ص۸
نویسندگان مسئول نوشته های خود هستند * مقاله های وارده پس فرستاده نمی شود * آیندکار در حک و اصلاح مقاله های وارده آزاد است دیدگاهها دولت ملزم به تهیه قانون مطبوعات است نمیتواند و حق ندارد از این انتقاد و افشاگری که آنها در ابراز عقیده و بیان افکار خودآزاد چه قدر و عقیده ای میرود و ایرا ارادان روشن نمیکنند و مبهم میگذارند تا بدینوسیله جلوگیری کند . ولی اگر انتقاد و یا انشاکری هستند مردم هم بایستی در پذیرش آنها آزاد در لابلای مطالبی بظاهر اسلامی علیه فکر و انتخاب دند. باشند . از آنجا که در جامعه ما اقلیت یک ادعائی فاقد دلیل و مدرک باشد حقا بایستی علت تمام این خرفتاری ها و جنجالی عقیده اکثریت جامعه که مسلمان هستند قیام و گفتگوی ناصر ميناجی ، وزیر ارشاد مکرراز نویسندگان و صاحبان قلم درخواست به طرف ( هرکس که باشد ) اجازه داد که درصدی وجود دارد که پیرو ایدئولوژی اسلامی اقدام کنند و این از نظر شرعی و قانونييكنوع که ایجاد شده است ، مثلا در مورد روزنامه اعتراض کند . چنانچه مربوط بحقوق جامعه و مکتب قرآن نیستند ، و اکثریت ۹۹ درصد غریب است ، صاحبان جراید لازم است بدانند سلامی کردکه با تشکیل شورائی مقرراتو ضوابطی باشد مانند موارد یاد شده در ماده ۲۲ مدعی دیگر مسلمان و پیرو مکتب حیات بخش اسلام و برای نشریات و مطبوعات کشور تهیه کنند تا اکثر کشور های آزاد جهان این رویه مرام خود را اعلام نکرده بود . هنجاندن این العموم که نماینده جامعه است حق دارد برای رهبری امام خمینی هستند ، و حق دارند بهر محمول است و اگر بصورت نوشتن در بالای مورد در لایحه مطبوعات تنها بدلیل اینست که مردم گمراه نشوند و بدانند به هر روزنامه یا لین وزارتخانه بعد از پیروزی انقلاب ایندهان ، این بود که این روزنامه موضع ملی مباگزارشگر رادیو صدایج دوشنبه ۲۱ خرداد ٥٨ لسر بصورت لایحه قانونی به هیئت دولت جهت کاملا اگر کسی کشوری را سراغ دارد که حد آزادی تا مرز خیانت هم قابل توسعه است معرفی کند.بنابراین طبق قانون اساسی موجود و قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران ، که دست تهیه و آماده نشر است ، آزادی ار می یابد و اگر روزنامه ای ادعا میکندده پاسخی بدرخو است این وزارتخانه ندادند. کاری که میتوانست با دقت ملاحظه فحه هم نباشد ولی معروف و مشهور است حفظ حیثیت نمایندگان مردم از فرد یا افراد روزنامه و مجله ای که دلخواه خودشان بودو تصویب و تائید شورای انقلاب تقدیم شود. در برابر تعدی و تجاوز مطبوعات پشتیبانی متاسفانه نویسندگان ما کوچکترین توجه ویا راه و روش فکری مورد نظرشان را در آن که مثلا فلان روزنامه وابسته بكدام فکر و یا مجله ای که منتشر میشود باچه ایدئولوزی و دفاع کند و متهم را که ادعایش فاقـد بیابند مراجعه و از مطالب آن استفاده کنند عقیده سیاسی و اجتماعی است و مردم هرگونه دلیلی و مدرکه است مورد تعقیب اینست که در این لایحه برای جلوگیری ازهر مطلع هستند از اینکه نشریات و روزنامه ها در مبلغ مرام اسلامی است نباید دیگر مطالـ مسائل سیاسی ـ اقتصادی و اجتماعی دارای قانونی قرار دهد . بنابراین اگر روزنامهای گونه گمراهی و سرگردانی افراد در قبال این تمام امور و ضوابط آزادی بصورت یک مطبوعات بطور مطلق تضمین شده و عقیده و غیر اسلامی و ضد اسلامی منتشر کند . چـر در مورد انتقاد یا افشاگریش دلیل و مدرک قانون در بیاید ، خود آقایان نویسندگان و چه طرز تفکر و ایدئولوژی خاصی هستند که وقتی کسی میخواهد روزنامه ای بخرد حیثیت و شرف اشخاص محترم و مصون از داشته باشد نبایستی از ترس تعقيب تحت عنوان صاحبان جراید کوتاهی کردند و در همین براین اساس هر صاحب اندیشه و فکری بدنبال مبلغ مرام اسلامی است نمیتواند تصور کنـد هرگونه تعرض است و احتمالا این تعرض توهین و افترا وحشت داشته باشد زیرا با حال اکنون نیز این وزارتخانه آماده است تا ممکن است از طریق مطبوعات صورت گیرد . بیان دلائل و ارائه مدارکش میتواند ادعای خود ار تهیه و تدوین قانون مطبوعاتی کمصد لذا تعیین جرائم مطبوعاتی بعهده مجلس درهند آزادیهای مطلوب را تامین کند ، با را ثابت کند و در چنین صورتی احدی حق که مطبوعات قانون لازم ندارد مغایر با یکدیگر نمیشود . حتا در خارج کتاب عقایدنیست ، بلکه بمعنای آزادی کامل است و نمایندگان ملت و مراجع قانون گذاری محول عقیب او را ندارد . بلکه آن وزیر یا نماینده نویسندگان همکاری کند . واینکه « دولت شده است . اینست که در یک کشور آزادبرای خاطی مورد تعقیب قانونی قرار خواهد گرفت. مق ندارد در امر مطبوعات و یا تهیه وتدوين تعیین حد و مرز آزادی ، که به آنارشیسم – و اینکه گفته شده است چرا در چنین صورتی فاشیسم و همچنین خیانت و تباهی و فساد در کانون آن دخالت کند ، وجه شرعی وعقلاني فقط يك نفر اظهار نظر کرده روزنامه و مجله مورد دلخواه خود میرود و در آن روزنامه مطالب غیر اسلامی و احتمالا بی جهت و عبث و سرگردان مطالب مختلف ضد اسلامی نیز باشد . این هرگز بمعنای تفتیش هایی که منتشر میشود نیز دارای چنین فضائی هرکس باهر عقیده و مرامی میتواند روزنامه و علت تمام گرفتاری ها و هستند و مولفین سعی میکنند عـلاوه یا مجله ای را منتشر کند و این مردم هستند که نشان دادن طرز تفکرو جهت گیریهای سیاسی اگر عقیده آنها با عقیده آن روزنامه موافق نبود و اجتماع برای جلوگیری از هر نوع گمراهـی و سرگردانی مردم روی جلد و پشت جلد کتابها جامعه منجر نشود ، ناگزیرقانون گذار برای ندارد . زیرا براساس اصول قانونی و حقوقی قبل از رسیدگی و تحقیق روزنامه توقیف میشود جنجالی که ایجادشده ، مثـلا وضع و مورد اجرا بگذارد . لذا بهیچوجه قابل حفظ و صیانت جامعه و تامین حقوق افراد بمیان نیامده و بهیچوجه روزنامه توقیف نمی در مورد آیندگان ، این بود شود . بلکه پس از تحقیق و ثبوت تخلف جرم از خریدن آن خودداری خواهند کرد و موافقان آن عقیده بخرید روزنامه مورد علاقه خــود مبادرت میکنند . امادر حال حاضر هیچیک از رعایت حقوق افراد و جامعه بایستی مقرراتی اولت ملزم باعمال حق حاکمیت مسئول و را با آرم و رنگ مخصوص مشخص کنند تا خواننده از دور قبول نیست که برای حفظ و صیانت آزادی است و از آنجا که ممکن است از ناحیه و دست آورد های انقلاب قانونی که جلوگیری از مطبوعات نیز به افراد و جامعه زیانی وارد هرگونه تضیع حق و فساد ناشی از تجاوز از شود تنها دولت است که برای جلوگیری منصفه محاکمه و در صورت تایید بزهکاری او که این روزنامه موضع ومرام را مشاهده کرد . ویا اثر جدیدی از مولف مورد دلخواهش منتشر شد براحتی از بین هزاران در قفسه کتابخانه آن کتاب روزنامه و مجلات مامرام خود را مشخص نکرده اند و در آنها همه جور مطلب بچشم می خورد . و کسانیکه صاحب عقیده خاصی هستند کتاب انتخاب کند و هیچیک از متفکران دنیاو نمیتوانند روزنامه دلخواه خود را انتخـــــــــاب کوم به مجازات مقرر میشود . آزادی را معین کند تصویب و بموقع اجسرا از هر نوع زبان بافراد و جامعه جلوی هرگونه ه تا این تاریخ طبق آماری که بدست خود را اعلام نکرده بود . نویسندگان و صاحبان جراید این عمل را تفتیش و عقاید تلقی نمی کنند. براساس اصل بیستم متمم قانون اساسی گذارده نشود . تجاوز و تعدی را بگیرد آمده است حدود. ۸۹ روزنامه و مجله روزانه در بین تمام منتقدین در این چند روزمفقط منتشر میشود و تصدیق می کنید که هر یک ه انتقاد و انشاکری با انترا وتوفين يكنفر ضمن حملات شدید اظهار نظر کرده است تعداد کثیر مجله و روزنامه ( که شاید با از آنها دارای طرز تفکر و عقیده خاصی هستند فرق کلی دارد . در حکومت جمهوری اسلامی که مطبوعات قانون لازم ندارد و این یکنفر و حتا در جهت گیری فکری – سیاسی و اجتماعی براساس موازین شرعی و قانونی هرکس حق نمیتواند نماینده ۳۰ میلیون نفر مردم ایران یکدیگر متفاوت اند . این یکی از پدیده های باشد دارد نسبت به روش و رویه دولت وحکومت بسیار جالب و مفید آزادی در جمهوری اسلامی انتقاد و یا انشاگری کند. زیرا دولت اسلامی تهیه و تنظیم قانون مطبوعات براساس است که هر روزنامه حق دارد با هر عقیده و و اعضای آن و یا نمایندگان مردم بهیچوجه روش و جهت گیری سیاسی و فکری منتشر مقررات و اصول قانونی بعهده دولت است حق ندارند علیه منافع و مصالح مملكت قيام نه افراد دیگر . منتها مطبوعات حق دارند و اقدام کنند . بنابراین هرگاه مطبوعــات که از دولت بخواهند با تشکیل شورانی در متوجه شوند که چنین اعمالی انجام میشودحق نمونه بارز آن در کشور خودمان ازسال قدیم که مربوط به مطبوعات است ممیزی در آزادی که داده شده است بعدها تعداد دیگری ١٣٤٩ به اینطرف در مورد نشریات موسسه مطبوعات ممنوع است و نه درخواست امتیاز و نیز افزایش یابد ) در ماده ۱۱ لایحه از جراید حسینیه ارشاد ظاهر شد که بایک آرم ولا یعنی آن برای مطبوعات استه شده است که اصول فکری و اعتقادی یادآور میشوم در هیچ کجای دنیا سابقه کلمه نه که علی علیه السلام در شورای عبدالرحمن رش نشریه رادربالای صفحه اول کلیشه ابن عوف که آغاز شعارتشیع و انقلاب شیعه ندارد که مطبوعات راسا خودشان بدون رعایت کنندو هرخواننده بتواند نشریه مورد دلخواهش بود اعلام کرد . بر روی جلد کتاب های خود مقرراتی واخذ اجازه ای اقدام به نشر روزنامه را از میان صدها نشریه دیگر انتخاب ومورد شود ، و آزادانمبیان عقیده نماید . ولی نمی کلیشه و حتی از سال گذشته رنگ و ترکیـب بدون آنکه ناشر ومديرو مسئول آن معین انتقاد قرار دهد . و از طرفی چون میدانم سلسلة انتشارات حسینیه ارشاد را نیز بطور توان قبول کرد که مردم مکلف باشند اجبارا : مشخص باشد وروزنامه ای را بچاپ برسانند تهیه و تدوین قانون نظر مشورتی بدهند و یا دارند انتقاد و اعتراض خود را با ذکر دلائل طرز تفکر و جهتگیری و روش سیاسی و هستند نشریاتی که درمقابل مردم روش وجهت مشخص بچاپ رساند تا هر خواننده ای که بطرز علت تجویز صدور اجازه و پاکسب امتیاز تفکر موسسه و مولف آشنا است. بداند دنبال اجتماعی هر روزنامه را بپذیرند.زیرا همانطور کیری فکری – اعتقادی و سیاسی خود را (بقیه درصفحه ۱۱) درباره مسائل سیاسی خود اظهار نظر کنند. و ارائه مدارک اعلام کنند ♥ . . • بانها که ایمان آورده اند ( یف مسلمانانی که مورد ایذاء اشراف مکه واقع می شوند ) بگو که متقی و پرهیزگار باشند و پاداش نیکی ، نیکی است و زمین خدا وسيـع است . 9 لیر ونقده ، خود بخود صف بورژوازی و خورده نسیم خاکسار بورژوازی سنتی را عملا درمقابل تو ده ها قرار می دهند . و پاشنه آشیل درست در همین قرار گرفت . اما برای طبقه کارگر و نیرو های . عملا سیانید بامن وحدت برقرار کنید . آن مقابل شعار روشن توده ها که ملی خصوصیات انحصارگرایانهی خورده بورژوازی مترقی متحد با آن ، دیکتاتوری بمثابهی ارکانی خود بخود اجازه داد که عناصر فرصت طلـب کردن صنایع وابسته و ملی کردن بانک هـا و اصلاحاتی نیمبند نه انقلابی . (و که منافع امپریالیسم جهانخوارمی آمریکا تقسیم زمین بین کشاورزان لغو تمام ديــون با تغییر موضع و ظاهری عوام پسندانه ، عملا بینیم حتا لغو کاپیتولاسیون که هیچ دیگر کشور های سرمایه داری را حفاظت کشاورزان ولغو تمام قرارداد های تحمیلی رژیم این کمیته ها راه یابند . این عناصر فرصت برای دولت ندارد تا مدتی به تعویق می افتد در جاست ، زیرا مقابلهی هرچه سریعتر باتودهها کرد ، معنا می داد و برای خورده بورژوازی کم پیشین بوده است ، بایستند طلب یا ساواکی هستند که کاملا مشخص است حالی که ستم اقتصادی و سیاسی وابستگ امکان اینکه هیئت حاکمه رادرآغوش امپریالیسم چرا کلمه وحدت که در آغاز انقلاب، بضاعت باکم و بیش ابهام ، هميـن معنا را از اینجاست که برای مهار کردن انقلاب چه خواستی را تعقیب می را توده های فقیر با تمام وجودشان احساس می پاکسانی د آمریکا بیاندازد ، مسئله ای چندان غریب بنظر مفهومی با معنای یگانه برای توده ها بوداکنون داشت . اما برای بورژوازی ملی و خورده و برای ایجاد سکون و بی تحرکی به عناویـن هستند که به زندگی انگلی چسبیده به قدرت نند . به همین خاطر عصیان و تسلیم ناپذیری نمی آید . زیرا شاه نمایندهی یک سازمـان جانبه و معنای عام خود را ازدست داده است؟ رنوازی مرفه ، فقط بیرون کردن شاه و متن سعی دارند جلوی شعار های خو گرفته اند ، و برای رسیدن به آب و نان از تودهها که زمانی ستایش می شد ، اکنون از سیاسی و اقتصادی اجتماعی است که باید کلا بخشیدن معنای عام به کلمهی موحدت در امپریالیستی را سد کنند . و طبیعی است برای از جانشینی چیزی نیم بند ، در ردیف قانـ نابود شود . تودهها ، جز در این شعار هر کاری سریغ ندارند . همین دسته ها با طرف بورژوازی نوعی کله شقی ، تند روی ، ویا جامعه ای دارای طبعات که خواسته اساسی مشروط که کاملا به اصل مالکیت وفادار بین بردن چنین حرکتی ، سازمان های مترقی تطمیع شدن ازسوی ارتجاع محلی و متنفذان خراب کاری تلقی میشود و همراه با آن هرنوع هیچ شعار دیگری نمی توانند تامین اجتماعی متفاوت و گاه رو در رو باهم دارند ، هم ازآغاز باشد ، معنا می داد . و چقدر این معنا و ایــن و پیشرو مثل فدائیان خلق و جبههیدمکراتیک شهری سعی در بهم زدن اوضاع دارند و تفکر و اندیشه ای که رهنمود دهندهی حرکت خود را در آینده ببینند . طبیعی است آن هانی نیز چندان منطقی و علمی نبود . اما از آنجان تعریف ، سفرهی آماده ای برای بورژوازی ملی و سازمان مجاهدین خلق که برنامه های ایجاد کانون های کینه بین مردم به سیم آنهاست مورد تخطله قرار میگیرد . اعلامیه که مفهومی دیگر از نابودی رژیم سابق دارنــد همدی خواسته ها و یا نیاز ها در یک مقط وابسته غیر بوروکراتیک فراهم می کند ،خود، قاطع ضد امپریالیستی دارند ، باید مورد تهاجم آدم های بی غلو غش و صادقی که در ایـ های جورواجور علیه کمونیست ها ورواج انواع یا باید مقابل توده ها بایستند و به این خاطر از زمان درجایی مشخص و خاص بهم کره مسئلهی قابل اهمیت و جداگانه ای است . مهوم واقع شوند و از دنبالهی آن در برابر کمیته ها به پاسداری انقلاب مشغولند ، لطعـه تهمتها و شایعه پردازی ها و مسخ ارزش های به رشد نهاد های فشار بر توده ها ادامـه خورد ، تفاوت معنا برای گروه ها و طبقات به همین سبب در آن بحبوحهی مرگ وزندگی سرکوبی هرگونه نهاد دمکراتیکی که رشد و – می زنند و عملا از یکدستی و روشنی کار کمیته والایی که محصول مبارزات اصیل انسانهاست، دهند که در این صورت عناصر مرتجع و سایر متحد انقلاب را درمقابل که توده های مردم در نبردی سرنوشت ساز بصیرت توده ها کمک کند ، توطئهی سکوت کاهند . و از آن ها ملقمههایی میسازند توسعه یافته و باتحریف و دگرگونی و وارونه پسمانده های رژیم سابق که دست اندرکارتوطئه تشکیل می دانند ، روشن و قابل لمس نبود حرکت میکردند و شعار می دادند ، بورژوازی از خود نشان بدهند که کارشان از راستای روشنی بی بهره است . نشان دادن آنها سعی دارند ، هر چه بیشتر هستند، امکان فعالیت پیداخواهند کردو دوباره و می دیدیم که مثلا طبقهی کارگر چه ملی و خورده بورژوازی مرفه ، که دمی از های دولتی و چه در بخش های خصوصی منافع خودشان غافل نبودند ، توانستند بـ دنباله روی از خورده بورژوازی ، شعار هـای دادن شعارهایی ظاهرا داغ اما با محتوای آنان را به مثابهی شعار ملی خود ، تکرار و مشخص که صرفا بیانگر خواسته هایشان بود از آگاهی وبصیرتتودهها جلوگیری کنند با شیوه های دیپلماتیک زمینه های بدست گرفتن قدرت را فراهم خواهند پرده عمل برای خرده بورژوازی سنتی : انحصار طلب است نوع کرد . و این حرکات خود بخود به هویت شدن را معنا واره شما این است .. اینجا زمیندی واقعی همان دیکتاتوری را که ناشی از اقتصادی رژیم پیشین بود به اند کرد ـ و نه راه ● ه آن کرمکم عندالله الفيكم ا اليسم 6 9 JHS وحـدت، یعنی وحـدت ا توده های تحت شعارهای مبهمی مانند «اکنون دوران سازندگی ی . 6 ایستادن در برابر ارادهی توده هـا ، به سرعت منجر به تکیه بر امپریالیسم و ارتش می شود . حمله به شرق کرد ، عملا با شکست مواجه شد . نانوان تیز شمشیر تودهها را بر علیه امپریالیسم جهان است»،خواست روشن توده ها در تغییر بنیادی جامعه بورژوازی ملی که همها فهوی قابل توجه در جریان انقلاب نبود ، باهمه کوششهای زیرکانهای که برای نفوذ در دست رهبری مرینی روشن از شرق و غرب ، که صرفا لبهی بورژوازی ملی چیزی غیر قابل پیش بینی نبو خواردی غرب که دشمن اصلی خلق ها بود ، کند زیرا بورژوازی کمپرادور و غارتگران سرمایه میساخت . و بعد از پیروزی به شمار مدرطلوع را مخدوش می کند. اما حال این حقیقتی است عام و در جاودانی که آنکس که جلوی سیل خروشان نمایشگاه ها ، حتی هنر نقاشی ، مورد تودهها می ایستد ، خانه برمسیر سیل بنا می داری غرب ، مکانی برای ابراز وجود یا گسترش آزادی جای شهدا خالی، بسنده کردند که میش فعالیت اش باقی نگذاشته بودند . در حقیقتیه مثلا این بند راهم اضافه کرد که تا بهارآزادی قولی آنچه باقی مانده بود تفکرش بود و ایدهال راه شهدا باقی، که تدوام مبارزه را هم در قشری از خورده بورژوازی علمدار ضمن نشان بدهد . همهی این ها نشان می داد آن : بود . بنابراین دوراه برای این به که اگر دقت شود ، کلمه وحدت در آن موقعهم اصطلاح بورژوازی ملی باقی مانده بود ، با از یکپارچگی آرزوها و خواسته ها ، برای همدی همکاسه کردن منافعهاش با آن دسته از بورژوازی ه برخوردار نبود وابسته که از زدوبند های دربار سهم نمی دنباله روی از خورده بورژوازی رادیکال اکنون در این مرحله از انقلاب که دنبالهی و سنتی . اما درهر حال همراه با بورنوازی بعد از شاه نوبت آمریکاست، شعار مبارزه می وابستهی غیر بوروکراتیک ، عمده قوای خود شود، بخش عمده ای از نیرو های متحد خلق بورژوازی اعمال قدرت میکنند ـ یعنی ارتشی با این مخالفت ها و سد بندی ها ، نیرو را برای موضع گیری در برابر انقلاب برای یعنی بورژوازی ملی و خورده بورژوازی مرفه های وابسته به رژیم سابق مثل ساواک ودیگر نات بعد از پیروزی ذخیره و آماده نگهداشت از صف متحد خلق جدا میشوند . خــورده حمله واقع می شود.. از اجرای تئاتر هـای کند ه و در ذات بی ذاتش نطفه نیستی و مرگ و مردمی جلوگیری میشود ، و با بوجود آوردن نابودی خود را نشانده است . و این همان جبر فضایی رعب انگیز وترس آور که مردم نتوانند تاریخ است که برنامه های پوشالی برنامه تشکیل دستههای پاسداران انقلاب گرچه به ظاهر ریزان ضد انقلاب را نقش برآب می کند . زیرا مخالفت با سندیکا ها و شورا هــــــای کارگری ، مخالفت باشورا های شهری که از طریق انتخابات مطرح میشود در ردیف جنین برنامه هایی است سخن دل را برای هم بازگو کنند ، سد هـ در صدد از بین بردن این نوع از نقص هـــاء موانعی در برابر رشد و آگاهی توده ها بر پا کمیته هاست اما بازهمان نقایص را دارد بـ توده ها که در جریان انقلاب به نیروی خود میشود ، بورژوازی که عملا متوجه یکی شدن اضافه اینکه در راستای مشخص حاکمپ آگاهی یافته اند ، دیگر حاضر به عقب نشينـي شعار بخشی از خورده بورژوازی رادیکال با . و این آگاهی چیزی نبود و نیست که بتوان جلویش را گرفت . و این شیر خفت توده هاست با ترساندن خورده بورژوازی سنتی نیستند که حافظ منافع یک طبقه است . و این دروقتی از «شبح سرخ، سعی می کند این قشر راو ادارد که فقط از خمیازه اش تاج و تخت هوا رفت . از صورت میگیرد که ارتش از روحیه ای کاملا عناصر مزدور و خود فروخته که منافع خودشان احتیاط کاری و بند و اندرز های بظاهـر بورژوازی سنتی که در جریان انقلاب با شمار قوی برای رودر رویی بامردم برخوردارنیست. از ادامه و گسترش انقلاب جلوگی که در که نه با تکیه برمردم بلکه باتکیه بر نیرو های برخاستن اش تمام ارکان های وابسته وفرتوت را وابسته به رژیم سابق می دانستند ، و هـم نودههای تحت ستم ، همگام شده بود و بنوعی جدا از مردم یعنی ارتش که هنوز کاملا تصفيـه نیز نابود خواهد شد . و در این شکی نیست در انجام خواسته های آن ها خود را متعهد می چنین امپریالیسم آمریکا ، که حفظ منافع اش در پس شکی نیست که وحدت عمل ، نشده ، برنامه های انقلابی خود را ادامه دهد که بقول آن شاعر لهستانی ما خانهی خود را | كل منطقه مطرح است ، باتجهیز قوا در هر دانست ، اکنون به نحوی حضور انقلابی خودش و با این حیله از گسترش هر چه بیشتر نهادهای خواهیم ساخت : خورده بورژوازی سنتی با قاطع قرب را در رابطه با دانگاه ها و اعدام نوکـران و گوشهی این آب و خاک ، امکان توطئه چینی و جریان مبارزه بصورت شعاری قابل پذیرش از مردمی جلوگیری کند . شعار «ارتش بــرادر شعار در مقابل دیکتاتوری ، پشتیبانی وحما جلادان رژیم سابق نشان می دهد . اما آنبخش پیدا می کنند و با پخش و نشر اکاذیب تودهها درمبارزه علیه دیکتاتوری،عنوان اکثریت توده های تحت ستم را به خود ماست ، فدانی دشمن ماسته ، درست در زمانی بار اول آن را روی این کردم خورده بورژوازی مرفه و بورژوازی ملی همستدا شد ، اکنون آب و رنگش را از دست داده امضاهای مختلف به هرگونه تفرقه دامن م- مطرح میشودکه هنوز مردم سالشهدای خویشان ویران شد کرد . به این ترتیب کلمه وحدت ، یعنی بورژوازی وابسته غیر بوروکراتیک ، سعی زنند و به نفاق درون خلقی می افزایند . در این است ، زیرا وحدت عمل برای بورژوازی و را که توسط همین ارتش در خاک و خون تحد برعلیه دیکتاتوری و سرنگ دارند در پشت واژه های مبهم پنهان شوند جریان کمیته ها که در رابطه با خورده بورژوازی خوده بورژوازی مرفه که در تئوری و غلتیدند ، نگرفته اند . کوشش در بازسازی آن بار دوم روی صخره ساختمش بسررضاخان ، باتوجه به شعار های گوناگون با مطرح کردن «اکنون دوران سازندگی است یا سنتی که نقش رهبری انقلاب را به عهده گرفته ناتوان از حرکتی قاطع و انقلابی برای جسد و ایجاد فضایی برای مانورهای آن که روحیه فرو ریخت . که اگر دلت میشد نشانه های خالص نیرو های جاید فرصت بیشتری به دولت داده و از ایـن بود ، برای حفظ و پیشبرد دستاورد های انقلاب شدن از وابستگی های اقتصادی و سیاست از دست رفته اش را کسب کند و سرپوش گذاشتن این بار اگر بخواهم امپریالیسم جهانی است. این معنا را میدهد بر اقدامات غير خلقی آن در سنندج و کردستان با دود بخاری هم که شده ، آغاز با سرعت تشکل و سازمان یافت . ام ایندگان شنبه ٢٤ خرداد ١٣٥٨- صفحه ۸ شماره ۳۳۷۵ سال دوازدهم – · وهای دیگر ابستگی همگامی ومنهاست که وحده بیا و مثل من فكر كن در جای طبیعی خودش قرار خواهد گرفت . و دلیل ؟ اصلا جواب داده نمی شود این نوع از دنبالهی آن ، رادیو و تلویزیون و مطبوعات ل به اطاعتی کورکورانه می انجامد و سازمان های سیاسی ومترقی در ارتباط درست . ; 9 خلقی خود ، برای مبارزه ضد امپریالیستی در همین وضعیت است که رادیو و تلویزیون امکانی آزاد برای فعالیت خواهند داشت مطبوعات اسیر سانسور میشونـد ” مترجمان ایرانی که در طی این مدت دراز فریاد دکتر احمدطباطبانی پایان مهاجرت ها و آغازنگرانیهـا خشم و مظلومیت مردم مبارز ایران را در آثار شیوه های نامطلوب قریش در رسول اکرم بود که هشت سال بیش اهران مکه کمر به ایلاء حضرتش بسنه بودند و بیغمبر اکرم ناگزیر از بیهجانبه هجرت بازگشت بزادگاه خود چشم امید به ترازوی عدل دیروز ، بر خلاف انتظار و پیشبینی خود با مهاجرت را بوجود آورند ، این مجموعه ازحیث ایجاد تفرقه میان نیروها شده بود . اسلام قوت گرفته بود و ده هزارتن اکنون هزاران تن از مهاجران سیاسی ارزنده خود منعکس می کردند توانستنــد مشکل بزرگ دیگری که پناهندگان سیاسی مجموعهای بزرگ از ادبیات انقلابی دوران تن در داده بود . ولی اکنون اوضاع نكركــون برای دهها هزار تن از هموطنان ما دوران دیر پس از پیروزی انقلاب اسلامی ایران اسلامی دوخته اند که باوضاع بیسروسامان آن روبرو شده اند این است که در این اواخر ، مقدار و محتوا مکمل ادبیات مترقی و وطن . از مسلمانان ، مکه را بسهولت به تصرف نه فقط به کام دشمن انقلاب خواهانه دوره معاصر است. های مهاجرت و محیط تعب اور ان سب آنها چگونه پایان دهد . این مهاجران پیش از برخی از آیات عظام نسبت به کاروان غـربت مجبور به ترک میهن خود شوند دردستگاه زدگان سربیمهری پیش گرفتهاند . گاه گاه آیا مساعی ایرانیانی را که گردانندگان حکومت ظلم و استبداد دعوت می کردند می این ملک تحمیل کرده بود درعین حال برسبیل طعن ، احراز مشروطه را نکوهش کافر می درآورده بودند . دلها در سینه ساکنان گردید . چندی است که دسته دسته از می شوید که مبادا حضرت رسول شمشهر انتقام های دولتی اعم از نظامی و غیر نظامی دارای درباره مهاجران سیاسی ، به اشاره و تصریح مهاجران غربت زده ، این فرزندان رنج است بلکه با تعالیم مترقی رادیو های مخفی در خارج بودند و در سلسله از تیام بیرون کشد ، ولی خیر ا رسول اکرم خواهران و برادران گمگشته و ازیاد رفته . مناصب و مقام های گوناگونبودند . دورهسمند بیاناتی ایراد می فرمایند که نه فقط با واقع امر گفتار های مذهبی خود باتکای تحلیل هـای بیام اور رحمت بود . اشک شوق و قلبی سرشار از شعف که توصیف مهاجرت بخارج ، پرده فراموشی بر روی سوابق تطبیق نمی کند بلکه با آن نفوذ کلام و وجهـه منطقی جدید قاطبه مردم را به قیام عليـه اسلام آشکارا مباينت دارد. ان بزبان دشوار است به میهن دلبند خود با خدمت آنها کشیده است و اکنون جهت استیفای ممتازی که در اجتماع ما دارند خواه ناخواه حضرت عفو عمومی داد . فرمان داد که می گردند . شاه مخلوع که با روش های خیانت حقوق از دست رفته خود که یادگار شوم نظام کره تازه ای بکار فروبسته ما می زنند و افکار توان ناچیز شمرد ؟ آیا کار های مثبت جمعیت سران مکه و بزرگان قریش جمع شوند . پیغمبر بار سیاسی خود ، مهاجرت را به فرزندان آزاد استبدادی است نمی دانند بچه مقامی مراجعه بناحق عليه ما برمیانگیزند ، کا سارا و انجمن های نمایندگان سیاسی درخارج که به نهضت حقی ندارید ،: گرفته چینیان احرام و پس از انشاد خطبهای عزا ، در به دشمنان منهم مي کنند که در خارج گویا خورده ایم و سازمان ملل متفق و دیگر مجامع بین المللی کلی خفته در بطی آیا حق ما از حق خوارج ، دیروز کرد و گفت : خوابیده ایم . گاه مدعی می شوند که مادرخارج مدام مراجعه می کردند . و در طی مکاتبات خود . در خلافت علی بن ابیطالب (ع) کمتر است؟. حق من چه گمان می برید ؟ سهيل بن عمر کرد که چرا تن به مهاجرت داده و میهن خود هدهای از رفقای دوره مهاجرت که از فقط از دور ناظر امر بوده ایم و در پانزدهم پرده از مظالم و بیدادگری های ارژیم شاه چنانکه می دانیم خوارج حضرت علی را حتر بادب پاسخی داد : درین احوال اهکیب در هم سیاسی برخوردار بودند در سایه خرداد ، در حق ما چنین سخن رفته است : را ترکت گفته بودند . این سفسطه ای خدعه آمیز بر می داشتند ، همه هیچ و پوچ بوده است ؟ پنداشتند دیدگان رسول اکرم (ص)کردآمدو چنین فرمود بیش نبود : زیرا مهاجرت یک امر اسلامی و تقرب به برخی از آیات عظام و راهگشایی به اینها که در خارج بوده اند و حالا آمده اند آیا این ایرانیان مقیم خارج نبودند که از وکلای و چه اهانت ها که نسبت بحضرتشروا سخن یوسف را به برادرانش برای همـا مراکز جدید قدرت ، زودتر از آنچه کمان می و آنهایی که در منطبق باستن اسلامی وسیرمحضرت رسول(ص) خارج صف بوده اند و حـالا و دعاوی معروف فرانسه برای حمایت اززندانیان نمی داشتند با اینوصف حضرت علی (ع) هرگز می کنم : « لاتشريب عليكم اليوم ، امروز است . پیغمبر اکرم در کشاکش مبارزه با نه فقط بزندگی خود سروسامانی بخشیدند وارد شدهاند هیچ حتی در این نهضتندارند… سیاسی و حفظ جان مبارزان راه آزادی استمداد راضی نشد که حقوق آنها را از بیت المال قطع اشراف قريش ، چون ملاحظه فرمود که جان بسرعت به مناصب عالی ارتقاء یافتند. باید بروند آنجایی که قبلا بوده اند … ، آخر می کردند ؟ آیا مقالات و اظهارنظر هاوکنفرانس کند این جماعت که سال ها از هوای دلگشای کجا برویم . های مطبوعاتی این وکلا نبود که افکار عمومی هدف غانی انقلاب اسلامی ایران که به حضرت رسول (ص) و این است جاذبه اسلام و مسلمانان در معرض خطر است بانها توصیه پاریس و دیگر نقاط مفرح فرنگ تمتع می بردند کرد که به حبشه مهاجرت کنند . گروهی اززنان واضح است که هیچ نهضتي خلق الساعه را علیه بیدادگری های پلیس مخفی ایران همت توده های ستمدیده وبزعامت پیشوایان چنین بود پایان هجرت پیغمبر اگر بسیج می کرد ؟ در برابر دیدگان حیرت زده ما ناگهان بحكم نبوده است . هیچ نهضتی بدون عوامل عينـي و مردان مسلمان بزعامت جعفربن ابیطال دینی صورت گرفته است بسط عدالت اسلام بدانسو رهسپار شدند ، و این آئیه شریف امید کرديا واصحبت عربیا در یک سپیده دم معین و بدون پشتیبانی وسیع توده ها اعم از اولیای کشور های غرب و شرق سالها و استقرار آزادی و دموکراسی در میهن ماست. انقلاب اسلامی ایران که متکی اشاره بهمین معنی است : « قل يا عبادي الليـن نویدبخش از متشرع ، متشرع تر داخل و یا خارج مرحله پیروزی را نہیں ما را بعنوان پناهنده سیاسی می : شناختند وطبق در نیرو در عوض هزاران تن از مهاجران . های قوم ملی است نمی آمنو اتقوا ربكم اللذين احسنوا في هذه الدنيا بشه و بناء سیاسی که برای تحصیل کـار سامان دادن به رشته های از همگسیخته زندگی استبدادی در دوران مهاجرت حقیر شمرد ؟آیا نیرو های ایرانی مقیم خارج از خود ماند مزایای فوق الذکر می باشند نم جاب و مطبوعات آزادیخواهان خارج اء ایرانیان آواره در نهضت های انقلابی کشور انقلاب است بلکه با تعالیم مترقی اسلام آشکار سال رنج غربت ند که با مشکلات جدید چگونه مواجه شوند. از کتاب و مجله و هفته نامه و روزنامه خود سهم دارند و سهم بسزایی دارند و نظام مباينت دارد . همان اسلام که بین تعقـل ریشه های فساد و استبداد استبدادی این ایرانیان را از حق الامت و برهان است . همان اسلام که پیغامبر والامنشی از دور هدایت می کرد این نظر است. متوجه شما نیست . بروید . همه آزاد هستید. من از شما گذشتم.. این استسیرت اسلامی و بهترین ارزنده ی است . آیا میتوان فعالیت های گوناگون سیاسی ایرانیان مقیم خارج را در مبارزه با سیاسی موازین و قوانین بین المللی بما حق اقامت است که این موهیت در کشور ما می تواند پایی حسنه وارض الله واسعه ، کار و مسکن کردند . زیرا برای آنها مسلم بود که ای تفرقه میان این نیرو ها نه فقط بكام . بماند . شیوه های نامطلوب ایجاد لسنـان امام هموار اسلام جهت دستیابی بمقصود از آن گونه در میان نیست را هر روز برملا می ساخت یک زندگی در زادگاه خود محروم کرده است : ولی مثل رسول اکرم داشت و در استانه ماسته ریم به تصریح آمده است وفر با مبارزان داخلی بشمارنمی حالا با کمال تاسف می شویم که رویـاروی كان ، سخنوران ، پژوهشگران و همان ایرانیان میگویند که شما در ایــر مهم استان هرگز دیده بود . این همان تان ۳۰۰۷ J 4 0