ص۵
اسفند ماه سال ۰۷ کارگران شهرداری در یک گردهم آیی به انتخاب نمایندگان واقعی خود پرداختند و سندیکای کارگران شهرداری نخستین سندیکای کارگری شهر سنندج بـود که در اوج مبارزات شکل گرفت و کارگران توانستند با دست زدن به اعتصاب ، بارهای از سرمایه داری خواست های خود را بدست آورند . دوميـن سندیکای کارگری سنندج را کارگران کارخانهی وابسته باغیر صنعتی پوشاک ، که بیشتر آن ها زن هستند ، در اسفند ماه ۰۷ تشکیل دادند . پس از تشکیل نگه داشتن کردستان سنديكا کارگران به مطرح کردن خواست های صنفی ـ سیاسی خود ، از جمله به رسمیت سیاستهای ضـد شناختن حق اعتصاب و آزادی بیان در محیط کارخانه ، تساوی حقوق مساوی زن و مرد در مردمی خود را شرایط کار یکسان ، تثبیت ساعات کار درهفته به میزان ٤٠ ساعت و … . پرداختند وسرانجام توانستند به پاره ای از این خواست ها دست اعمال می کرد . بیکاری،دامنگیر یابند. دارش نقلاب کردیم • پس از اوج گیری جنبش مردم ایران سقوط حکومت محمد رضا خان آثار شوم وابستگی های اقتصادی ایران به امپریالیس بشكل غول بیکاری در سراسر کشور جهـ نمود و در این میان کردستان از مناطق کارگران سنندج،خمیده زیرباراستثمار کارگران سنندج، به کارگران کارخانه پوشاک سنندج ، در رغم تمام کارشکنی هایی جنبش شرکت بسیار فعالانه داشتند و درجریان نبود مسلمانه یکی از کارگران این کارخانـه که بار فقر و بیکاری و ناآگاهی های بنام اسماعیل علی پناه ، که به گفتهی بیشتر یک کاری و یک اسب دارم . کارفرما قرار که از شـوی عـوامـل کارگران از فعالتیرن و صادقترین کارگران استثمار عربان گذاشته بود در برابر هر تن آرد ۲۰ تـومان کارخانه بود ، کشته شد و کارگر دیگری بنام قاتی را سنگین تر بر دوش خویش احساس کرمی کرده اند و قرار است رای گیری برای – کند چرا که سرمایه داری وابسته و در انتخاب نمایندگان واقعی آنان تا چند روزدیگر راس آن شاه مخلوع با غیر صنعتی نگاهداشتن شروع شود . در کارخانهی آرد چون عـدهی منطقه به اعمال سیاست های ضد مردمی کارگران کم است ( ٤٢ نفر ) ،بجای سندیکا استثمار خصلت جدایی ناپذیر سرمایه اعتراض می کنم ، می گوید همین است که هست. خویش می پرداخت در زمان حکومت پیشین شورا تشکیل شده است . بهر حال کارمان داری است و در سنندج کارخانه ای هست که اگر نمی خواهی برو .. بمن بدهد اما الان ۱۲ تومان می دهد ووقتـی کارفرمایان وعناصر احد کل پسند گلوله به کمرش اصابت کرد و یکنفر دیگر بنام محمد کاظمی بر اثر اصابت مسئول می شود ، به سوی کلوله بینایی یک چشم خود را از دست داده حتا یک کارخانه یا مرکز صنعتی مهم بـرای بد نیست و توانستیم در مدت یک هفته چهـار چهره و پیکر ستم کشیدهی کارگرانش. کریا . ه در اوج جنبش ، کارگران پوشاک نظمی که هنگام سخن گفتن از خود نشان تشکیل سندیکاهای شورانی در کارخانه تشکیل دادند اما جـون جذب نیروی کار زحمتکشان کرددرمنطقه ایجاد سندیکا براه اندازیم . یکی از هدف های مـا ترین بازتاب استثمار عربان بهرهکشان است: نشد . از همین رو امروز مسئلهی بیکاری در جلب کارگران ، در هر صنف و شغل ، بـه کارخانهی آرد فرزانه کردستان و بویژه در سنندج مسئله ای حـاد خانهی کارگر است . در اساسنامهای هم ک دادند ، از آگاهیشان خبر می داد . پشت چند نماینده از سوی کارفرما در این شـورا سرهم و بی آنکه میان گفته های یکدیگ کارگری گام می نهند. نفوذ کرده بودند ، کارگران انحلال شورا اعلام کردند و پس از چندی با انتخاب نمایندگـان است که دامنگیر بسیاری از کارگران ایــن می خواهیم برای شورا تهیه کنیم ، حق تمام کارخانهی آرد فرزانه نزدیک به ۲۰سال بپرند ، درد دلهایشان را مطرح می کردند ،یکی منطقه ، چه فنی و چه غیر فنی ، شده است. کارگران از هر صنف به یکسان در نظرگرفته عمر دارد و در مجموع ۲۰ کارگر ، در دونوبت گفت : « وقتی برای اعتراض به کم بـودن واقعی خود ، سندیکای کارگران کارخالـی شده است و قصد داریم این اساسنامه را به صبح و عصر ، در آن کار می کنند . تولید حقوقمان به شورای شهر مراجعه کردیم ، یکی قرار بود در مدت شش سال کار تاسیس شاد ، پوشاک را که پس از سندیکای کارگ کارگران سنندج ، بدلیل عدم رشد تضاد تصویب اداره کار برسانیم چون اساسنامهی روزانهی کارخانه ٢٤ تن است و آرد تولید شده از اعضای شورا گفت بروید شکر کنید کـ شهرداری دومین سندیکای کارگری سنندج بود . سنندج را به پایان رساند : مردم سنندج های طبقاتی و از آنجا که بیشتر کارگران فصلی قبلی را قبول نداریم. ۲۳ تومان حقوق می گیرید . بقیه کارگر ها در بسته های ۸۰ کیلوئی و به بهای کیلونی بوجود آوردند. و روستائیان مهاجر هستند و بدلیل داشتـن ران کارخانه پوشاک سنتی که یکسال ونیم نیز که همواره با مشکل کم آبی روبرو بوده اند، ۲۰ ریال به بازار عرضه می شود و کارگران این بیکارند ، و دیگری افزود : « یکماه است برای به پایان این شد اسید بسته بودند اما هنوز سابقهی مبارزات طولانی کارگری هرکین عدم در زمینهی خواست های کارگران ، ما کارخانه بدلیل کار دسته جمعی و از آنجا که دفترچه های بیمه اجتماعی به ادارهی بیمه کار آن به پایان نرسیده است . شماری از تشکل و آگاهی هستند . با اینهمه پس از آغاز فعلا خواست های اولیهی آنها را مطرح می تعدادشان اندک است ، پیوندی نزدیک با مراجعه می کنیم و هر بار بما قول میدهند که می کارگران شرکت ، علت به پایان نرسیدن ساختمان از آغاز کار آن می گذرد . در گذشته وابسته جنبش ، آنان نیز به مبارزه علیه دیکتاتوری و کنیم . از جمله کار هایی که انجام داده ایـم یکدیگر دارند و در مقایسه با دیگر کارگران آیند و کارمان را درست می کنند اما خبری سد را سیاست های نادرست دولت پیشین و منوع استفاده های کلان و دزدی های رئیس متعلق به اشرف پهلوی برد . کار این کارخانه استثمار کشیده شدند و اکنون ، با وجود تمام یکی تشکیل کلاس های سواد آموزی برای سنندج آگاهتر هستند . اما از آنجا که تاکنون نیست . هر وقت هم که می خواهیم به ادارهی کار هکتی هایی که از سوی عوامل کارفرمایان کارگران بیسواد است که تولید کاپشن و شلوار است و ١٦٠ نفر کارکر 6 نقطهی شهر متشکل نبوده اند ، کارفرما با استفاده ازقوانین بیمه برویم کارفرما بانها تلفن می زند که کارگر ضد کارگری حکومت گذشته بیرحمانه آنان را های ما دارند می آیند ، دست بسرشان کنید. و عناصر غير مسئول می شود ، بسوی تشکیل برای آنها کلاس های شبانه تشکیل داده ايـم به سازمان شاهنشاهی خدمات اجتماعی و در سندیکا های کارگری کام می کارگران کارخانهی آرد برای تامین نان مردم برنامهی کارما قرار دارد ، بهمین منظـور در جنگ مسلحانه در سنندج درگیر شد ، مسیر عامل کارخانه از تهران به کارفرما تلفن می زند سابق امور مالی شرکت می دانند . شرکـت دارد که نزدیک به ۱۳۰ تن از آنان زن هستند، تاسیس فروشگاه تعاونی کارگران نیـز در باستثمار کشانده است . در زمان انقـلاب حق خوار و بارو کمک مسکن هم بما نمی سابیر در حال حاضر ۲۰ه کارگر دارد که به گفتهی یکی از کارگران ، در روز هانی که نزدیک به ۳۰۰ تن از آنان کارگران نیوکمک دهند . تازه وضع ما از کارگران کارخانــی کارگران شهرداری سنندج نخستین گروه بانک رفاه کارگران حسابی باز کرده ایم و شهر دست به اعتصاب نزدند پس از انقلاب با آرد سادات و صداقت بهتر است چون کارگرانی بودند که در جریان مبارزه عليـه اكثر کارگران از پیشنهاد خرید سهام استقبال مطرح کردن خواسته هایشان و برای بهبـود سودویژه گرفته ایم اما کارگران کارخانهی حکومت دیکتاتوری به ضرورت متشکل شدن کرده اند . چون برایشان شرح داده ایم که این وضع خویش اعتصاب کردند اما اعتصاب آنان سادات آنرا هم نگرفته اند . ، در پی در روزهای اوج انقلاب ، کارگران ایـن کارخانه را تعطیل کند اما کارگران قسمت برش بردند . آنان نخست برای احقاق حقوق شرکت یکهفته بست به اعتصاب زدند . عوامل نخستین اعتصاب ، کارگران کارخانه آرد شرکت تعاونی سابق نیست و ما می خواهیم بدلیل نداشتن سندیکا و تحریکات کارفرما با پس از آگاهی از این موضوع ، خود نگهبانی صنفی خود به مبارزهبرخاستنداما پس از چندی وسایل و لوازمی را که واقعابدردشان مـی شد . پیش از انقلاب ، کارگران فرزانه و سادات و صداقت شورانی تشکیـل – کارفرما برای ترساندن آنان با ماشین به روستا شکست کارخانه را بر عهده گرفتند و مانع از آن شدند مبارزانشان رنگ سیاسی بخود گرفت و در خورد تهیه کنیم . استاندار هم ٥٠ هزار تومان ها رفتند تا تعدادی کارگر با حقوق نسبت دادند و از اول خرداد ماه برای اعتراض به کم ۱۲ ساعت کار می کردند و در برابر آن ۰۰ و بار دستور می دهد که به دلیل بدی اوضاع شکست که به کارخانه آسیبی وارد آید . سندیکای .. تظاهرات علیه حکومت ، شرکت فعال کردند. اختیار ما گذاشته است ، برنامهی دیگر ما تومان مزدشان بود اما اکنون در برابر ۸ ساعت بودن حقوقشان ، از گرفتن حقوق خودداری زیاد استخدام کنند اما کارگران اعتصابی پس . کارگران پوشاک باتمام سندیکا ها و خانمی از آگاه هسن از این توطئه در پی عوامل کار کارگر ارتباط نزدیک دارد و نمایندگان سنديكا فرما به روستا ها رفتند و مانع از اینکار شدند. های دیگر را در جریان اقدامهایش می گذارد پس از انقلاب و آغاز کار مجدد شرکت ،رئیس با آنها به مشورت می پردازد . نمایندهی کارگاه با استفاده از مسئلهی بیکاری کارگران دربارهی اقدام هانیکه سندیکا از آغاز کارگران را با حداقل دستمزد بکار گمارد و تشکیل، تاکنون انجام داده است گفت : «اکنون اکنون نیز به بهانه های مختلف به سرکوبی ماه از تشکیل سندیکا می گذرد . در اینسه کارگران آگاه و استثمار دیگر کارگران – ماه، ما توانستیم دفترچهی بیمه های اجتماعی | پردازد . یکی از اقدام های ضد کارگری کار – کارگران را به دفتر بیمهی آزاد تبدیل کنیم . فرمای این شرکت ندادن حق مسکن و خواربار شرکت تعاونی تاسیس کردیم که از ٢٤ خرداد کارگران است . در سیزدهم مهر ماه سال آغاز بکارکرده است ، ازهمدی کارگر هامقداری ۰۷ هورای عالی کار در وزارت کار تصمیم پول جمع کردیم و صندوق وام ضروری تشکیل گرفت که ، هزینهی مسکن و اخوار بـار دادیم تا در مواقع لزوم بتوانیم زندگی کارگران کارگران این شرکت را افزایش دهد. و طبـق صورتجلسه ای که به تصویب وزارت کاررسید، به کارفرما دستور داد حق مسکن کارگــران . را به ۱۰۰۰ ریال و حق خواروبار آنان را به ۸۰۰ ریال برای متاهلین و ٤٠٠ ریال برای را تامین کنیم . مهمترین کاری که انجام دادیم، مطرح کردن خواسته هایمان با کارفرما بود. مواستار تامین مواد اولیه – چون درزمان ، تا هفت ماه مواد اولیه به کارخانه نمی ، افزایش حقوق ، ایجاد مهد کودک مجرد ها افزایش دهد . اما این صورتجلسه برای فرزندان کارگران زن ، تبدیل دفترچهی ادارهی کار سنندج بایگانی شد . عده ای از کارگران با مراجعهی پیگیر به اداره ی کارموفق هیند دستور پرداخت آنرا بگیرند اما کارفرما بیمه اجتماعی به بیمهی آزاد ـ که فرسه ، ایجاد کلاس پیکار با بیسوادی و بود . کارفرما به تعدادی از خواسته های بهانه می آورد که دستور پرداخت بصورترم ما پاسخ مثبت داد ، از جمله حقوق کارگرانی د. از طرف ادارهی کار با ابلاغ نشده است کارگران با مراجعهی مجدد بادارهی سنندج و گرفتن دستور پرداخت رسمی در ٢٦ اردیبهشت امسال ، گمان کردند که دیگر بهانه ای داشت با و باتمام اینها تاکنـون اروبار که یکسال و نیم است در کارخانه کار می کنند از ۷۸۰ تومان به ۱۱۳۰ تومان افزایش یافت اما هنوز هم حقوق ۱۰ نفر از کارگران زن کمتر از ۱۱۳۰ تومان است و حقوق کارگران مرد هم با هم اختلاف دارد . یکی دیگر از خواسته های ما ٤٠ ساعت کار در هفته است که هنوز بان پاسخی نداده اند . ما در مورد تامین مسکن برای کارگران هم اقدام کردیم و به اداره و مسکن رفتیم اما بعلت اوضـاع آبادانی نامعلوم سنندج ، فعلا نتوانستیم کاری انجام نکرده اند و من با -۲ طرح از: مسعود مهرابی کان بسیار حساس و خانهی کارکن شهرستان سنندج که نزدیک دارم پس از • سال کان روزی ۹ کردند ، سپس در دو گردهم آتی با تمام کارگران دهیم و مسکن مهمترین مسئلهی ماست چـون خانهی کارگر برپا شد مشکلات اساسی خود را مطرح کردند و در همین جلسه تصمیم گرفتند بسیار بدی دارند . بخصوص کارگران نسبت های سندیکا ، درست کردن وضع بـرداخت به یکماه از آغاز کار آن می گذرد ، مرکـز انتشار یک روزنامهی کارگری است . البته کار ۲۳ تومان مزد می گیرند . بیشتر آنهـا آرد سازی در جلسه ای که روز ۱۳ خرداد بر تومان حقوق می گیریم . از نظر لباس ، بیمه و اکثر کارگران با این حقوق حداقل ماهی 600 فعالیت شورای سندیکا های کارگران است و فعلا هفته نامه هایی منتشر می کنیم تاکارگران متاهل و دارای خانوادهی بر جمعیت هستند. تومان کر ابدی خانه می دهند . یکی دیگر ازکار وسایل بهداشتی ، کارگران شرکت ما وضع هم اکنون نزدیک به ۱۲ سنديكا عضو اين هرکارخانه و هر صنف از مشکلات يكديگـر شورا هستند که بیشتر آنها تازه با گرفته اندو آگاه شوندو در مواقع لزوم به پشتیبانی از یکدیگر یکی از کارگران که چهره اش از سفیدی آرد از تاریخ هفدهم خوداد • روز به کارفرمایان و سیمان ما بارها سعی کرده ایم سندیکا تشکیل حقوق کارگر شهید اسماعیل علی پناه بود ، برخیزند . تشکیل نمایشگاهی برای معرف مشخص نبود ، با لباس مندرس و پوشیده از صاحبان کارخانه های آردسازی برای برآوردن دهیم اما عواملی مانع از اینکار می شوند و گرد آرد می گفت : و بعد از 16 سال کار ،ماهی خانهی کارگر به مردم و خصوصا کارگر بما اتک های مختلف می زنند نمایندهی فعلی خواسته هایشان که مهم ترین آنها عبارت بود نیز در برنامهی آیندهی ما قرار دارد.. 690 تومان حقوق می گیرم و ۷ سرعائله دارم.، از حداقل دستمزد ٥٠٠ ریال در برابر ۸ ساعت کارگران را کارفرما تعیین کرده است ، بهمیـن تومان حقوق می گرفت اما از مرگش تنها ۷۰۰ تومان به خانواده اش می دادند که با نمایندگانشان از سوی اکثریت کارگ انتخاب شده اند. ران علی پناه پس از چند سال کار ماهی سه هـزار جهت کارگران او را قبول ندارند . من و چنـد نفر دیگر پیگیر خواست های کارگر ها بودیم. می دهم .. با آنکه وضع کارگران کارخانه پوشاک | سنندج هدف شورای سندیکا های کارگری و دیگری در پی گفته های او افزود : « مـن شهر سنندج کرد آوردن کارگران اعم ازشاغل کار ، برخورداری از حق مسکن و خواروبار ، خانهی کارگر شهر سنندج با کوهی از . بیکار ، فني و غير فنی ، برای تشکیل سندیکا مشکلات روبروست : مقاومت در برابر سرمایه باهی دفترچهی بیمهی آزاد برای کارگر و خانواده اش، ۳۰۰ تومان قسط می دهم . حالا فکرش را . اما تعدادی از ما ، از آنجا که باز ها بـ کوشش ما این مبلغ به بالاتر از هزار تومان دفاع از منافع آنان است . یکی از اعضای داران که اکنون گروهی از عمال آنان در میان بکنید که با ۳۹۰ تومان چطور شش نفر راغذا و استخدام آنها از طریق خانهی کارگر برای پرداخت دسمتزد روز های اعتصاب و …. .. پنج توهین و حتا ضرب و جرح و چاقوکشی عوامل شورای سندیکا های کارگری دربارهی تشکیل پاسداران نفوذ کرده اند ، بالا بردن سطح روز مهلت دهند و در صورت عدم تــوجه تحریک شده روبرو شده اند ، شور خود را از .دست داده اند و کنار کشیده اند . ما برای کارفرمایان ، از تاریخ بیست و دوم خرداددست هورا و کار آن گفت : « در آغاز عده ای از آگاهی کارگران که بیشتر آنان بدلیل عدم رشد گرفتن حق مسکن و خواروبار به تمام مقامهای از کارگران میکن کارگاه ها و شرکت هـای چهار نفر از کارگران کارخانه پس ازشش به اعتصاب نشسته در محل کارخانه بزننـد تضاد های طبقاتی و استثمار شدید در بی کارگران فکر می کردند این شورا هم من . مسئول ، استاندار ، داستان و شورای شهر سال کار ، هنوز بیمه نشده اند و با آنکه بار ها خبری و ناآگاهی کامل نگاهداشته شده اند سندیکا های سابق فرمایشی است اما بعد سنندج بهتر به نظر می رسد اما درد دلهایشان تقاضای بیمه شدن کرده اند ، هنوز پاسخی شکایت کرده ایم و همای آنها دستور پرداخت در پی این تصمیم که به اطلاع استاندار کردستان بطرف ما آمدند و همکاری با ما را زیاد است ، همهی آنها از حقوق کم ومزيلـهى داده اند اما کارفرما باز هم تن نمی دهد و اگر ی زندگی می دانند . یکی از آنها با لحلى طلع می گفت : « سلمان را خوش کرده بودیم که عوض شده و بخواسته هایمان جـواب هند اما هیچ تغییری نکرده ، بار تمـام انقلاب روی دوش کارگران بود اما تاکنون ، به گفتهی یکی از اعضای شورای سندیکا بانها داده نشده است . این چهار نفر مــزد / لیز رسید ، کارفرمایان به بارهای از خوام کردند . ما هم به نمایندگان آنها گفتیم که کارگری ، اداری کار شهر سنندج هم ثابت ندارند و هر بار که ماشین گندم بیاورد، های آنان تن دادند. کدامتان نمی توانید واقعا دنبال کار کارگر گذشته از همکاری با کارگران سرباز می در برابر خالی کردن ۱۲ تن کندم ، نفری ٥٠ به عکس کارگران کارخانه آرد فرزانه، زند و گاه به کار شکلی در کارخانهی کارگر تومان مزد می گیرند. ما پیش از تشکیل شورای سندیکا ها توانستیم . می پردازد . در مورد راه افتادن کارگاه ها و کارگران شرکت سابیر ( پیمانکار سد قشلاق ) وردارند و بروید از همین حالا کنار بکشید . الان تعدادی از آنها واقعا با صداقت کار دست به تحصن و اعتصاب بزنیم ، مارک ضد انقلابی برما می خواسته های ما چیست ؟ ما تنها . راهیم آنچه را که حلمان است و مقامات رسمی با سندیکا های صنف خباز ، کارگران شهرداری، شرکت های ساختمانی ، همین کارگر می گوید. تکیده و صدایی خسته کارخانه پوشاک ، کرمایه داران ، کارگران یکی از کارگران باربری آسیاب ، با چهره ای از سطح آگاهی بسیار کمی ex : وبس ازهفت که بسیاری از کارگاه ها و کار های خانه سازی سال کار در اینجا تنها روزی ۲۰ تومان بمن کوشش های کارگران آگاه این شرکت برای کشور بارها دستور پرداختش را دادمان کارگر چیزی بدست نیاورد… . هتل و خوراکپزی تماس بگیریم و شورا تشکیل تقریبا براه افتاده اند و مقداری از کارگران می دهند . نه بیمه شده ام و نه مدت کارم . سندیکا احقاق حقوق صنفی کارگران در بیشتر موارد بگیریم . ما بهداشت و وسائل ایمنی می خواهیم، استثمار ، فصلت جدایی ناپذیر سرمایه خواهیم با توجه به بالا رفتن هزینهی ندارند . کارگران خیاط ( ۲۳۰ نفر ) وکارگران بیکار را جذب کرده اند اما از نظر مزد و ساعت نصابی ( ۸۰ نفر ) سندیکا تشکیل داده اند روز آرد تولیدی کارخانه را تا هر ساعتی که پاسداران روبری من همه : زندگی ، دستمزستان افزایش پیدا کند و داریست و کارگران سنندج زیربار استمــار کارگران کوره پزخانه که حدود ۳۰۰ نفس کار بانها خیلی اجحاف می شود … مشکلات طول بکشد ، بیرون ببرند ، ، کارگری بسیار خواستار پاکسازی شرکت از افراد ناباب و وحشیانهی سرمایه داران و ناآگاهی های هستند از پیشنهاد تشکیل سنديكا استقبال سیان است. رید و فرسوده با لحنی کله مند می گفت : «من شرکت سابین در سال ۰۲ تاسیس شدو هو امل ضد کارگر کارفرما هستیم . مگر بخاطر طبقاتیطبان خمیدماند. با کار شکلی های عوامل کارفرما و تعدادی از یاد شهیدان بود که از سالها قبل در مبارزات مسلی برادران معینی در آنجا هم از مبارزه دست آنها کار و زندگی کرد . درسال ٥٤ دستگیر کردستان شرکت داشته و وزیر داخله نکشیدند و زندگی راحت را انتخاب نکردند . شد و ١٦ ماه مورد شکنجه سخت و بازجوئی جمهوری مهاباد شده بود سنت های مبارزان کرد ایرانی که در کردستان عراق طاقت فرسا قرار گرفت اما لب نگشود و راز انقلابی از پدر به برادران رسید و تکامل بسر میبردند ، سرانجام در سال های ٤٥ رفقایش را حفظ کرد و بالاخره بعد از ۲۸ یافت : برادر بزرگتر (سلیمان) از جوانی با و ٤٦ برهبری سلیمان معینی و اسمعيـل ماه آزاد شد عضویت در حزب دموکرات کردستان ایران شریف زاده و ملاآواره ، کمیته انقلابی حزب شروع به فعالیت کرد و در این راه زندان | دمکرات کردستان را تاسیس کردند که بعدا سیاسی بحماسهای تبدیل شده است . او که و دربدری و سختی را بهیچ گرفت . فشار دیگران هم به آن پیوستند . سال های ٤۷۔ به عنوان عضو سازمان انقلابی زحمتکشان رژیم شاه سرانجام او را مجبور کرد که ٤٦ جنبش مسلحانه در کردستان ایران به کردستان ایران فعالیت می کرد. دراندیبهش بکردستان عراق برود و در آنجا بمبارزات رهبری این کمیته انقلابی آغاز شد و سلیمان ماه سال ۵۷ برای تحقیق و شناسایی برای خود ادامه دهد . برادر کوچکترش(عبدالله) آموزش برای خدمت بخلق کرد بمیان جنبش انقلابی کردستان عراق رفته بود تا مقاومت سعید معینی در بین زندانیان هم با تمام شور و شوق انقلابی خود وارد عبدالله بدست دو تبهکار منطقه ، شاه بارزانی ، بشهادت رسیدند مبارزه شد از آنجا که در آن دوران حزب سعید معینی با میراثی از این تجربه پس از انجام وظایفش بایران بازگردد دمکرات کردستان ایران تنها تشکیلات سیاسی با ایجاد سندیکای کارگران شهرداری و اتحاد ، در جلساتی با حضور نمایندگان این در سندیکا و شورا های کارگری ، مشکلات صنفی کارگران مطرح شد و بدینسان نطفهی تشکیل شورای سندیکا های کارگری شکل گرفت و در روز اول ماه مه این شورا رسما خود را اعلام کرد . سپس شورای سندیکا ها برای فراهم آوردن مکانی جهت گردآوردن کارگران و ساختمانی را اختیار گرفت و این ساختمان اکنون – خانهی کارگر ، نامیده میش کارخانه پوشاک و پی بردن کارگران به لزوم | بسیاری از کارگران کردستان، و به ویژه سنندج، نیز شده 1 برادر شهدای انقلابی خلق کردستان ایران بشمار می رفت ، او هم در کرد (سلیمان و عبدالله معینی) نیز سرانجام باین حزب پیوست و تمام انرژی انقلاب راه پرافتخار و خونین آنها را دنبال کرد خود را بخدمت آن گرفت . در ادامه سعید معینی که در مهاباد به مجالهه شهرت – فعالیت : او هم مانند بسیاری از مبارزان سال ۱۳۳۰ در مهاباد متولد در سال ٤٣ مورد پیگرد پلیس شاه معینی از بازرگانان مهاباد 9 9 – به ناهار ، بیرادرش پیوست کشورش ” و من با ما 9 فعالیتهایش را ادامه دهد اما یورش و با الهام از روح انقلابی این شهدا بمبارزه کشیده شد و سالها در ایران بمبارزه مخفی غافلگیرانه بعثیها در سحرگاه روز ۳۱خرداد ۵۷ ، او و دسته ای از سنگها را بیام انقلابی دست زد و با آشنایی به جهان بینی انداخت و سعید شهید شد . نبرد برنزدیک روستایی بنام مدریه در منطقه مناونع درگرفت جنادهی شهیدان در همان روستا وفن فعالیت هایش را رنگی عمیقتر بخشید . برای آشنایی بازنشستگها بمیان کارکان و دهقانان رفت. استرین کارک ایندگان ۵شنبه ۳۱ خرداد ١٣٥٨۔ صفحه ه شماره۳۳۸٬۱- سال دوازدهم •
