ص۸
فرهنگ و نظام زیبایی شناسیی همیشه حاضر ( سینما است ، ناممکن است . آنچه باقی می به انگیزه ی برنامه ارکستر سمفونیک تهران در تالار رودکی گرچه نامرئی) است ، دقیقا خود فیلمنامه ماند ، تصمیم گرفتن در این باب است که است که چنین کاری را مجاز می دارد .نبود تضادها را چگونه باهم آشتی دهیم . سمقونیهای بتهوون وانقلاب فرانسه هنرپیشه و نبود صحنه پردازی (میزانسن)؟ دلارتهی همیشگی است . اما بهرحال به کمان بله ، اما به این دلیل که اصل اولیهی سینمای امروز ایتالیا ، نخستین سینمای بتهوون از آغاز خواهان تغییر بود ارکستر سمفونیک تهران روز پنج شنبه دوچرخه، ، نبود داستان است من ، احتمال این که این استعداد های بازیگری میان میلانیها ، ناپلیها کشاورزان ناحیهی پر، یا ماهیگیران اهل سیسیل بطور مساوی تقسیم شده باشد ، بسیار . جدا از تفاوت نژادی ، تضاد هایی بیست و چهارم خرداد در تالار رودکی ( تالار خواست دنیایی نوین بسازد و به موسیقی خود جهان است که جرات کافی برای کنارگذاشتن زمین ضروریات نمایشی را داشته است دو پهلوست ، البته می دانم که داستانی درکار هست ، اما متفاوت می ارزد، و «آسمان بالای مرداب، فیلمهایی بدون اکسیون هستند که هیجان دراماتیک، ز آنچه معمولا روی پرده می بینیم این جمله را ایفاء کند !) هنگامی که راجرایندهـارت از اتفاقها ، برمعنی تر از اتفاق های دیگر نه لازم می آید و نه درست ، چون ارگستر از راه کوشش به دست خواهد آمد . اگر دنیا سبب تعداد اندک نوازندگان ) این آثـار را توان در هنر خود نظم و سبکی خلق شکست تجاری ، پیشاپیش برایش رقم زده اجرا کرد تا نشان دهد در هر حال می توان کار هنر نظمی برای بی نظمی ها، وضع می کند شده کرد . در این نوشته به اختصار تحلیل از موازنهی موتزارتی میان هنرمند و دنیایش شود دیگر وجود ندارد . اکنون (سدهی ۱۸ میلادی) موسیقی بتهوون و این دو اثر و هنر دسیکا وزاو اتینی همین است . جوهر شخصیت بتهوون هم به عنـوان. میل و خواست هنرمند باید از نو به دنیا شکلی «دزد دو چرخه ی آنها به صورتی منسجم انسان و هم به عنوان هنرمند است که بحثی بدهد . بتهوون این جریان را با طرح اثری در در قالب تراژدی ، ساختمان یافته است حب یک قاب از فیلم نیست که با قدرت شدید جدا از مباحث موسیقی را درباره اش بر می مخیله اش هنگام اقامت در هیلیگنشتاد شروع انگیزد . درک بتهوون میسر نیست مگر آن که کرد ، گرچه آن را تا چند سال بعد کامل نکرد. دراماتیک ، نیرو نیافته باشد . و با اینحال، ين قاب از فیلم را نیز نمی توان یافت که بتوانیم تشخیص دهیم و دریابیم که برای او . سمفونی اول – و همچنین دوم – بتهوون هر موسیقی نه صرفا طرحی از اصوات بود و نه چند روی اصول کلاسیک پایه ریزی شده تداوم دراماتیک به کنار حتا صرفا وسیلهای سمعی برای بیـان شامل نشانه هایی از تکنیک بعدی اوست . تماشاگر به آن علاقمند نشود حالت های درونی خود برای بتهوون موسیقی اسمفونی اول بتهوون بیانیه ایست موثر ، پر در عین حال نیرویی معنوی بود . اما ازسویی معنی و نیرومند از یک آهنگساز جوان(بتهوون شود : باران ، طلبهها ، کو اگرهای کاتولیک، چنین تشخیصی ممکن است در شنوندهی آثار نخستین بار زمانی که سی سال داشت ایــن بتهوون این تمایل را پدید آرد که درباره ی آنچه سمفونی را در وین عرضه کرد .) که نشان . رستوران – اینها همه گویا قابل مبادله هستند، کوچک ) اورتور پرومتئوس و سمفونی شمارهی به مانند وسیله ای برای رسیدن یک در دوماژور اثر لودویگ وان بتهوون را می نگریست . زمانی که بیست و دو داشت بالای اثری نوشت: اجرا کرد ( این برنامه فردا تکرار می شود ) . این دو اثر قسمت دوم برنامه ای را تشکیل می « برای یاری کردن : در هر کجا که کسی ر تاریخ و زبان و شرایط اقتصادی همین دلیل بود که دسیکا نمی توانست تهیه انها ، هیچ امتیازی ندارد . در این دو دادند که قسمت اول آن به اجرای سرود هایی می تواند آزادی با ورای همه چیز دوست اجتماعی آنها هست ، کافی است تا اینتز کننده یی برای فیلمش بیابد (یکی از تهیه فیلم ، اتفاق ها در ساعت مقرر ، و یکی توسط کر ابرای تهران اختصاص داشت بدارد ، حقیقت را هرگز انکار نکند ، حتـا را (که استعداد طبیعی بازیگری را برمردم کنندگان گفته بود به شرطی حاضر است پس از دیگری رخ می دهند . اما هریک نوشتن نقدی براین اجرای سمفونی شمارهی در پای مسند قدرت .. خردسال ، بیتردیدحاصل ایتالیا ، تاحد کیفیتی نژادی می رساند سرمایه گذاری کند که کاریگرانت نقش کارگر – و زنی برابر را . رش می کشند . اگربرخی اگر تغییر لازم است . که هست – یک و اورتور پرومتئوس اثر بتهوون به نظـر است مرغ آسا . همین پسر است که مورد تردید قرار دهد . باور نکردنی است کارکد ، بعدی تازه می د که فیلم های متفاوتی چون مانيزاه ، «دزد سالها پیش در اظهارنظر انتقادی و پیشگویانه یی هستند ، تنها در نگاه به گذشته است .«زمین دیدگاه ر بفرد اخلاقی ، درام میلرزد، به ویژه ، فیلمی است که سرنوشت سمفونیک تهران با امکان هایی ناقص ( به کثیف ، خبيث و پر هرج و مرج شکل می دهد که می توانست اجتماعی باشد . اگر پسرک را از فیلم داستان ، تقریبا دست نخورده دلیل : خلاصه داستان ، درجزئیا نخواهد کرد . در واقع ، محدود است به اینکه کنار سرش همپای او ، با گام های کودکانهی خود، مهر را زیرپا بگذارد . ولی او گواه تراژدی است ، همسرای اختصاصی آن است. برای دادن گوشت و خون به نهارخصوم تراژدی در وجود پسرک ، بسیار بهتر است که نقش زن را حذف کنیم . همدستی میان و پسر : چنان دقیق و ظریف است که اعماق و شالوده های زندگی اخلاقی فرو میرود احساس ستایش پسر نسبت به حرش ، و آگاهی پدر از این احساس همان عاملی است که پایان فیلم را تسدرو مقامی تراژیکمی دهد . شرم و حیای آشکارکارکر، در فضای باز خیابان به نمایش درم آید در مقایسه با این واقعیت که پسرش آن است ، چیزی به حساب نمی آید هنگامی که او احساس می کند باید دو چرخهای بدزدد ، حضور ساکت سر ، که فکر پدر را خوانده ، بمشكل وقیحی ظالمانه است پدر می کوشد پسر را سوار تراموا کند و باین وسیله از شرش رهایی یابد ، ولی این تلاش او . ، مثل آن است که آدم در یک به بچه اش بگویده برویک آپارتمان محدود ساعتی سر پلهها و بعد برگرد. موقعیت هایی همین قدر درهم شکننده را تنها بربهترین فیلم های چاپلین می توان یافت جالب نباشد و فیلم در سطح تصادف محض باز انگار کسی آنها را روی طیفی دراماتیک • دهد قصد دارد مهرخود را بر هنر منتف به تصور خودش « پیام ، بتهوون است بیشتر خویش بزند . بتهوون در زمان خود با اب صحبت کند تا دربارهی و موسیقی ، بتهوون و تنظیم نکرده است . صحنهی محلهی دزدها، اهمیت بسیار دارد . ما مطمئن نیستیم که چنین تمایلی تاسف انگیز خواهد بود . یکی از سمفونی نشان داد آهنگساز انقلابی آینده منتقدان غربی آثار بتهوون تفسیر هایـی از مردی را که کارگر تعقیب کرده است ، همان است و در پس ظاهر شاد و وفادار آن به سند انقلاب فرانسه ما را در دریافت روشنفکرانه ترو های رایج فرم سمفونی نیروی عظیمی که . و هرگز نخواهيـم دزد دوچرخه باشد فهمید که صرع آن مرد ، ساختگی بود یا یا ظریف تر و حساس تری از موسیقی بتهوون اوج گرفتن است ، قرار دارد واقعی . این فصل ، اگر مصلحت داستانی، سادگی ، که این منتقد می نمایاند ،نیست . به و ارزش خود را به مثابهی امری واقع (که اعتقاد کسان دیگری رابطه ای میان موسیقی دارد . این اثر را بتهوون یک سال پس از یاری نخواهد کرد . با این همه ، قضیه به این اورتوریرومتئوس ، پیش درآمد بالای است از بتهوون که « آفریدگان پرومته ، فلم معنایی دراماتیک به آن می دهد) نمیداشت، بیمعنی میبود تصویری از فیلم « دزد دوچرخه دو چرخه پرسید آیا سینما ، نمایش است ؟» ، داشت ، زمین میلرزد، و حتا «آسمان بالای مرداب، می توانستند در چنین سطح سینمای دراماتیک را در برابر ساخت ، سهیم باشند و الایی از بازیگری داستانگونهی سینمای قصه گو قرار می داد. سینمای دراماتیک ، سرچشمه های پنهان خود را از تئاتر به عاریت می گیرد . و طرح نخستین اجرای سمفونی شماره ی یک خـود بتهوون و انقلاب فرانسه وجود دارد . چـون خلق کرد و بویژه به خاطر اورتوراش شناخته بتهوون حتا در اثری به شدت شخصی ماننـد سمفونی پنجم ، از موسیقی انقلابی فرانس دستاورد شگفت انگیز دسیکا شده است . پرومته – در افسانه های پولار تاثیر پذیرفته . شاید این چندان مهم نباشـد دیگران تاکنون تنها با درجات گوناگونی از باستان – آتش را از نزد خدایان برای انسان فقیت یا شکست بدان دست یافته اند اما به یقین رابطه ای کلی میان موسیقی بتهوون آورد و به همین دلیل مورد غضب ایشان راد و د فکر ، انقلاب هست . اگر هایدن و موتزارت شد . این شخصیت می توانسته برای بتهوور کشف بیالکتیک سینمایی است که فقیت در آهنگسازان انقلابی ابتدای راه بودند ،بتهوون مظهر شجاعت ، خوبی و بزرگواری باشد تواند برتضاد میان اکسیون یک «نمایش، آشکارا و به مراتب بیشتر ، در این راه بوده اورتوریزو متئوس تم عمیق و پرمفهوم و یک حادثه ، برتری یابد . به این دلیل «دزد دو چرخه، یکی از نخستین نمونه های اگر پیام موسیقی بتهوون را نادیده بگیریم ،نمی دارد که نشان دهندهی نیروی سرکش و خلاقی روحی سلحشورست . این تم به قدری هـ انیم توقع فهميدن بتهوون را داشته باشیم توجه بتهوون بود که پس از این اثر آن را اما بايد يقين داشته باشیم پیامی که کشف توان تصور کرد که شهروند ایتالیایی استعداد ویژهی در نمایشگری خودانگیخته در این رابطه ، حرکت نهایی پسر(که دستش را در دست پدر می گذارد) اغلب به غلط تفسیر شده است . اگر بخواهیم این حرکت را اعطای امتیازی به احساسات تماشاگران بحساب آوریم ، به فیلم دسیکا بیلطفی کرده ایم . اگر دسیکا این رضایت خاطر را به تماشاگر می دهد به این دلیل بخشی است منطقی است که حرکت پسر ، اساس دارد ، اما کشاورزان فیلم «آسمان بالای ان که شاید ویژهی سینما ایجاد شده باشد، سینمای ناب است . دیگر نه هنرپیشهای مرداب ، غارنشینانی بیش نیستند . مجنينا، هنوز بهانه ای است برای اکسیونی که درا نه داستانی و نه دکوری ، یعنی در توهم. در «آسمان بالای مرداب، و ویسکونتی در با اکسیون تئاتر کلاسیک ، یکی زمین می لرزده ، که هردو بادههاکشاورز است . با این حساب ، فیلم ، نمایشی است و ماهیگیر کار کردند ، نقش های سخت و شبیه تئاتر . اما از سوی دیگر ، سینما به پیچیدمیی برعهدهی آنها گذاشتند و مجبورشان .. سبب و اقعیکرائی اش ، و از آنجا که با انسان زیبایی شناختی کامل و اقعیت ، دیگرسینمائی کنیم متعلق به بتهوون است نه خودمان با بار دیگر نیز در آثار مختلف خود ، از جمله کسی دیگر . باید استنتاجی بـاشد از ذات در کار نیست سمفونی سوم ( سمفونی ارونیکا ) به کار برده برگردان : وازریک درساهاکیان ه نه چیزی که تصـادفا تکنیک موسیقی موسیقی سوار شود و جابیفتد . ردی است. کردند دقایقی چند در برابر دوربین بایستند و طبیعت به یکسان عمل می کند ، از نظر رابطهی میان پدر و پسر (چیزی تقریبا شبیه از درام . این تجربه ، مرحله یی مشخص در و دیالوگهایی طولانی ادا کنند ، و در . زیبایی شناسی ، و ابسته به داستان است این صحنه ها دوربین همانقدر سمج و بی آنکه وارد جزئیات نظریهی داستان بلوغ) را از این پس نشانه می زند. تا آن لحظه ، پدر از نظر پسر ، خدا بوده است ماند بېرحم ، روی چهره های آنها متمرکز بشویم ، باید بگوئیم که شکل رو اینیی داستان ، در برنز شمردن جادثه براکسیون، که در استودیو های آمریکائی ی از این پس ، روابط آنها توام با متحسین ستن اینکه این هنرپیشه های موقتی ، خوب نوانی برعلیت ، و فکر براراده،تفاوت بسیاری شگفتی، خواهد بود • پدر با کاری که می یا حتا بینقصاند ، در رابطهی میان خود و سرشر از قدر آنها میکاهد ب تتاتر دارد . به این دلیل که داستان را می توان زمین گذاشت و دوباره آن را در این فیلمها ، مفهوم هنرپیشه نقش اینجا بعد رش ی سازش رو اداشته است . اشکی که هنگام آفرینی ، و شخصیت نمایشی (کاراکتر)، دیگر برداشت و به مطالعه ادامه داد نمایشنامه را قدم زدن در کنار یکدیگر می ریزند ، تاکیدی اصلا معنایی ندارد . سینمای بی هنرپیشه ؟ نمیتو انتقطیع کرد و حدت کلی نمایش از جوهر است برنومیدیشان در مورد بهشت ازدست بی تردید بله ؟” أما معنى اولیه این فرمول، ” آن ناشی میشود.سینماتا آن حد که می تواند رفته . ولی پسر به سوی پدری باز میگردد حالا دیگر از مد افتاده است . امروز باید نیاز های فیزیکی نمایش را دریابد ، نمیتواند . شکست خورده و از این پس به عنوان از سینمای بدون فن بازیگری صحبت کرد، آشخرا از قوانین روانشناختی نمایش فرار انینانی همراه با شربوخجلت و …دوستش این سینمایی است که دیگر نمی پرسیم نند اما همهی منابع داستان را نیز در اهد داشت . دستی که در دست پدرمی فلانی بازی خوبی ارائه داده یا نه . زیرا اختیار دارد . بی تردید به همین دلیل نه نماد بخشش است نه تسلایی بازیگر و شخصیتی که او ارائه است که سینما ذاتا و بطور مادرزادی دکانه . بیشتر ، جدیترین حرکتی است کند ، کاملا یکی هستند دورکه است . سینما تناقصی را پنهان می می تواند روابط میان پدر و پسری را نند . افزون براین ، پیشرفت سینما ،آشکارا نشان زند : حرکتی که آن دورا با یکدیگر بسوی افزایش دادن عامل بالقومی داستان برابر می سازد با نبود. هنرپیشه (در حالتی تقریبا گونه اش می باشد . موضوع این نیست که همانقدر طبیعی که خود زندگی است) به نبود ما مخالف تئاتر فیلم شده هستیم اگربردهی پس از موفقیت این زوج کانگر دور می رسیم مرحلهی تدارکات فیل سینما می تواند در برخی شرایط مشکل می توان تصور کرد دسین ، مدتی طولانی وقت گرفت ، وهمه به تئاتر بدهد این کار به بهای دسیکا بازبه هنرپیشه های تثبیت شده روی چیز چنان دقیقه به دقیقه طرح ریزی شدکه ارزش های مشخص صحنه ای ، لازم رده باشد. نبود هنرپیشه های حرفه ای انکار یک فیلم برخرج استودیویی در دست اجب است و نخستین آنها حضور ، مورد تازه ای نیست، اما نه است ، و در حقیقت ، جایی همبرای فیزیکی هنرپیشه است . برعکس ، داستان، چرخه، در این مورد نیز کامی فراتر از بداهه پردازی های دقیقهی آخر باقی مسی دستکم از نظر فکر و ایده ، نیازی ندارد فیلم های پیشین برمیدارد . از این پس ، گذارد خلوص سینمائیی هنرپیشه ها ، ناشی از . بستن هرصورت ، تعداد نماها و عنوان که چیزی به سینما و اگذارد . می توانسينما ه «دزد دوچرخه، را از فیلم مافوق داستان، (سوپرنواول)ی برشمرد مهارت و شانس ، و یا ترکیب مهمون های عادی متمایز نمی سازد اما گزینش صورت نوشتهی آن ، نسخه یی است موضوع ودوره و آدمها، نخواهد بود نماها با این دید انجام شد که زلال بودن شاید اهمیت زیادی به عامل نژادی دادمشده حادثه به حداکثر خود برسد ، با این همه باشد . مسلم است که ایتالیایی ها ، مانند شاخص انحراف از سبک ، به حداقل رسانده روسها بطبيعتا بئاتریترین مردم روی زمین اند. شود. به این دلیل است که تاثیر دزددو چرخه، ایتالیا هروروجک بازیگوشی می تواند برما ، پیگفتگو ، تاثیری است حقیقی : چقدر از این همه را که به اختصار با جکیکوکان (پسر بچهی بازیگر فیلم مشهور اگر این طبیعی بودن شگفت آور ، برشمردیم ، تران در شرایط کنونی نمایش – به همین نام مسربچن، – م .) آن احساس رعایت حادثه ها بصورت تصادفی – سینمائی یافت ؟ چشم پوشیدن از نیاز های همراه با گذر روز ، نتیجهی کونا نمایشی و تئاتری که مورد تقاضای مردمی فیلم سعیف و موقت چاپلین برابری کند ، و زندگی ، خودکونمیی کمدی «دزددوچرخه»:سینمایبی هنرپیشه آندره بـازن بدینسان ، تز فیلم، پشت یک واقعیت اجتماعی عینی پنهان شده ، که به نوبه خود درام اخلاقی و روانشناختی ه خود می توانست 6 SIT M بیکاری خیابان ارباب جمت کارگران منی . کسالت آمین 9 *** با علاقه و ون های او را نگرشی بر جو آموزشی حاکم آشفتگی میرود جو نابسامان فرهنگی آموزشی یکی از مختصات بارز جهان سوم – از جمله ایران هدف از ایجاد چنین بیار آوردن انسانهایی است بی مسئولیت پروراندن مو لاابالی که قدرت اندیشیدن از آنان سلب شده باشد ، و این واقعیتی است که کانون و سلطه گر های آموزشی کشور ما با آن دست به گریبان ( *** .. بی پول • در سینه کش التاب رجامعه است ضابطه دانش آموزی امر آموزش را کتابهای آموزشی ناشی از بافت اجتماعی کریبانگیر دانش آموز و همه ایران را برشمریم منوی حدیث درتمندی دانشآم از خود آنهاو اقفة استانها . کلی آموزشی ریت مدارس Wedd ه رضای • كاذب ( کلات و معضلات ؟ صحبت طرحهای استعماری از قبل برنامه ریزی های انقلابی کانونهای آموزشی است سیاستی که در سرلوحه تمام نقشه سلب قدرت اندیشیدن از دانش آموزان جوداتی لاابالی و نوراز مسام مسئولیت قرار اجتماعی موجود ‘ !. ” • C . . از میان مطبوعات – تجارت علم و بلاتکلیفی دانش · سابق مانده است . . لقرارات می ز پیشگفتار هماب این کتاب آمده است که خوا او . کارگران توصیه کرده و آنرا تصویر ا: چگونگی انقلاب کارگری دانسته است. ت اصلاحات ارضی مشهری سال اول شماره. اول می 20 • س از مبال بادیدن گروههای تظاهر کننده مغازمشان را میبستند و برای رفع حاجت ! به محود مسجد جامع میرفتند این روز ها آزادی کامل گروه های هنری و فرهنگی و سندیکا ها گذشته با آن به عنوان هرکدام بطور آزاد فعالیت خود را ادامه دادند. برین شهر از کسی بازخواست نمیشود که چرا فلان روزنامه را میخوانی و یا چرا از فلان دارند . مثلا آزادند که اجناس مورد نیازی حزب می آتی ۰۰۰ هرکسی بفراخور مفیدماش احتکار بکنند و بریش خریدار بخندند و باند از وضع محیط آموزشی و تربیتی ایران مواجه بوده ایم نشانگر روشهای برنامه های استعماری امپریالیست آنچه که در حکومت سیاه مخمر دانش آموز را چه در مدرسه محیط بیرون موجودی بلاتكليف مزاج ، و هردمبیل و اسیر عاداتی راغب به سرگرمیهای مبتذل فعالیت دارد مثل سابق نیست که به اصطلاح های سرسام آور اهالی راسرکیسه کنند . تمام راهها به و کذب رسو اخیز، ختم بشود که – آزادی های متداوله روز گفتم به آزادی کنار این موارد مایه شادمانی یک جامعه آزاد در شایعه پراکنی میرسم انتشار شایعه درین برمبنای دمکراسی واقعی است که باید حتما شهر کوچک بتندی صورت میگیرد از آن استقبال گردد که تکذیب بکنی آبروی طرف رفته است بجنبی شایعه درحد ساواکی بودن ( بازجای شکرش در این شهر کوچک نوع دیگر آزادی آورد ، نموداری روشن از ظلمی ما ایران را آستارا اینجا کسی استعمارگر برای نابودی ضعیف ، با بهرمگیری هست که به آزادی بیان و زیان معروفشده است قضیه ازین قرار است – یک نفر از همشهریان خودمان که صبر انقلابی اش گویا لیے از باقیست که پای فراماسون شعار فوق را که نزدیک به شایعه است امکانات بسیار مبادرت به انواع حیل نشده است) مفسدفی الار میگویند در تظاهرات دانشگاه تهران گفته یک داشت . سیستم آموزشی میشد و شمار دهندگان خواستار آزادی بیشتر اعلامیه ای بدیوار نصب میشود که نظام حکومتی آن است کشور نموداری احزاب و گروه ها یا عکسی در آن موجود است بلافاصله اسام سطح کشور بودند آنچه که گذشته عناوین طرح تمام شده بود ،وقتی بدون گواهینامه پشترل آنها ساواکی شناخته میشوند غافل از این حالا این شعار حقیقت دارد یانه به بررسی و رهنگی ژیان نشسته بوده برای چندمین بار مورد برنامه های دراز آستارا میپردازیم اعلامیه مربوط به آگهی مجلس ترحیم کوتاه مدت کنفرانس و سمینار اعتراض افسر راهنمایی قرار میگیرد و در فلان عده است ! اجرا شد همهاش جز جواب اعتراض دوستانه افسر راهنمایی آن نهایت وضع صبر انقلابی اش که گفتیم ته کشیده بوده به این شهر روزکارگر را – وابطی که گرهی از مشکلات بارورو سرسبزدارد که در باروریذهن خلاقه جوش می آید و داد میکشد من آزادی بدست و برای کارگران موزیک و شیرینی و نمی کشود ، سودی آورده ام که تو آن را از من بگیری !؟ پخش میکنند غافل از اینکه حسنعلی کاری که اساس نظام آموزشی آغاز انقلاب اکثر گروه های سیاسی باتشکیل بازهم سو راهم نمیتوانی بکنی ؟! دفتر مستقل برای خود فعالیت سیاسی خود شهر مرزی آستارا که در مربعی از دریا کوه و جنگل ورود محصور است محدودیتی و آزاده مردم آن ( اگر مبالغه بناشد ) شاید بی تاثیر نیست . درین شهر کوچک برزی ، از نان احتیاج دارد نه به آن ! … از آزادیهای را تعریف میکر را آغاز کردند و یا ادامه دادند . یکطرف از گریبار هواداران هریک های فدائی خلق . يكطرف اداران مجاهدین خلق ـ از طرفی ما شرمنده شدیم است این دیگر واقعیتی است که خبر نداهنی عده ای توان مثال همان شیوه های منسوخ مینا ، طرفداران حزب جمهوری اسلامی و ازطرف تدریس و امتحانات داخلی امتحانات کنکور و دیگر هواداران حزب توده و بگذریم از این مهم با دیده انقلابی!» بنیادی نهاد آموزشی – بازسازی آن هرچه بیشتر …. . ۱۰ امام . 18: . طرح از: کامبیز آیندگان – یکشنبه ۲۷ خرداد 7047 – ١٣٥٨ خارج با خواستند :: اعلام درآمد های حاصله از خارج و تعیین میزان کبک خواست های از دیگر شماره ۳۳۷۷ـ سال دوازدهم aro جود درین شهر ساه دوستی که این قضب اشاره ای هم به این مهم بجای افسر راهنمایی موجب انقراض جنگل این چه نوع آزادی است. چنانچه شاهدیم از بقال : ه دنبال اعلامیه ماهیگیری میکنند یا از اری میکردند که بار حالا اعلامیه آورند خوب دیگر آزادی نباشد آگهی ترحیم باشد فرق نمی عمل دارند از آزادی نوع زبان ! بدنیست از بازاریان و کاسبان که شور انقلابی شان بدجوری شورانده است … حاسبان خدا که اکبران الیل از انقلاب 4
