازهیچمچ جامعه مبانی اعتقادی نهادهای اصیل ملی را و کشمکش های کاذب مرامی بدست ناصری که جز حفظ وضع خود وانطباق گذشته آلوده تسلیم جایگزین دست آورد های دیکتاتوری پنجاه ساله کند. ر گیرودار چنین تغییر بنیادی ودرگرما گرم شور وهیجان سوم • درمیان هیاهوی عام و انفجـار فریادها ،آقای بختیار صندلی ازهاری را اشغال کرد ماست که پس از آنهمعکشتار وخونریزی چیزی به نام ” سوسیال دمکراسی به ملت عرضه کند . ویا ضرافتی که در رفتار وجاذ به ای که در کلام خود – طلبانه خود با شرایط کنونی هیچ هدفی ندارند ،فرود خواهد آمد . ما درگام نخستین هستم اما همه خطرها در من از همین مراحل اولیه است زیرا همه نهضت های گذشته مابخاط بی توجهی به تجربه ها واقعیت ها درهمین کاسهای نخستین دچار شکست شد است. وحدت کلمه رمز پیروزی است، اما سفوف مردم را نمیتوان به بهانه وحدت با عناصری آلوده کرد که هدفی جز شکست انقلاب وجلوگیری از يك نظام مترقى وادلانه ومستقل مردم ندارند و شرط اصلی وحدت صداقت و اعتقاد نسبت به اصول اساسی هدفهای انقلاب است • –
شکوه همبستگی… بقیه از صفحه ۱ د رایران يك نظام پیش ساخته وکامل وجود داشت نظامی که هم الهی ومعنوی بود وهم مایه های انقلابی داشت ومبنای یکی از بزرگترین انقلا با ۔ فکری وا شه هم اگر بد ست ناهاکان افتد میلیونها انسان را در آمدند تا از ترکیب آرمانهای سیاسی ومذهبی ونیاز تاریخ جهان بشمار میرفت. درایران اسلام بود ، دینی چند ثانیه نابود میکند . به تجربه آموخت که علم های اقتصادی ، اصلی را فراهم آورند وبنام “جوهر که از میان بردگان آغازیه رشد کرد ،ندایی کور وبی تفاوت است واگر نيك وبدی درجهان نباشد تمدن کنونی ” بالاتراز حکومت وسیاست قرارد هند به بیراهه میرود ،آزادی عقال آزادی میشود وضـد ودرپناه آن برای حفظ حقوق معنوی انسان مبارزه وبرادری سرداد ،امتیازهای نژادی واشرافی را ریشه دن ساخت وانسان وعلم را کانون خلقتوهمیشرافت خود را از درون میسازد . درنظام سرمایه داری خود کنند . در فرانسه در جامعه شناسان را به با د تای متعالی قرارداد معیار برتری انسانها را بـر را بنده سرمایه ووسیله سرجوی و استثماردید ودر نکوهنر گرفت که چرا اخلاق را تامرز علم به رسوم اجتها یکدیگر مجاهده ده وتقوی اعلام کرد ووعده داد کـه راپایه نظام سوسیالیسم پای بند برنامه های از پیش ساخته تنزل میدهند و ” اخلاق مذهبی مسیح مستضعفین را وارث مستکبرین میسازد .در ایران اجتماعی و گاه استبدادی وخفقان ، همه ارزشهای همه نهادهای حقوقی معیار ارزش قوانین شمرد مذهبی از اسلام بود که از آغاز قربانی سرمایه داران خود را روینا یافت وبه عیان دید که دیگر او را موجود دوکی شاگرد برجسته د ورکیم درآخرین چاپ حقوق مستقل نمی شمارند و انسان اجتماعی ” می نامند . اساسی خود اعتراف کرد که ” همبستگی اجتماعی بزرگ عمرشد اتشیعی که سرتسلی د ربرابر هیچ به تنهایی نمی تواند بنیان قواعد حقوقی باشد چرا ماغوتی فرونیا ورده ودر طول تاریخ پیوسته در سنگر آنگاه انسان نیز مانند یکی از متفکران بنام خویش حق طلبی در مبارزه بود ماست ،تشیعی که علی خود را وامانده ومنطرديد وبا كانت همصداشد و تمیز ،داد از ستم و نيك از بد به عامل دیگری بنام علیه السلام یسوایش نیکوترین چیزها را کبروغرورمستان مجبورم علم را کنار بگذارم تا برای ایمان جا عدالت نیز نیاز هست، یعنی زندگی مادی بدون د ربرابر اعتیامبه دلیل اتکای آنان برخدا می داند آرمانهای کوراست باید با چراغ عدالت رهبری شود رحسینش چنان دلاورانه در برابر ظلم می ایستد انسانیت پس از همه تجربه ها کاش های علمی این نهضت معنوی واخلاقی را نباید رجعت به باز کنم و زینبش چنان ماهرانه به افشاگری می پردازد به این نتیجه رسید که باید دربرابر اجتماع وطـم دوران پیشین ونوعی تمایل به بازگشت کا روان تمدن نظام استعماری نفاق افکن سالیان درازکشید وقد رت سرما به پناهگاهی برای خود داشته باشد پنداشت. زمان به عقب باز نمیگردد ، انسانیت نیز که از راه اشاعه خرافه های منسوب به دین وتربیت باید اصول و ارزش هایی را د ورازد سترس دولتها پس از دیدن د وران های علمی ،دیگر به خرانه و روحانی نماهای مزدور ، اسلام را دینی ارتجاعی و بگذارد تا بنام آنها بتواند دربرابر ستمگریها و توهم و خیالبافی ، روی نمیکند . نیاز به معنویت را عقب مانده معرفی کند و جوانان را به گونهای شیفته خودکامگیها بپاخیزد ، وگرنمبنام اجتماع و حفظ ـ در قالبهای علمی ومترقی می پسندد و آمیزهای از تمدن غرب سازد که حتی چهره های فساد را در آن کنند یا رقیبان درقدرت را بنام تجديد نظر طلب نظر های جدید نوعی پیراستن از خرانه ها وآراستن جرام لازمه روشنفکری شمارند . ولی چگونه ممکن است مصالح آن ممکن است کوره های آدم سوزی نیز بنا علم و ایمان را طالب است. بهمین جهت نیز در مردمی را که عقاید پد رماد رشان باخطبه های مذهبی بسته شده وهنگام تولدشان اذان گفته اندر ومرتجع وبورژوا به مرگ محکوم سازند . از خشکی هم به واقعیت های علمی به چشم میخورد خسته واصل شده بود ومیخواست به حکم دل وداوری این نهضت جهانی درایران نیزاز سالیان پیش، واله اکبر را به عنوان نخستین کلام د رگوششان خوانده وجدان صل کند . ازاین رواست که می بینیم درستی بوجود آمد ودراین اواخرقوت گرفت. زیرا ما با زشت وبهنگام جشن وعزا سرودها ونواهای مذهبی شنیان سوسیالیسم را با دموکراسی می آمیزند تا شاید میوه ترین چهره های سرمایه داری همراه با آلودگیهای مردمی را که به شیوه اسلامی به سلام و تعارف می این پیوند عیوب نظامهای پایه را نداشته باشد . داخلی و استعمار خارجی روبرو بود مایم واز گرایش کنند وروزی چند بار بانك اذان را از مناره های در انتخابات اخیر ریاست جمهوری آمریکا ،مرد م های نهخته وگاه خیانت آمیز به سوسیالیسم بین المللی مساجد می شنوند ،بکلی از مذهب بیگانه کرد ۰۴ از شرق دست یافتن به همین معنویت سیاسی و نیز رنج برد هایم . پس طبیعی است که از این سر بنظر اينان ” اله اكبر ولااله الااله ” مـامی احیای حقوق بشر ،مرد ی گمنام را بر سیاستمداران خوردگی ها پند گیریم ودر جستجوی عامل معنوی باز آشنا است،دلشان را میلرزاند به اعماق روحشان کا رکشته خود ترجیح دادندا در آمریکا وارهایی دارند های برآئیم. منتها گرایش جهانی انسان دوستی نفتینند . پسر چه بهتر که در زیر این شعارد ربرابر از جنگ دوم جهانی ،د وران احیای نظریه حقـوق وتوجه بامور معنوی در ایران رنگ بومی گرفت و سلم قیام کنند . آری دلنشین است،اله اکبر،خدا فطری آغاز شد وجمعی از اندیشمندان درصدد بر ویژگیهایی یافت که در خور مطالعه است. بزرگتر از آن است که در وصف گنجد ،خدابزرگتـر مرد در مقابل وتواناتر از هر مستکبری است. لا الما لا اله خدائی سراغ دارد فول انقلاب را آرام آرام درون شیشه مقام مذاکره درباره سیاست بنیادی کشور قیاس آقای جز او نیست،مسلمان در برابر هیچ نیروی به زانو در نمی آید و هیچ قدرتی را جز خدا نمی شناسد کند تا به کارتر کیسینجر برژینسکی ویسیاری از بختیار نسبت به خودش يك قياس مع الفارق است • به هیچ ندایی توده مردم چنین مشتاقانه پاسـخ غارتگران و متجاوزین به حقوق عمومی این فرصت را کسیکه دردرون رهبری جبهه ملی عضو دست چندم نمی دهند ،شمشیر کلام الہی و اخلاق اسلامی به را مسخره کنند . جلا خورده بدهد که به حقایق تاریخ پوزخند بزنند وانقلاب بشمار میآمد ،که تازه نقتر اساسی وسازنده نبود تازگی بوسیله مردانی چون مرحوم دکتر علی شریعتی کسیکه در پیشگاه قضاوت عام مطرود است، محکوم به ه به شیوه علمی ریا چهره نو عرضه شده و آقای بختیار به منظور تحقق بخشیدن به آنچیزی غیرقانونی بودن چگونه میتواند دراین لحظات تاریخی آماده نفوذ در قلبها و هدایت آنان است. که در پس پشت ذهن خود دارد واجرای نقشه ای رو به روی مردی بنشیند که پرچمدار شهضت عظیم توسط طراحان خارجی و داخلی جهت بقای رژیم ملی ودگرگونی شالوده زندگی سیاسی يك جامعه روحانیون و خطیبان نیز در مساجد وتكاياتودي مردم را در سراسر کشور از چند وچون نهضت اسلا ترسیم شده است تا آنجا پیش رفت ک ناگهانی اعلام است. کاشر کسی با صدای بلند به آقای بختیار آگاه ساخته اند و زمینه حرکت را فراهم آورده انـد کرد به ملاقات آیت اله خمینی میرود وبلافاصله در میگفت، در اینمون که همه اسطورهها وابدیت های باضافه انقلاب مردم ایران قیامی مسلحانه نیست توضیح تصمیم خود گفت: شرایط خطرناك كشور به ذهنی از هم پاشیده شده است تا بر ویرانه نظام نیاز به از خود گذشتگی فراوان دارد و سینمهر آن مرحله از انفجار رسید ماست که اقتصادارد مردی کهن طرحی نوریخته شود شما آن مرد محتمل نیس کردن دربرابر کلوله بطور معمل از عهده مردمی بر که با آیت اله خمینی خلوت کنید . وانگهی کدام اند بنشیند به حل وفصل مسائل و میاید که به زندگانی، جاودانه دیگر معتقد باشند وخود را برا معدلات کشور بردارد . جوان کردن این تقابل و به مذاکره نشست؟ انقلاب به بد داروی ” مرد با مرد * که آقای بختیار خودش را وحادتر از جنگ است ونبعث از راسات جای یکی از این مرد قالب زد ماست اگر به بخش وجود يك ملت چون تصویر روشنی از خشم وسیا اوری ابلهانه تعبیر نکنیم قطعانوی شرقی و جوشش ناگهانی همه افراد يك جامعه است. خیالی سیاسی است که نیشخندی را همراه دارد مسکن انقلاب کوشندارد که پای صحبت کسی بنشیند حق ؟ حرکت است. کازرانی باشکو که در پیشاپیش رب تا آخرین آن مردی گام برمیدارد که مورد علاقه و احترام هر ت خود ادامه میدهد • چن های در دره است، رهبری که پایمردی و استواری بـ تا زنده ببینند. بنابراین ،از مبارزه نیز اسلام مناسب ترین آرمان ها بدین ترتیب ،کاروانی از . دیدگان وباشتان راه است آیت اله خمینی ضمن دیدار خود با آدمها با زبان ندارد که بله یا نه بگوید زانو به زانو به گفت وگو بینشیند امادر نفسه . آدم ها درمیان مجال وات گفت S 10000 . … –
جنب چه بایدک رد؟ شکوههمبستگی . بقیه از صفحه ۳ در اینکه ملت قهرمان ما ،بادادن هزاران شهید امروز همه ی این قبل افراد آزادی خواه شد ماند ، راهی طولانی را بسوی هدف خود که عبارت از از اینکه چرا باید به آخر جمہوری پسوند اسلا انقلابی و فروتنی و ساد کی یت روحانی را با هم دارد آزادی و استقلال وبرقراري يك حكومت مرد می مدل اضافه شود سخت هراسناکند وبانگ وا ویلا از ترس ميليونها فریاد ” درود بر خمینی ” بر ابهت وجلال | گسترباشد ،طی کرد ماست، شکی نیست دیکتاتوری نعلین برداشته اند ؟! اودر برابر د منان می افزاید ، ولی هرگز مدام رهبری ولی باید دانست که هنوز تا دستیابی به هدف برای اینکه مبادا دوباره زن ایرانی چاد ریسر را دچار غرور و خود بینی نمی سازد ،زیرا بر مبنای | ها ، راه بسیاری با گذرگاههای خطرناكد پيشر است سود ،ناله وزاری سردادهاند ،درحالیکه تا دیروز فلسفه اسلامی ،او مامور و نایب و خلیفه و آیت است و هنوز قلاع و استحکامات زیادی دردست نیروهای زنان وخانواد هاشان را بازور وسرنيزه بمتضاهرات قدرت از آن خداست ودست اواست که با جماعت | سد انقلاب وضد خلق است که از آن جمله است “ملی ” ششم بهمن وسپاس وغیره میبردند. نه است و به آن نیرو می بخشد • نشرهای قابل توجهی از نیروهای مسلح ،كمــا خودشان به زنان ایران جرات کوچکترین اظہار در اینجا لازم است از نقتر حساس و با رزروحانیون دندان غرق د رسلاحهای کشنده هستند ود رراس عقید های نداشتند .حال بمرثیه سازی وسخن پراکنی مباهدی که سالها در زنجیر وزندان استبداد بود آنها افرادی قراردارند که از کلیه امتیازات دستگاه پرداختماند . وعحب تر اینکه وقتی آدم به قیافه ودر کاروان نهضت ملی میان ستمدیدگان و پیشوایا | حاکم بهرمند بوده وسهمی کران از چپاول ها ، این آقایان ” آزادیخواه * د قیق میشود می بیند روحانی هستند ،همچنین از نویسنگان آگاه شجاعی دلالیها وغيره وغيره رژیم دست نشانده داشته و که تا دیروز چهره اینان درمجالسر نمایشها و که با استقبال از هزاران خطر پرده اختناق راد ریدن دارند . لاجرم ، اینها تا آخرین نفسر ، ولو اینکه این نمایشهای روشنفکران حکومتی دیده میشد ماست غیر مذهبی و مسلمانان مجاهدند ،با احترام تما وهم اکنون چراغ هدایتکاروان ورابط میان روشنفکران نفس هامانند نفسهای خرسی که تیری کا ری خورد ، عجیب است که در این شرایط سازمانهای پیکارجو م ودر حال احتضار باشد بر ضد خلق پر ضد آرمان شهیداشان نام مبارزان راستینشان درسرلوحه یاد کرد و بر فداکاری های پاره ای از رهبران سیاسی های مردم ما ،که همگی برخلاف مصالح ومطامع آنها تاریخ مبارزات ملت ما قراردارد ، در میدانها سرگرم نیز این نهاد . این کاروان شکوهمند را دانشجویان است،خواهند جنگید . بنظر میرسد ،این ستیز پیکارند واین آقایان روشنفکر که هیچگاه طی ۲۰ ودانش آموزان و دانشگاهیان و روزنامه نگاران و بازرگان برای ملتی که بها خواسته ود رطول انقلاب خود با سال گذشته با ملت و با مبارزه قهر آمیزمرد متماسی نیز همراهی میکنند وهرکدام به سهم خود در تنظیم آنها ایستادگی نمود ، ،گذرگاه خطری است،قابل خلق افتاد ماند کارگران و کشاورزان و معلمان و سایر گروههای اجگا دست خالی دربرابر تهها ،تفنگها وسلسلها ی نداشته اند ، امروز به فکر بهره برداری از خون شهنا آهنگ حرکت و تامین نیروی آن اثر دارند جمعی – گذشت، ولواینکه عبور از این معبربازهم با خون خطر نفاق افکنی وتفرقه پراکنی از سوی اینها است، تماشا چی نیز هم آنرا دنبال میکنند وافتان وخیزان رنگین شود . دیگر از سنگرهای پرخطری که درست از اینهائیکه درد وران خفقان قلمها وقدمهاشان در این سلوك مقد سشریکند ويتدریج جذب در گروهها می شوند … دشمنان خلق است، دستگاههای تبلیغاتی است، درخدمت دیکتاتور بوده واينك درگيراگیر پیکار که بوسیله آن هربار تبلیغی جدید وشمارینوطیه عزاداری ومجلس ترحيم ومجلس یاد بود بها میکنند عوامل ایجاد این همبستگی تا کاروان در حرکت جنبش پراکنده میگردد . ولی چون خوشبختانه ملت مبارزین ملت ، باید گاهها را بشناسند ، است آن را حفظ میکند واگر نا پختگانی معدود سرا خلق ما مردم ما این دستگاهها را میشناسند و باید بدانند که هنوز هنگام آن نشده که جنازه پیروزی را با سر منزل مقصود اشتباه نکنند، وموضع با چهره وطرز گفتار گوند نان آنها آشنا هستند ، دکتر مصدق رهبر قهرمان ملت ایران در مبارزات خطرناك وحساس خود را از یاد نبرند و ازتاریخ بنابراین دم گرم آنها را بر آهن سرملت اثری نیست ضد استعماری علیه شرکت نفت ایران وانگلیس از درس عبرت گیرند و دشمن را زبون شمارند واز همه اماخطر درگفتارها ،نوشتارها ونق نقهای روشنفکر احمد آباد بگورستان شهدای سی ام تیر منطـقل مهم تراز خود خواهیها دست بشویند وخویشتن را است که در گذشته نه چندان د ور ،غالبا مستقیم و شود • عضوی از کاروان شمارند ،گزندی به آن نمی رسد غیر مستقیم در خدمت دستگاه بود ماند وحد اقل مبارزین راستین باید بدانند ومیدانند که حالا ولی همین که کاروانیان به مقصود رسند وهنگام با سکوت مرگبار خود بر کلیه اسال فجیع رژیم جبار موقع جنگ است وروز اتحاد درهم فشرد . عمومـی سازمان دهی و ساختن فرا رسد ،دیگر نباید به سمحه مینهاد ماند وآزادی و آزادگی را درکنار – و روز عقب نشاندن سنگر به سنگر دشمنان مردم۰ عواملی که در وضع ” بودن یا نبودن ” آن را حفظ منظمها ودرپهنه بساط رنگین میگساری ها بفراموشی در غلتیدن هر شهیدی انگیزهای است برای پیدر سرد بودند کار بز اخفشر بودن را بجایی کشیده وبرخاستن دیگران نه برای نوحه سرایی ها کرده است امید بست. در این زمان سایه ظلم برطرف میشود و هدف بودند که حتی نام یا نام خانوادگیشان با یکی از بهره برداریهای رندانه وخصصی • ها نیز تغییر میکند • سلیقها و مشرب های گوناکو | مبارزین راه خلق وحق یکی بود به تکذیب بستگی یادبود وعزاداری یاد این عزیزان همیشـه هر کدام بسوی جہتی متمایل میشوند و آنگاه است خویش با قهرمانان مبارزین می پرداختند • ولی در قلب مردم است . بمناسبت چهلم شهادت استاد کامران نجات اللهی از مردان که باید سیاستی عاقلانه بر گزید و ما این تحلیل را به زمان خاص خود موکول میسازیم ۰۰۰ باشد که سایرین هم این در مرحله انقلاب را مخلوط نسازند و با درخواستهای نابهنگام و آغاز بحثهای زود رس زمینه ناسازگاری وتفرقه را فراهم نیاورند . زیرا تنها چه تیر بود که میاد درکمانه گرفت در این اختلاط و کته بینی است که خطر یا همه چودیددانش وبینش بهشد، پیوند ابعاد سیاه ومختر احساس میشود بهار خرمی ازمهر بود وشوق وامید دریغ ودرد کمد رعنوان مـراجـل چه کرددرد کزین مرگ هرکجا بنشست چه آسرد که از سینه ها برین پیچید خانم باهره فرهنگ . که در یکی از لیستهای عمال ساواك نام ایشان با نهای تعزیه در هرسرود شعر دمید نامی مشابه نانشان نوشته شدها. واد اسیدهند ولى جمباك كمام گرامیش بـر خـلـق که اینجانب قسمت عده ۲۸ سال دوران خدمت درختباروری را اگر که شاخشکست فرهنگی خود را در حدمت دانش آموزان گذراند نجات را مخدابود کامران همه م که به آن افتخار میکنم ودر هیچ زمانی به بست زخون بیکنه وال بسسیارب زمن بت شکنان باز گلستان بـده ونه غیر مستقیم با ساراك هیچگونه ارتباطی که امیدوار به زودی . من ۱۳۵۷ مرگ استـاد زکینه سینه استاد را نشانه گرفت گسست عقدی وآن گوهر یگانه گرفت که تند باد خزانش به تازیانه گرفت وجود بر شمرش راچه بی بهانه گرفت چه موج مریمکزین سرگ هرگرانه گرفت چه اشک گر که برکته ها روانه گرفت طنين مرثیه آهنگ هر ترانـه گـرفـت کنون چونام اساطیر در فسانه گرفت کنون زهرین آن ریشه صد جوانه گرفت زهی سعادت ،مرگی چه کامرانه گرفت که انقلاب چنین رنگ جاودانه گرفت لهیب آتش نمرود کــــر زبا نـه گرفت ١٤ بهمن ١٣٥٧ 9