حسین بنیاحمد
نوشته ها و گفته هایی که اینروز ها درباره جمهوری اسلامی چاپ و پخش می شود حکایت از آن دارد که یک گونه نگرانی و تشویش از برقراری این جمهوری در میان برخی گروه ها وجود دارد: نگرانی از تسلط و برتری روحانیان بر امور جاری و تشویش از محدودیت های احتمالی که ممکن است برای مردم پیش آید. و من ویم که همه این نگرانی ها و تشویش ها بیهوده و بیجاست. بگذارید ابتدا از این نگرانی که می گویند در قوانین و احکام اسلام اصول مملکتداری و حکومت ناقص و مربوط به چهارده قرن پیش است سخن بگوئیم. طرفداران این قدر عقیده دارند که با آنچه که در آن زمان در قرآن کریم دستور داده شده و آنچه که پیامبر اسلام به عنوان سنت برجای گذارده است نمیتوان در زمان کنونی کشور داری کرد.
به چند دلیل این عقیده درست نیست :
۱- قانون اساسی جمهوری اسلامی که میتوان انرا تا حدود زیاد منطبق با اصول سوسیالیزم یا سوسیال دموکراتیک دانست با آنچه که همکان در دهن خود می پرورانند و آرزوی آنرا دارند تفاوتی نخواهد داشت. قانون اساسی جمهوری اسلامی بر اصول عدالت، برابری و آزادی استوار خواهد بود – و این همان چیزی است که همواره در رژیمهای گذشته نادیده گرفته شده است.
ممکن است گفته شود در هر نوع جمهوری دیگر – و یا در جمهوری به طور مطلق – نیز همین اصول رعایت خواهد شد. من میگویم در هر نوع جمهوری دیگر احتمال بازهم قدرت بدست یک فرد یا یک گروه خاص بیقند و نوعی دیکتاتوری بوجود آید بسیار زیاد است و این مربوط به شرایط اجتماعی و یا جغرافیایی کشور ماست . اما در جمهوری اسلامی قدرت مطلق در دست کسی با گروهی نمیتواند متمرکز شود . آن کس که حکم آخر را می دهد و دولت و مردم را ارشاد مینماید امام و فقیه حاضر در روی زمین است که بسیار بعید است چنین شخصیتی اسیر هواهای نفسانی و یا گرفتار بند و بستهای دوستانه و ملاحظات خانوداگی باشد. روحانیان نیز تاکنون نشان داده اند که طالب پستهای اداری نیستند و بجای مردم تصمیم نخواهند گرفت.
۲- بطور کلی در تدوین قوانین ما بخصوص قانون مدنی که هم اکنون نیز اجرا می شود کوشش میشده که ظاهرا از اصول اساسی اسلامی منحرف نشوند اگرچه اصل دوم متمم قانون اساسی سابق مربوط به عضویت پنج نفر از علمای طراز اول اسلامی در مجلس برای بررسی و نظارت در اینکه هیچ قانونی برخلاف اصول اسلامی از مجلس بگذرد نادیده گرفته میشده است . نگرانیهانی نیز که در مورد قانون حمایت خانواده وجود داشت با بحث هانی که پیش آمد از بین رفت در حالیکه عموما قبول دارند که این قانون کامل و جامع نیست و باید تعدیل و تکمیل شود.
البته در مواردی مانند قانون اصلاحات ارضی که بر خلاف اصل پانزدهم متمم قانون اساسی سابق انجام شده است باید حتما تغییرات لازم بعمل آید .گذشته از این هم اکنون بخوبی معلوم شده است که تقسیم اراضی به آنگونه که در گذشته اجرا شد نه تنها دردی را از مملکت دوا نکرد بلکه صدها درد بزرگ اجتماعی و اقتصادی نیز بر درد های ما افزود. اسلام هرگز موافق بهره کشی از افراد و استثمار نیست بلکه اینکار را نفی و طرد میکند ولی واگذاری زمین به کشاورزان، علاوه بر رعایت اصول شرعی باید مطابق با شرایطی باشد که موجب بهبود وضع آنان بشود نه انکه کشاورزان مجبور شوند زمینها را ترک کنند و برای داد خواهی یا وام خواهی راهی شهرها شوند و در آنجا پس از مدتها سرگردانی و تنگ دستی ناچار به عملکی یا فروش بلیط بخت آزمانی بشوند.
خلاصه آنکه در جمهوری اسلامی نه تنها چیزی به آن صورت که برخی از مردم یا گروهها تصور میشند تغییر نمی کند بلکه در جهت بهبود وضع و اصلاح قوانین و مقررات موجود نیز مسلما اقدامات اساسی بعمل خواهد آمد تا مردم درسایه این قوانین امنیت و آسایش بیشتری داشته باشند. بنابر این وجود کلمه «اسلامی» بدنبال جمهوری نباید سبب نگرانی و تشویش کسی بشود .
۳- میگویند وزارتخانه یا اداره یا سازمانی که قرار است زیر نام « امر بمعروف و نهی از منکر» بوجود آید موجب ناراحتی مردم خواهد شد زیرا بناچار درگیری هانی میان طبقات کوناگون بوجود خواهد آورد. ببینیم چه کسانی از این بابت نگرانند و یا در آینده ناراحت خواهند شد. آیا دلیلی دارد من و شما که رعایت اعتدال را در رفتار و کردار خود میکنیم از خودنمایی های بیجا و تنفرانگیز می پرهیزیم و دارای همسران و خواهران و دختران باعفت و نجیب هستیم از وجود چنین سازمانی ناراحت بشویم ؟ بر عکس ، من میگویم چه بهتر است کسان باشند که داوطلب راهنمایی مردم به کارهای حوب و جلوگیری از کارهای ناشایست بشوند تا من و شما نیز درسایه کوشش آنان از امنیت و آرامش بیشتری بهرهمند بشویم.
مثال برجسته برای این موضوع مسته رانندگی در خیابانهای تهران است . آیا شما براستی از طرز راندن و حرکات نامناسب برخی از رانندگان ناراحت نمی شوید؟ آیا برای شما پیش نیامده است که جلوی اتومبیلی را که خلاف کرده است بگیرید و یا به کسی که عمل ناشایستی انجام داده تذکری بدهید و در پاسخ بشنوید که : بتو چه مگر تو پلیس هستی ؟
بنظر من یکی از بهترین خصو صیات جمهوری اسلامی همین کوشش در امر به معروف و نهی از منکر است. البته در مورد چگونگی اجرای این بخش از مقررات اسلامی جای نگرانی هست زیرا رفتار برخی از تذکر دهندگان نه تنها نامناسب است بلکه گاه با خشونت و اهانت نیز همراه بوده است. اما هشدارها و یاد آوریهای رهبران مذهبی جلوی این خشونتها را خواهد گرفت – چنانکه تاکنون نیز بهمین گونه بوده است – و بزودی این مسئله باصطلاح جا خواهد افتاد. من خود بارها در کشورهای اروپایی دیده ام که مردم خلافهای همشهریان خود را – البته با ادب و نزاکت – یادآورشده اند و اگر از آنها بی اعتنایی دیده اند متوسل به ماموران انتظامی شده اند. نگوئید که ما نمی توانیم مانند آنان باشیم بلکه کمک کنید که نه تنها مانند آنها بلکه بهتر از آنها بشویم. نمونه های معدود خشونت و درگیری را به عنوان اصل مسلم نگیریم و در عوض کوشش کنیم که هر یک از ما پلیس خود و دیگران باشد. اطمینان داشته باشید که روابط اجتماعی ما بهتر از حال خواهد شد.
۴- مسئله دادرسی و رسیدگی به شکایتها و چگونگی اجرای مجازات ها ممکن است یکی دیگر از موجبات نگرانی در جمهوری اسلامی .باشد اگر بفرض اینکه در جمهوری اسلامی دادرسی ها یک درجه ای بشود یعنی در همان دادگاه اولیه با توجه به مدارت موجود و شهادت افراد ، دادرسی انجام و حکم صادر و بلافاصله اجرا گردد احتمال ضایع شدن حوق دادخواهان بدون شک از آنچه که تا کنون بوده است بیشتر نخواهد بود. در نظر بگیریم به شکایت از کندی جریان دادرسی ها در دادگستری و ضایع شدن حق مسلم مردم تا چه اندازه بوده است. اگر در جمهوری اسلامی دست تکلیف طرفین هرچه زودتر روشن شود. نارضایی به مراتب کمتر خواهد شد. این طرز رسیدگی یک خوبی دیگر هم دارد : حتما به یاد دارید که دو سه سال پیش صحبت از این شد که روش دادخواهی را در دادگستری ایران به روش « انگلوساکسون » در آورند – و درباره مزایا و محاسن آن سخنها رفت . اما موضوع مسکوت ماند روش رسیدگی اسلامی در حقیقت شباهتی به روش مذکور خواهد داشت یعنی دادرسان علاوه برتوجه به مدارک و شواهد ، به ماهیت قضیه و اینکه گناهکار واقعی کدام است نیز توجه خواهند کرد. ناجوری روش کنونی آنست که قاضی اگر هم به گناهکار بودن متهم یقین پیدا کند نمیتواند برخلاف آنچه که در پرونده منعکس است رای بدهد و چه بسا که بر اثر همین پرونده سازیها حق ها ناحق شده و ظلم ها بر مظلومان رفته است. شلاق زدن به مشروب خواران و بریدن دست دزدان نیز ، البته با شرایط روز باید مطابقت داده شود . اعمال خودسرانه چند کمیته را نمیتوان ضابطه و ملات قرار داد. با این حال اگر همین شدت عملهای ناشی از مقررات اسلامی سبب شود که مردم بهنگام انجام کارهای خلاف و ناصواب و یا تجاوز به حقوق دیگران پیش از گذشته احتیاط و خودداری کنند باید گفت که بهترین نتیجه به سود مردم گرفته شده است. در وضعی که نه ارتش داریم و نه پلیس و ژاندارمری، اگر مراقبتهای همین کمیته ها نباشد معلوم نیست چه کسی مردم را در برابر متجاوزان پناه خواهد داد. البته اگر هر چه زودتر عفو امام شامل حال افراد ارتش و پلیس و ژاندارمری شود تا آنها با خیال راحت به کارهای خود برگردند . حفظ انتظامات آسانتر خواهد شد.
خوشبختانه تذکرات و دستور های رهبران مذهبی در مورد رعایت حال مردم و خودداری از دخالتهای بیجا تا اندازه زیاد در جلوگیری از کارهای خودسرانه موثر بوده است و وجود همین رهبران است که اطمینان میدهد در جمهوری اسلامی دست کم میتوان به درایت و انصاف و عدالت آنان تکیه کرد
- نقش رادیو و تلویزیون
از این موارد فراوان میتوان در سودمندتر بودن جمهوری اسلامی برای وضع کنونی ایران برشمرد که هریک از آنها نیاز به نوشته های جداگانه دارد. آنچه که هم اکنون دولت موقت انقلاب اسلامی ایران باید انجام دهد اینست که مردم را از خصوصیات و برتریهای جمهوری اسلامی آگاه سازد و گروههای گوناگون را مطمئن سازد که نم تنها تغییر مهمی در مقررات و قوانین بوجود نخواهد آمد بنکه آزادیهای فردی و اجتماعی و سیاسی که در گذشته ابدا رعایت نمیشد در جمهوری اسلامی حتما رعایت خواهد شد و کسانیکه بخواهند مانع از اجرای این حقوق بشوند مرتکب گناه و عمل حرام شده اند . دولت باید اینکار را پیش از هر چیز با استفاده از رادیو تلویزیون انجام دهد و معلوم نیست که چرا تا کنون – که فقط مدت کوتاهی به رفراندوم مانده است اینکار را انجام نداده و نمی دهد درست است که قانون اساسی جمهوری اسلامی را نمی توان پیش از تصویب نوع جمهوری انتشار داد اما مردم باید بدانند اصول جمهوری اسلامی چیست و به چه چیز باید رای بدهند. البته اکثریت مردم مسلمان آنچه را که رهبر انقلاب اسلامی ایران بگوید بدون چون و چرا انجام خواهند داد چرا که به حسن تشخیص ایشان معتقد هستند اما گروه های دیگر که هنوز در تردید هستند باید بهرحال در این مورد روشن بشوند. بنظر من این کاریست که رادیو تلویزیون باید هرچه زودتر انجام دهد و مخصوصا در مورد نظرات امام خمینی نسبت به چگونگی تشکیل حکومت اسلامی بحث و بررسی انجام دهد.
سرپرست رادیو تلویزیون انقلاب اسلامی که باظهار خودش تمام وقت خود را صرف دیدار با کارکنان و مردم و رسیدگی به سوابق دستگاه و همکارانش میکند باید قدری هم به برنامه های ضروری که باید در حال حاضر اجرا شود بپردازد. روزنامه ها و مردم نیز بجای اینکه درباره خصوصیات و رفتار آقای قطب زاده بحث کنند و سوابق او را جویا شوند باید از ایشان بخواهند که مسائل مهم را با تشکیل جلسه های بحث و گفتگو برای آنان روشن کند. صاحبنظران باید رو در روی یکدیگر بنشینند و حرفهایشان را بگویند و پاسخ بشنوند تا مردم به مسایل روز آشنا بشوند و بتوانند با یکدیگر بحث و مناظره کنند.
کافی نیست که مرتب به مردم بگوئیم انقلاب تمام نشده است بلکه باید کارهای انقلابی به راه انداخت و تمرات انقلاب را به مردم نشان داد و آنانرا برای گزینش راهی که در آینده باید پیش گیرند هشیار و آماده کرد. اکنون که میلیونها نفر از مردم ایران کار روزانه خود را از دست داده اند ،دست کم باید بگونه ای دل مشغولی و سرگرمی داشته باشند. این سرگرمی را میتوان با ترتیب برنامه های جالب گفت و شنود رادیو تلویزیونی برای آنان فراهم ساخت همچنانکه میتوان با براه انداختن طرحهای مربوط به ساختن خانه های ارزان قیمت گروه بیشماری را مشغول به کارکرد : کاری که هم برای خودشان سودمند است و هم برای مملکت.
اگر آقای قطب زاده احتمالا بر اثر عدم همکاری برخی از کارکنان رادیو تلویزیون نمیتواند ترتیبی بدهد که گزارش وقایع و حوادث روز در تهران و شهرستانها بموقع و بطور کامل در رادیو تلویزیون منعکس شود اما براحتی میتواند برای شکافتن مسائل اقدام به ایجاد جلسه های گفت و گو میان صاحب نظران بنماید بگونه ای که از کلیات وارد جزئیات بشوند و مسائل را بخوبی بشکافند و همه طبقات مردم را برای پشتیبانی از جمهوری اسلامی بیش از پیش آماده سازد.