علی اصغر حاج سید جوادی
پنجشنبه شب ٢٤ اسفند تلویزیون با تجلیل از کاشانی و تشریح ناتمام شرح حال وی دروغی بزرگ به مردم ایران قالب کرد. دروغی بزرگ که هیچگونه مناسبنی با صداقت اسلامی ندارد. گوینده شرح حال کاشانی آنجائی که گفتارش به انحراف کاشانی از نهضت ملی و دشمنی علنی با دکتر مصدق میرسید یعنی پس از ۳۰ تیر ۱۳۲۱ را اگاهانه به بهانه تنگی وقت درز گرفت و به نحوى حيرت انگيز با خلط مبحث افکار عمومی را از پشت تلویزیون انقلاب فریب داد. چرا ؟ آیا روحانیت میخواهد قشری از خود را که در مبارزه مردم ایران با استعمار انگلیس برهبری دکتر مصدق ساکت بود و یا در پنهان با دربار سازش کرده بود و یا تاكام آخر مثل کاشانی تاب همراهی با مردم و رهبران را نیاورد تبرئه کند ؟
آیا قشری از روحانیت میخواهد برای کم رنگ کردن چهره درخشان دکتر مصدق خاطره کاشانی را با خاطره جاودانه دکتر مصدق برابر کند؟
آیا علت تجليل از كاشانی دفاع از روحانیت ساکت و تسلیمی بود که در تمام دوران مبارزه مردم ایران برای ملی شدن صنعت نفت هرگز از مصدق حمایت نکرد و هرگز در برابر استبداد شاه و استعمار انگلیس قیام ننمود؟ اگر اینها نیست چرا تلویزیون انقلاب از مردی تجلیل کرد که خود بدست خود بخاطر جاه طلبی و خودخواهی طومار خدماتش را با پیوستن به صف مخالفان نهضت و دشمنان دکتر مصدق پاره کرد.
شما به براهنی بخاطر گفتار تلویزیونیش که زیر فشار ساواک و بهر علت که توضیحش با خود اوست از تلویزیون خواند اجازه صحبت وبحث نمی دهید چگونه از کسی که عالما عامدا از نهضت گسست و به منافقان پیوست در تلويزيون تجلیل میکنید و با ناتمام گذاشتن شرح فعالیت او در دوره ای که مخالفت خود را با مصدق علنی کرد امانت و صداقت رسالت تلویزیون انقلاب را این چنین آشکارا لكــــــه دار میکنید.
اگر حرف ما را قبول ندارید از مجاهد بزرگ آقای طالقانی بپرسید: از این مرد که ذهنش همچون برکه ای صاف و زلال سرشار از انصاف است. سئوال کنید تا به بینیم آیا عمل شما را تائید میکند. آیا قضاوت او در باره کاشانی همین قضاوتی است که شما خواستید در پرده ای از دروغ و بی صداقتی چهره ای انقلابی و صمیمی به نهضت ایران از کاشانی برای مردم بسازید
آیا با این طریق روحانیتی که آقای خمینی در همه جا و همیشه از سکوت و تسلیم شان در برابر قدرت طاغوتی شکایت میکند در برابر افکار عمومی مردم ایران و مسلمانان مجاهد و واقعى وكسانی امثال صادق ها و حنیف نژادها و سعيد محسن ها ورضائی ها و میثمی ها و صالحی ها و هزاران شهید مسلمان تبرته می شود. آیا کسی که به سابقه حس خودخواهی و جاه طلبی به صف دشمنان آزادی می پیوندد و نهضت را در گرماگرم مبارزه با جبار مستبد و حامیان بیگانه او رها میکند قهرمان است ؟
صداقت انقلابی ایجاب می کند که مواضع حقیقی شخصیتها در مسیر تاریخ حوادث تاریخی بروشنی در داوری ها مشخص شود این گونه داوری های کاذب به این نتیجه می رسد که آقای کاشانی در مسیر نهضت و در اخلاق انقلابی و در سلوک انسانی در کنار آقای خمینی و آقای طالقانی قرار گیرد انصاف وعدالت انقلابی حکم میکند که مرز فداکاریها و دلیریهای افراد درجهن انقلاب ونهضت مشخص شود. افراد در نهضت ها قدم بر می دارند و در آغاز و یا در نیمه و یا در پایان کار یا بخاطر ضعف یا بخاطر جاه طلبي ويا بخاطر ترس کنار میروند و افرادی هستند که تا آخرین گام زندگی همه هستی وحیات خود را بر سر اصول اعتقادی خود می گذارند و کاشانی بدبختانه از این صف .نبود چه باید کرد. واقعیت اینست و جزاین نیست.
تجلیل از کاشانی در روزنامه ها و اختصاص یک برنامه طولانی در تلویزیون در شرح حال و فعالیت های سیاسی او را میتوان از نخستین گامهای انحراف از ضوابط سیاسی و اخلاقی انقلاب مردم ایران دانست .
این گونه تجلیل از کاشانی در واقع تحریف علني وصريح وقایع تاریخی است از سوی وسایل ارتباط جمعی و مخصوصا تلویزیون که در شعاع مدیریت دولت موقت انقلاب میباشد. مردم ایران و همه مردمی که شاهد و ناظر وقایع نهضت ملی ایران در دوران مبارزه مردم برای ملی شدن صنعت نفت بودند از نقش منفی کاشانی و مبارزه علنی او با دکتر مصدق و طرفداری ضمنی او از قدرت استبدادی شاه و مزدوران او در مجلس و در محافل سیاسی آنروز ایران آگاهی دارند. همه میدانند که کاشانی از نهضت
ملی ایران برهبری دکتر مصدق جدا شد متاسفانه به گروه مخالفین نهضت ملی ایران نظیر حائری زاده ها و میر اشرافی ها وشمس قنات آبادي ها و زاهدي ها و مکی ها پیوست .
هیچکس منکر تاثیر و نفوذ کاشانی در آغاز نهضت ملی ایران و جانبداری او از مبارزه مردم ایران با استعمار انگلیس نیست اما بدبختانه همانطور که میدانیم اطرافیان کاشانی که بعلت نفوذ ناپذیری دکتر مصدق وعدم تسليم او در برابر تقاضاهای خلاف قانون آنها بشدت با دکتر مصدق مخالف بودند مرحوم کاشانی را با سمپاشی از دکتر مصدق دور کردند آیادی دربار و مخالفان شناخته شده نهضت با استفاده از این موقعیت و همدستی با اطرافیان و نزدیکان کاشانی، کاشانی را به مخالفت با دکتر مصدق و در نتیجه با نهضت ملی ایران وادار کردند بنابراین کاشانی بهر دليل عامدا عالما موجب تفرقه و تشتت در افکار عمومی شد و وحدت نخستین دوران نهضت ملی را زیر پا گذاشت و در حالی که نهضت و دولت دکتر مصدق در مسیر یک توطئه آشکار با همدستی دربار و انگلیس و آمریکا قرار گرفته بود به نهضت ملی و هدفهای مردم ایران پشت کرد
آیا با این ترتیب تجلیل از آقای کاشانی و نادیده گرفتن انحراف او از نهضت و پشت کردن او به دکتر مصدق انحراف از اصول
انقلاب نیست ؟
آیا به این ترتیب ما در نخستین هفته های انقلاب بدست خود و با آگاهی کامل به اختلاف خوب و بدون نادیده گرفتن خدمتها و خیانت ها نمی پردازیم، آیا به این ترتیب دیر یا زود نباید منتظر تجلیل از سایر کسانی باشیم که نه از اواخر بلکه از اوائل جنبش ملی ایران در برابر مردم وحقوق اجتماعی حقه آنها قرار گرفتند ؟
اینگونه تخطته مدارک و وقایع تاریخی وتجاهل عمدی در برابر اعمال سیاستمداران و گذشت و اغماضی که ریشه و علت آن در آغاز دوران انقلاب بر ما پوشیده است صفحات تاریخ ما را نسبت به داوری اعمال کسانی که منفی یا مثبت در جریان مبارزه طولانی مردم ایران با استبداد و استعمار نقشی بر عهده داشتن مخصوصا نظر نسلهای جوان تیره خواهد کرد و مردم مبارز و آزادیخواه ما را نسبت به این گونه داوریهای خلاف حقیقت نسبت به کسانی که باهمه سرسختی خود در مبارزه سرانجام در احساس خود خواهی و حسادت و جا مطلبی خود سقوط کردند و سرنوشت مردم را قربانی جاه طلبی خود نمودند در خط مشی تبلیغاتی مسئولان سازمانهای روابط جمعي مايوس و ناامید خواهد کرد
کسی که در تلویزیون شب جمعه ٢٤ اسفند زندگی کاشانی را شرح میداد با وضعی مضحکه از تشریح موضع کاشانی پس از ۳۰ تیر ۱۳۳۱ تا ۲۸ مرداد ۱۳۳۲ به بهانه ضيق وقت خودداری کرد و متاسفانه وقایع آن قسمتی از زمان را که کاشانی با پشت کردن به نهضت ملی ایران جبهه مخالف دکتر مصدق یعنی دربار و مزدوران شاه را تقویت کرد بازگو نکرد و استعفای قوام السلطنه را که بطور مستقیم در اثر فشار مردم و جانفشانی آنها و ایثار خون خود در برابر کشتار نظامیان و پلیس بود کلا بحساب آقای کاشانی و دراثر نامه او به وزیر دربار وانمود کرد.
ما به اینگونه تحریف در حوادث تاریخی ایران و قهرمان ساختن شخصی که در شکست نهضت ملی ایران و سقوط دولت قانونی دکتر مصدق نقشی اساسی داشت بشدت اعتراض می کنیم و این گونه اعمال را بعنوان گامهای نخستین انحراف عظیم در میراث تاریخ انقلاب مردم ایران می دانیم.
نقل از نشریه جنبش شماره ۳۱