نسخه آزمایشی شامل 218,992 واژه

اطلاعات:ش:۱۵۸۲۹

ص۴

گزارش های مـحـرمـانـه از کشتـار ۱۷ شهریور یکی از کسانی که در دادگاه انقلابی محاکمه و به مرگ محکوم شد ستوان یکم بهادر بهادری بود. جلسه محاکمه ستوان بهادری همراه با سرهنگ هادی گلستانه و سرباز وظیفه مصطفی صدری همزمان در دادگاه آغاز شد و ستوان بهادری به بسیاری از کشتارها بویژه کشتار روز هفده شهریور در چند نقطه تهران اعتراف کرد. دادگاه انقلابی مامور رسیدگی به اتهامات بهادری پس از قرائت آیاتی چند از کلام الله مجید رسمیت بافت و کیفر خواست صادره از سوی دادستانی دادسرای انقلابی قرائت شد. · فشنگ تحویل می دهیم، جنازه تحویل می گیریم *** گزارش دستور صریح فرمانداری نظامی . · • • • • ● شرکت در قتل وکشتار آماده باشند و باتجهیزاتشان در این هنگام رئیس دادگاه بنشینند جلو گروهان و از بهادری پرسیدچندسال دارید جایی نروند تاما دستوربدهیم. بہادری گفت ۳۲ سال درست یادم نیست حدود ساعت رئیس: در کدام قسمت خدمت يكونیم ،یا۲ بعداز نیمه شب می کردید . شده بود و هنوز درستنمی- – در ناحیه گردان دانستم که فرمانداری نظامی در تهران ممکن است اعلام شده باشد. مامدتی باسربازها جلوی کرو هاننشستیم چون تجهیزات بهادری رئيس:شما طبق کیفرخواستی که دادسرای انقلاب صادر کرده متهم هستید به صدور دستور بکنند تا بتوانم از پادگان چون افسران کلانتری بود بیرون بیایم. و منهمكهنه افسر شهربانی من در حین خدمت خودم بودم و نه بچه تهران ، جائی آنها به این جناب سرهنگ فراموش را هم بلد نبودم سربازان تیراندازی هوائی دریک جاگفته کرده بودند گزارش جعلی! بودند که من با کلت تیراندازی کردم ، شمــا دادگاه : بسیارخوب بعدهم پس از قرائت کیفر خواست ، رئیس دادگاه ، خطاب به بسته بودند و هوا هم که د بطور کلی بنیاد پهلوی درامر سرمایه گذاری به شدت محافظه کار و دربی منافع تضمین شده بود و از اینرو بیش از همه به گسترش سرمایهگذاریهایش در امور ساختمانی بهادر بهادری گفت خود را معرفی کنید. بهادری ، بسم الله الرحمن الرحيم – خصوص اتهاماتتان چه می تشکیل يفقهو اقولى. کمک کنی و کارهایم در نشسته است. گزارش دادید ۷۰ نفر کشته اسلحه دار مرا بخواهید در کردم بگویم قبل از اینکه از گفتند ماهرجا میرویم دنبال شهریور و گرم بود . منرفتم تیراندازی به سوی مردم وشرکت در بروم بیرون گفتند که ما ما حرکت کن نقل و کشتار و توقیف افراد خدمت جناب سرهنگ گلستانه و زخمی شدهاند در این مورد آن روز فقط ١٤ تير فشنگ ما پشت سر چه میگوئید ؟ منحصرا میرویم برای حفاظت آنها رفتیم که اینجا نشسته اند گفنم اینها در تمام طول کلت تیراندازی شده بودکه کولید ؟ رادیو ایران ، که من بعدها مسیر رفتیم و به قرآن قسم خسته شده اندو خودم هم خسته این ١٤تیر را یکی از افسران بهادری : من اینها را که و صنایع وابسته می پرداخت. ۲۰درصد سهام کارخانه سیمان رب اشرح لی صدری و پسرلی هر مردی مجبور بهادری : قضات محترم این فهمیدم میدان ارک مرکز میخورم به تمام مقدساتم شده ام ، آخر شب همنخو ابیده تیراندازی کرده بود که هنوز نوشتهام صرفا بخاطر تیر تهران بزرگترین کارخانه سیمان مملکت متعلق به بنیادپهلوی امری و احلل عقده من لسانی، خانواده است من نیز بادختر اتهاماتی که به من واردشده گفتم ساعت ۳ است فرستنده رادیو تهران است که شما رفتید، به آن مقدسات در آنجا اسمش ثبت است اندازی فشنگ نوشتهام ،برای | است. سی درصد سهام کارخانه ایرانیت هم به این بنیاد تعلق بینوائي که آنهم نیز نبول برابر سندی است که مموری پس کیشما دستور میدهید ؟ فکر میکردم که مرکز فرستنده معتقد هستید یک راننده من بطور کلی با کت اینکه اگر تیراندازی میشد و | دارد. ده درصد سهام شرکت جنرال موتورز ( سازنده پروردگارا از تو می خواهم که دارم وقتی دختری فداکاری که مراجلب کرده بدست آورده گفت تیمسار دستور داده که رادیو ایران است گفتیم که دارم که باز نمیدانم اسمش تیراندازی نکردم با تفنگ ما گزارش زخمی و تلفات نمی- | اتومبیلهای شورلت ایران، بیوک و امثالهم) متعلق به بنیاد ر همسر یک ارتشی به قول خودش من راهم در روز میرویم برای حفاظت آنجا، را نوشتم یا نه ؟ کسی حق ندارد تجهیزاتش را یک تیراندازی نکردم و اگرتفنگ دادیم ، ما را به سین جیمبضد | است. بنیاد در صنایع لاستیک سازی ، ماشین آلات ساختمانی را برایم ساده کنی و زبانم را شود، ازدواج کردم و اول اسفند بنا به دستور امام ازخود جداکند و باید همه مدت یک ساعت جلوی کاخ بیسیمچی آن زمان دست گرفته بودم جنابعالی اطلاعات و ساواک و کمیته | چرمسازی، ماشینهای دفتری، و دارو سازی هم صاحب سهم بگشایی که دراین دادگاه عدل ثمره آن یک پسر ۲۰ ساله قرار شد که نظامیان به سر کار آماده باشند، ولی شما بروید گلستان توقف کردیم که قرار داشتم و من از قضـات قلم در دستتان هست،قاضی مشترک ساواک و اینجور | است. بنیاد حداقل در کارخانه قند و چغندرقند صاحبسهم علی که ایمان دارم دادگاه عدل است وزنم که اکنون ۱۹ساله خودشان برگردند و من هم بدون اینکه فرمانده تیپبفهمد، شد واحد ها را ببریم داخل محترم میخواهم که آنها را هست، باور کنید از ما جاها میکشاندند که مگر به | است. از طریق بانک عمران بنیاد ۲۰ درصد سهام شرکت است. تمام خدمتهرادر لشکر علی است ناراحتی ها و عقده رفتم سر کار همان روز مرا خواسته بودند، شاهداینجا شما نگفتهاند شدت عمل بخرج | تولید گوشت زیاران را در اختیار دارد. علاوه بر این بنیاد پیاده کارد گذراندم. لشکری گرفتند و بردند دادگستری48 بدهید و شماها شدت عسل به در شرکت کشت و صنعت ایران شلتوكهمکه یکی ازبزرگترین که آقایان بگذارید برایتان ساعت خرج ندادید دادگستری مرا در شرکتهای کشت صنعت مملکت باچهارده هزار و هفتصد روشن کنم به این دلیل کارد نگهداشتند بعد از تشکیل دادگاه : خوب شما به هکتار مزرعه درخوزستان است سهام دارد . هفتاد درصد کل ظرفیت هتلهای لوکس و درجه یک موضوع ، یعنی با این خواسته | مملکت متعلق به بنیاد پهلوی است، هتلهای هیلتون ، ونک، ورامین، اوین، و دربند درتهران و اغلب هتلهای شمال متعلق بودید که متن آن اینست :از بخرج بده ، چرا شدت عمل به بنیادپهلوی است. انحصار قمارخانههای مملکت (دو کازینو ستوانیکم بهادری به فرماندهی بخرج ندادید ؟ درشمال و یکی در کیش) در اختیار بنیاد پهلوی بود. گردان ١٤٠ در باره گزارش بهادری : عرض کردم که تا این اواخر بنیاد پهلوی به سرمایه گذاری در خارج عملیات گروهان پرویز، کردان خیابان خلوت بود یک | نمی پرداخت و وقتی هم که سرمایه ای درخارج صرف می فلان در تاریخ ٥٧١٦٫۱۷ مقام آنجا کردا نهم از صبح در براین بود که بی وصدا باشد. اما بنیاد پهلوی در علی را آگاه می سازم : در تیراندازی میکرد. سال ١٣٥٣ رسما وارد بازار معاملات بین المللی املاکشد ساعت ۲ بامداد ۵۷٫۶٫۱۷ با دادگاه : اگر خیابان خلوت و ساختمان دو پینا را در خیابان پنجم نیویورک خرید. ارزش ابلاغ گردید به تلفن به من سربازخانه آمدم که ابلاغ شد بود ، پس شما باید تیراندازی | دفتری این ساختمان درسال ١٣٥٤ حدود ١٤١٠ميليون دلار حکومت نظامی درتهران برقرار را کرده باشید بعد مروفی | (یا حدود يکصد میلیون تومان) بود و بعدا هم یک ساختمان گزارش میدهید تیراندازی کردم ۳۶طبقه در آنجا احداث شدکه قرار بود درسال ۱۳۰۷ باتمام گردیده است. بلافاصله گروهان کشته و زخمی برسد. قرار براین بود که ساختمان جدید به کنسولگری ایران در نیویورک، دفتر ساواک، دفتر شرکت ملی نفت ایران، های خود را به حضور قضات محترم و برادران محترم که جهت مخالفت کردید ، با این شهریور فرمانده که گفته بود شدت عمل از حضور قضات محترم می رئيس: شما گزارش کرده شده سعی کاخ گلستان و عده ایسرباز اینجا بیاورند شهادت بدهند به سرباز هاتان بگوئید که بیایند جلوی رادیو ایران که اگر من به یک سرباز بروند در تختهاشان استراحت نگهبانی بدهند همین صحبت گفته باشم که فلانی رابزند. منهم مثل بقیه سربازها رفتم خوابیدم ساعت پنج و نیم ها بود که همین جناب این را بزن بکش . این گزارش کشتار ۱۷ اینجا حضور دارند، برسانم. نامش را گذاشتند که پرونده مرا از آنجا آزاد کردند صبح بود که بیداری زدند ، سرهنگ بوسیله افسرشهربانی کمونیست است . این قبل از اینکه خودم را معرفی کنم آقایانی که در بالا هستن از من تعهد گرفتند که نسبت وقتی بیدار:دیم یکنامه چاپی ابلاغ کردند که تعدادیمغازه مارکسیست است بتوانند برای خود مقام و آوردند بدست من دادند که و بانک در این خیابان ها آتش لنینیست است ، ولی به این انقلاب رفدار باشم خواهم که به من اجازه را بدهند رتبه ای کسب کنند . زیرا اگر وبروم سرکارم و کارم را انجام عین نامه را به عرض شمامی- که لااقل بتوانم مقداری از لشکر را از کارد جدا می بدهم. من هم تعهد کردم و رفتم رسانم . نوشته بود که چون بیوگرافی زندگی خود را به کردند آنوقت سپهبدی ، ر کارم و باز هم در اینج تعدادی اخلالگردرسطح مملکت حضور حضار محترم برسانم. لشگری،صرتیمی ،ارتشبدی میگم که فرماندهم در اینج زیاد شدمو بنابربرنامه قبلیمی اسمم، بهادر هادری، شماره برای طبقه بالا، هزار فاميل خواهند روز جمعه تظاهراتی نشسته در حدود يك ماه بود شناسنامه ۱/۹۲۵ صادره از هاو مقامسترانی، گروهبانی، جانم به لبم رسیده بوددیگر در میدان ژاله راه بیاندازند و شیراز متولد، در یکی از سربازی برای ماطبقه سومی بوسیله این تظاهرات رامبندان نمیخواستم سر کارم بروم و بر روستاهای عشایری فارس هائی بوجود آورند و اموال ها که بنابگفته امام خمینی ها به ایشان مراجعه کردم. ایشان قضات محترم اینجانب ۳۲ اینطور به ما می قبولاند که مردم را به غارت ببرند و آتش سال پیش دریکی ازطو اين حقيقت هم هستیم ، وجـو نداشت برای آنان و ما را مشایری نارس بنام طاین مختلفه متاجکوبی، بدنیا آمدم .دراین خودشان . طایفه که همگی برادر خواهر هموزاده و برادر زاده بوهنده همه باهمنامیل بودیم .تحصیلات ابتدایی خود را در یکی از مدارس عشایری فارس به پایان رساندم وچون وسیله ای برای طبقه تابع آنها هستیم و به که دارو مریض رفتار کنید بزنند، اینهاکمو نیست هستند ۷۰ نفر هم را ازهر لحاظ برای اجرای و در اینجا بمانید وقتی چنده ازاین قبیل مطالب زیاد نوشته نگذاشته بودند بخاطر منافع گزارش کردم و بعد پرونده شده بود و به این جهت بنا ماهوریت آماده نمودم که از خودم را گرفتم دیدم گزارش در به درخواست وزارت جنگ و طریق گردان ابلاغ کردید: آماده بهادری : عرض کردم این دفتر هواپیمائی ملی ایران، و بانکهای ایرانی بمبلغ پنج میلیون ۲۰۰تیری تیراندازی شده است. که نوشته شده واقعا دلار (حدود سی و پنج میلیون تومان) درسال اجاره داده ٢٦٠ تیر پروندهام نیست، بعد آن آقائی تصویب مقام همایونی دریازده در داخل کاخ اشرف زمان گذشت ما نمیتوانستیم شود . دادگاه : میدانم شماسیکوئید باشید تا دستور حرکت داده شود. تا اینکه درساعت دوازده تاریخ ٥٧١٦٫۱۷ ابلاغ کردید جهت اجرای ماموریت به میدان که مرا آمد دستگیر کرد شهر ایران از امروز صبح حکومت نظامی اعلام شد نامه هایی از من بدست آوردوی شاید اکثر آقایان آن نامه را بما دستور شدت عمل دادند بنیاد پهلوی دراین اواخر فعالانه در بازار بین المللی روز عاشورا برای عزاداری فرض بفرمائید گزارشاتی از نه اعیاد عمومی را تعطیل برویم .لهعید را تعطیل بودیم تحصيل من نبود بهشیرازآمدم رده بالا بدست آورد که برایم دیده باشند این نامه را ساعت پنج و نیم صبح بود که به من تقاضای تشویق شده بود. تمم و درمنزل یکی از اقواممان که بودیم نه عزاداری عمومی را این مطلب را من میتوانم حزء دادند و من بلند شدم رفتم ولی ما نمیدانستیم اون بالا مردی بسیار متدین و مومنبه نشستن که چه جنایت هایی خدا بود تحصیل نمودم و از سال ۱۳۳۹ که میکنند درست بخاطرم می آید سراسری دانشگاه های ایران کمیکسرکار استوار یکروز اینها بدست آورید، چون از گفتم این نامه را آورده اند دیدم به جزء قسم بخورم. حتی برای ساعت شش و شش نیم صبح بودکه ایشان خواب افسر وظیفه یی که در آن سازمان خدمت می کند شما میتوانید از بودند، رفتم بیدارشان کردم و بهادر بهادری و ما برای اینکه اثبات کرده | خرید و فروش و توسعه املاک به تکاپو افتاده بود و حتی ارک حرکت نماید،به اتفاق فرمانده باشیم که شدت عمل بخرج سناتور فروغي راهم بعنوان مشاور بین المللی خود در این گردان در ساعت دوازده و سی دقیقه به میدان ارک هـرکت داده ایم یک چنین گزارش رشته انتخاب کرده بود. بانک عمران هم از طرف بنیادپهلوی درو غی رد کردیم . چرا شما در اینگونه سرمایه گذاریها شرکت میکرد. بانک عمران پنج نمودیم و پس از رسیدن به با فرمانده مخالفت کردید میدان ارک از طریق کلانتری۱۳ درصدسهام بانک فرستنشنال ویسکانسین میلوواکی را خریده و فرمانده گردان ابلاغ گردید که و عده ای ازکارکنان آن بانک را بعنوان مشاوربکارگرفته بود. چرا شدت عمل بخرج ندادید. بهادری : وقتی من وارد بعلاوه از طریق همین بانک دریک پروژه سه مرحله ای ساختمان باید در حوزه استحفاظی کلانتری۱۳ اقدام به مانور نمائید از قیطره راه افتادم و توسعه ـ کانال استریت در نیو اورلئان آمریکا شریک میدان شهیاد ، مردم بمن آب | شده بود . و در خیابانهای بوذرجمهریو سیروسو ری و خیام،امیر نان دادند دادند ، توضیح و تخمین همه جنبههای سرمایه گذاریها و دارائی كبير، میدانشاه ، باب همایون، کردند ، من نمیخواهم از خودم | های داخلی و خارجی بنیادپهلوی غیرممکن است. زیرا علاوه مولوی و میدان اعدام شروع دفاع کنم ،من خاک های 60 برسرمایه گذاری های مستقیم بنیاد در ایران همیشه رسم بود به مانور نمودیم که قبل از کنک کور رفتم شرکت کردم از بخت بد در گفت آری نیم ساعت پیش امر ، محبت برایم صحبت کردبعد ازوقایع شهریور مدتی بعد که من و این کنکور قبول نشدم همه نظامیان روشن شده بودیم چون پدرم مبتلا به بیماری جناب سرو آن من مدت دمسال سرطان بود و همه هستیام پست کاخ سعدآباد توی برف راخرج بیماری او کرده بودم، یک متر و نیم پاسداری دادم خانواده و من فرزند دوم تفنگ رو دوشم و افتخار خودم که دارای ۱۱ فرزندبود زده اند .شما حرکت کنید و گفته بودند ، حتی همانروز ما خواسته بودند . نامه از رده با هم بروید چون مزاحم به ما گفته بودند که شوروی بالا آمده بود و دست ایشن بود سیم خاردار را برداشته برم به من گفت که حکومت نظامی ماموران آتش نشانی می اعلام شده . گفتم بامن کاری که حتی به ما ابلاغ داده بوده شوند ، آنجا بایستیدتا آنها بودند ، گفته بودند ، نداری ، گفت نهما اصلا باشما که نامه ای که از رده بالا از میخواهند را خاموش کنند .يك مطلب این هـا کاری نداریم ولی شنیدم فرمانده نظامی آنها که بالانشسته را فراموش کردم بگویم قبل درداخل مملكت هرج و مرج بودند نوشته بودند که نشنك که تعدادی از واحد هایی از تیپ ما ساعت تیراندازی نشود، مگر اینکه هر کردم از خدایگانشاهنشاه دو و نیم و سه از پادگان چهار نفر با یک فشنگ زده رفتند بیرون و وقتی که شودا قضات محترم من چطور از خواب بیدار شدم مشاهده میتوانستم بیرون کردم که در پادگان نیستند تظاهرات بكنم سرباز هم صد و همین خدایگان چه کار هوائی تیر اندازی کند، نشنگ اما گردان ما مانده بود در آنجا آنوقت بیایند بگویند هیچکس تعدادی از ما دی تیراندازی نکرده کسی زخمی آماده بودند که بهمین ترتیب ما نشده مگر من را ول میکردند؟ صورت نیمه آماده باش ماندیم این گزارش دو جنبه داشت تا ساعت دوازده و نیم صبح آمدند به ناچار وارد دانشکده افسری دارم دفاع میکنم ، ولی که میتوانم بگویم نقطه عطف دانستم در داخل همین ننگینی در زندگی من بوده ها اشرف هاچه وارد دانشکده افسری شدم . اینرا بگویم که درمدت تحصیل از نوابغ همدورمخودم بودم. کار می شدند ه شهریور شرح دهید بهادری:مردم بکلی چون امثال اینها چه جنایت هایی شوند ، ولی ما با صد هزار نفر جوان های که کسانی که سرمایه گذاری میکردند قسمتی ازسهام خودرا رسیدن ما اکثر بانکها و تعدادی از اینکه ازداخل پادگان بیایم راه بیاندازند تا آنها بـه از مشروب فروشیها را به آتش بیرون این جناب سرهنگ با سادگی وارد مملکت شوند. مملکت که کشته شدند هم نمی مستقیما به اعضای خاندان پهلوی یابنباد پهلوی میدادند و این نمیخواهم از خودم | امر به علت این اعتقاد بود که شراکت باخاندان پهلوی ضامن کشیده بودند و تعدادی از جناب سرهنگ شیخ الاسلامی تیراندازی ۳۲۰ فشنك بیخودی دفاع کنم بدست آوردن سودهای کلان بود . اتوموبیل های قراضه راکه با تمام سربازانشاهد رئيس : ماموریتتان را دادگاه : پس آن تعدادی برنامه قبلی تهیه شده و درآن قسمتی از دارایی رضاخان هم از همین راه تحصیل شد. هستند که گفتندوقتی میروید بطور خلاصه در روز ۱۷ ها پارچه های آغشته به بنزین که روز ۱۷ شهریور کشته و بعدها (برای درست کردن ظاهر کار) این نوع رشوه هایی بیرون بدانید که دستور گذاشته بودند به وسط خیابان به اقرار خود شما و که به خانواده سلطنتی داده میشد به بنیاد پهلوی منتقل میشد دستور حکومت نظامی است آورده و با ریختن بنزین و اقرار آن سرباز ، شما ماموریت | بهمین ترتیب حق دلالیهایی که در قراردادها ، بخصوص یعنی اجتماع بیش از سه نفر ساعت درحدود سه و نیم و نفت آنهارا آتش زده بودند. اشتید و نصف شب شما را قراردادهای خرید اسلحه به واسطهها داده میشد بدستور ممنوع است و در چند خیابان ، مخصوصا بنابر این چهار بعد از ظهر بود مردم خواستند که بروید خیابانها، شاه سابق البته پس از کنار گذاشتن سهم و اسطه مربود مولوی باگذاشتن بلوک های محاکمه ای که بعلت سربازان اجازه تیراندازی بکلی در خیابان به ندرت این کشته ها که در این مسیر به بنیاد پهلوی منتقل میشد. فیالمثل سیمانی ،جاده راسد کرده بودند خودرو های ارتش قادربه کشته شده بدست چه کسی | رشو مخواری در انگلستان انجام گرفت یکی از شهـود چنین بوده است ؟ شد که تمام سربازان هم من اورژانسهایی دیدم گفت: «سرشاپور ریپورتر به من گفت که شاه (سابق) بنيـاد حرکت نباشند و از طرفی تمام اینها در منطقه استحفاظیو سینماها را نیز به آتش کشیده بهادری وقتی من وارد پهلوی را به این خاطر بوجود آورده است که رشوه هانی ایشان از جناب سرهنگ گردانی که از صبح درآنجا خیابانبوذرجمهری شدمگردان که پیش از این به مقامات دولتی داده میشد، به این بنیاد بودند که عملیات در مقابل این دوازده و نیم به ایشان شیخ الاسلامی فرمانده تیپ بودند آمبولانس هـای این آقایان فرماندهان ردیف دستور داده بودند تا ایرادی گونه خرابکاری و عوامل سرهنگ فرخی را دیدم ،ایشان منتقل شود… و البته این سرشاپور ریپورتر همان کسی است سئوال کرد اینها که شهرداری که به طرف خرابکارعبارت بود از اخطار هم شاهدند که بنابه اظهار که واسطه خرید تانکهای چیفتن از انگلستان بود و دولت بالای ما این گزارشات را از گرفته نشود و نگویند چرا خواهند بروند ماموریتشان بیمارستانها حرکت میکردند بوسیله بلند گو برای متفرق خودشان از اول صبح تا | انگلیس با اطلاع شاه سابق یک میلیون لیره (حداقل چهارده دانشکده افسری را در سال نظامیان را آقایان گذاشتند نفردهم شدم و چون مارابرای درداخل يك قابلمه وسرش را ط ۱۳۰۲ باموفقیت بین ۰۰۰نفر، بستند. دارند ، باصدای بلند اعلام دیده میشدند خیلی کم جنبه اولش سلب مسئولیت یک. فکر میکنم درنامه ساعت طی دورههای تخصصی تقسیم میکردند بازمتاسفانه مرا برای من پروندهایدرضداطلاعات میشد که من تیراندازی کردم دوازده و نیم قید شده بود شنیدند مشکلترین مشاغل یعنی صنف لشکر کارد دارم که اگر و تعدادی زخمی شد .مسئله ولی حقیقتش یک است چون پیاده انتخاب کردند و بمركز نسوزانده باشند ،می توانید بعدش که ما بعدها فهمیدیم که پیاده شیراز یا به اصطلاح بروید مطالعه کنید ، بخاطر خودشان دانشکدمپیاد شیراز مسجدرفتن،مرا سه شبانه روز اعزام داشتند . بازداشتم کردند . از من تعهد ما میگرفتند اینها را جمـع ما میکردند و به قول خودشان گرفتند دیگر مسجد نرومتا مدت ۹ماه دوره مقدماتی ست اتفاقاتی در اسفند ماه پیادمرا در شیراز باموفقیت گذشته افتاد .مقداری ما به پایان رساندم و یادم هست کنجکاو شدیم هرچه کنجکاو درست۲۷ اردیبهشت ۳هبود یشدیم مارا بیشتر در که نمایندهای از طریق کارد اجبار از ما گرفتند ، ایشان پادگان نگهمیداشتند تا با مردم شاهنشاهی بنـام سـرهنگ اینجا نشسته کمتر باشد کمتر توانیـم کرکانی اجرجانی البته درست منطقه شرف عرضی و شرف طولی درست بکنند و بگویند که در دستور ، دستور که دوازده و نیم گفتیم و کردن مردم و سپس تیراندازی ساعت 4 بعد از ظهر در این | میلیون تومان به نرخ آنروز) برای جوش دادن این معامله است ایشان گفتنددستور و مردم کنار خیابانها پنبه و شما یک آماده شدید ؟ فرماندار نظامی است حتی به طرف افرادی که با سطـل راکلی و این قبیل وسایلی بودند و اگر در این به او رشوه داده بود . های بنزین اقدام به آتش زدن درست یادم است که یکی یکی گذاشته بودند که با چشم منطقه کسی کشته شده چون محلهای ذکر شده می کردندکه توسعه وروق اقتصاد ایران این تیجه را مردم اول صبح ریخته بودند کنار ماشین آمدند و به تمام خودم دیدم و بعد در یک در خیابان لذاکشتار بمن مربوط | مالی بنیاد پهلوی از خانواده سلطنتی به نسبت، کاهش یافت. پس از متفرق کردن مردم بوسیله افسرانی که با مابودند جایی هم دیدم که تعدادی داشت که پشتیبانی ۱۷ شهریور این افتخارات را حکومت نظامی است. ساعت یک بعد از ظهر سرباز ها داشتند ناهار می خوردند که به من ازطرف واحد ما آفریده ! این را به منافع تجارتی این خانواده، بخصوص سرمایه هایی که در زمین نمیشود. دادگاه : همه تیر اندازی، | و ساختمان به کار انداختند، بارونق اقتصادی و بعلت حمایت قرآن بگذارید جلوش ،تیمسار امربر ایشان ابلاغ کردند به مساجد برویم و بخاطرم نیست ، آمدند و آن استاد دانشجو و فرمانده لشکر ما صدبار تلفن سربازان کوچههایی که به گفتند آقایان شما اجازه از این افغانیها که داشتند خیابان راه داشت مسدود تیراندازی دارید . ما آمدیم یک مشروب فروشی را کردیم که دیگر نتوانند خرابکاری و کشتار و جرح همه مربوط | شدیدی که از آنها میشد به سرعت بالا رفت و تحصیل ثروت نمایند تعدادتفنگ ژ-۳که افراد میدان ارک حدود ساعت باز می کردند و مشروب به آنها بود و شما و سربازان | آسان شد. گروهان من تیراندازی نمودند جناب سرهنگ گفتندو احدتان سمونیم دقیقا نمیدانم ما در های اینها را میبردند که تشکیلات که برای آنها بتی زیر دست شما ابدا تیر عبارت بوده از ٣٦١ تيركه افرادتير را آماده کنید ، باید بروید میدان ارک ماندیم تا این شبش ما دو نفر از اینهارا اگر چه طبق هر ضابطه ای که بررسی شود در کار اداره زد، گفتیم آقایان بخداهیچکس حبت کنیم و مارا به همین بود و برای ماهم بدون اینکه خورده از خرابکاران بیش از بیرون . همینطور که داشتیم جناب سرهنگ بوسیله یک بردیم کلانتری ۱۳ اگر اندازی نکردند و با اینکه این | بنیاد پهلوی عدم کارآیی زیادی وجود داشته است اما این عدم زخمی نشده ولی او گفت باید داخل پادگان ۷۰ نفر می باشد که دقیقا از با چند نفر افسر صحبت افسر شهربانی آمدنـد گزارش کنم نگهمیداشتند.و افسرودرجه آقای سرهنگ که فرمانده شما | کارآنی درآمد آن رویهمرفته تاثیری نداشته است. و پروندهشان آتشنگرفته باشد حتی افسران تعدادکشته شدگان اطلاعی در میکردیم ، دیدیم که ایشان با آمده و آن آنجا گفتند بایداین مسیر را بروید، آن دو نفر ،فغانی پرونده وظیفه ما از این قبیل گزارشات احتياجات مالی بنیاد پهلوی از یک طرف از درآمد خزانه دار و سـربـاز نسبت بـه فرمانده تیپ – جناب کار می کردند ، عاصی شان می رهنك دارند دست نیست.پرسنل آتشنشانی گزارش راداده که آتش سوزی | مملکت تامین میشد و از طرف دیگر بنیاد از پولهای سری و گزاف وقتی که ما این مسیر را هایشان در کلانتری موجود که برای خاموش کردن آتش شده و چه و چه شده ، شما شیخ الاسلامی بودند آنزمان کردند برای اینکه بتوانند از همه آماده باشند که الان جناب سرهنك این عقده ای نسبت به من سرباز این هنگام رئیس دادگاه هستند بازنشسته با ودرجه دار ایجاد میکنند ،بتوانید گفت : شما ماموریتی که در آمدند ۱۷ شهریور انجام دادید در حوزه کلانتری ۱۳ از اول تا بوده و هم رکت ملی نفت ایران تغذیه میکرد. ارتش اطاعت از فرماندمخودتان خودمان بدانیم، ساخته بودند آمدند بیست نفر اول را انتخاب کردند که بدبختانه چون در این دوره مقدماتی مقام اول را داشتم من نیز به آنان پیوستم . وقتی به تهران آمدیم، در تهران در ستاد کارد شاهنشاهی ما را سههید هاشمی نژاد، ما گفتند سریعا واحد به موقع بهره برداری کنند.سرباز می گفت جناب سروان پدرم مرده داشتیم میرفتیم ، قبل از است.و ما همانطور که من تاسیسات ذکر شده آمده بودند رسیدن به خیابان پامنار یک در نامه نوشتم این خیابانها افراد خرابکار مانع از اجرای نکردید که تیراندازی بکنید ماموریت آنان می شدند که واحد دیگر داشت به سمت را کشت زدیم . خیابـان محمد رضا شاه سابق بیش از هر شاهی مراقب ارتش بود. مگر میشود باور کرد که شما بوسیله كمـاردن افراد برای حرکت میکرد ، به این سیروس رفتیم خیابان مولوی از نیروهای مسلح ایران خواسته میشد که نقش دوگانه ضمانت تامین ،بماموریت آنان کمک هیچ تیراندازی بروی مردم | استقلال کشور و تضمین هرت شاه سابق هر دو را مثل هر نکردید و هیچ کشتار نمودند که مورد رضایت آنان بود. در تمام مدت ماموریت ، نداشتید و هرچه بود کنگی و تمایز اساسی وجود داشت و نقش دوم به قیمتغدا به قبلی بوده و آن هلی سربازان باروحیه عالی ایمان کامل به کاری که انجام میدهند، میگوید مربود وط بکردان شما ماموریت محوله را انجام می امور نظامی و نیروهای مسلح قسمت اعظم وقت شاه سابق بوده است . آنطور که ما . به ترتیبی که ذکر شد، حوزه استحفاظی کلانتری ۱۳ رژیم خودکامه دیگری باهم بازی کنند. در حالیکه میان ایندو یک میخواهم بروم مرخصی می را به ایشان معرفی کردند آخر مفصلا شرح دهید ایشان تعدادی را از بین این گفتیم بابا جون نمیشه ، چرا را سوار کنید . گفتم سرباز هاغذا خوردندوماسوارشان ردیم . داخل ماشین نشسته برای اینکه ایشان خاطرشان بیاید میگویم دوتا سربازکلاه آهنیشان نشان که روی یک جیب نرسیده به میدان اعـدام جناب سرهنگ فرحی رفتیم، خیابان بوذرجمهری چون نمیشناختم را رفتیم خیابانری راهمهاش سئوال کردم و گفتند ایشان را نرفتیم بخاطر اینکه گفتیم جناب سرهنگ فرخی است. آن گردان دائما اینان چون یک گردان بودند خیابان حرکت میکرد این منطقه پخش شده آن نامه نوشته شده بهادری : ۱۷شهریورحدود ساعت ۱۲ یا دوازدمو ربع نقش اول اینا میشد. ؟ مگر نمیدانی مردم در رات می کنند . این رامی- بمن تلفن زدند :من آن سرباز عقدهای میشدو را اشغال میکرد. او که به صرف عنوان فرمانده کل قواتانع دادند شب را درست بخاطر دارم شنیدیم همان آثار روز هفدهم فعالان از سرشان بر نداشته در کنترل ارتش، و معمولا کنترل شدید و شخصی وقتی که میرفت بیرون بدون فرماندهاش تیراندازی در خانه مادر خانمهبودم که بیانید به پادگان دند که ناگهان فرماندهتیپ بودند و بصورت وحشتناکی ۳۲۰ فشنگ تیراندازی شده در ساعت ۱۸ کاملا از وجود بازار و بوذرجمهری و آن آن حتی تاحد دخالت در انتصاب ردههای میانی هم دخالت میکرد. حدود کشتار شده و این داد زد و گفت چقدر سربازان تازه وارد یک دوره کامل تبلیغاتی میدیدند و شعار بدون اینکه اطلاعی داشته باشم ، وتی من رسیدم به تطبیق میکند با همانمونمی زده خاموش شده بود ، تامین اجباری همه نیروهای مسلح خدا ـ شام میهن بود که هر روز شما به اعتراف خودبه آنجا طبقه برای کارد شاهنشاهی انتخاب کرد . ایشان معتقد دند کسانی باید خدمت کنند جزو هزار فامیل بودند ون ما منهای هزار فامیل هم نبودیم ما را به لشک کرد. میخواست انتقام بگیرد داشتند تیراندازی میکردند! من افسر شاهد دارم که خرابکاران پاک و محلهای آتش کارد که تمام آقایان اینجا از این که يك روز او را در شما بگویم که سرباز آن لحظه نه اجازه این محکمه هست شما هامدند مشکلترین خدمت را پادگان نگهداشته ام و چون در داخل ماشین مینشیند پایگان تمام سرباز های مایعنی تیراندازی داشتیم نه تیر توانید از او بپرسید از کلاهش را برمیدارد حدود رارتش ایران داردو افرادش جایی هایش گیر میافتد تمام سرباز های کردان و تیم اندازی کرده بودیم ، تیر فشنگ که نوشتید و افسرانش و دیگر آن محروم فرمانده اش را مقصر میداند ساعت یک و نیم بود که به ما آنجا بودند ، حتی خود تیراندازی هوائی هم نکرده تیران مال سربازبوده ترین افراد اجتماعی ایران آقایان من نمیخواهم از خودم اجازه دادند که از در پادگان فرمانده لشکر ، فرمانده تیپ و بودیم. با مشاهده این وضع وقتی من آمدم نانوسقه امباز بالا جهت اطلاع به عرض می بوذرجمهری و با ایـن | از شیوخ امارات عربی شدت یافت. در سال 1968 ١٣٤٧) وقتی هستند مارا بدانجا فرستادند. دفاع بکنم گفتم حقایق رامی- فرمانده گردان و تعداد زیادی بیائیم بیرون ، آنهایی که که سربازان دیدند که دارند شد تیر فشنگ افتاد رسد . فرمانده گروهان پرویز، گزارش کتبی که خودت | بريتانيا تصمیم گرفت به نقش نظامی خود در چند سالی ، یعنی ازسال خواهم بگویم من از يك خانواده از افسران سازمان در آنجا ربازی کرده اند میدانند که تیراندازی میکنند هرکس که توی جوی آب، حتی آن ستوان یکم بهادر بهادری. شته ای و امضاء کردهای این پایان دهد. ایران را برآن داشت که در منطقه نقش حفاظتی ۱۳۰۳ به اینطرف من دراین بی نهایت متعصب و مذهبی هستم داشتند . وقتی رسیدم وقتی از پادگان بیرون آمدند، داخل ماشینش نشسته سرباز مدتی در جوی آب این گزارش را شما قبول دارید را نمیشود باور کرد که شما مهمتری برعهده بگیرد. نفت ایران که با کشتی حمل میشد باید محلی است در شیراز بنام البی سازمان خدمت کردم و در اگر بخواهم یک آنجا از چند انسر پرسیدم بودشروع کرد به تیراندازی دنبالش کشت ۲۰ تیرنشنگ یک گزارش رسمی بدهی و از تنگه هرمز بگذرد. این تنگه شاهرگ حیاتی خلیج فارس است بهار ۱۳۰۳ درست پنج سال بده آقایان که به آنجا رفتند خبر شده ، مگر خبری ازپادگان بیرون بیاورم هوائی. این مسیرها را که مال ما را یک سربازی در بهادری: همانطور که به عرض بگوئی برای اینکه موردمواخذه | و شاه سابق مامور شد که نگذارد هیچ نیرویی براین تنگه مسلط پیش نمی توانم بگویم می توانند بروند تحقیق کننددر است ، مگر دستوری داده اند؟ به من اجازه نمیدهند ، مگر رفتیم این جناب سرهنگ با توالت کاخ گلستان جا تان رساندم ، افسر وظیفهای واقع نشوی ـ با توجسباینکه شود. خوشبختانه با بدبختانه مورد من که ایمانم. چه محکم گفتند نمیدانیم و فقط همینقدر اینکه تمام روسا برگ خروج افسر شهربانی در جلـو گذاشته بود که بعد رفتیم که شاید دو ماه در این وقایع در این حدود ۷۰ نفر کشته خوشبختانه از این نظر که رده میدانیم که تمام سرباز ها باید و یا برگ فوت بنده را امضاء واحد ما حرکت میکردند و پیدا نکردیم و بقیه را هم فراری بوده، الان برویدپرونده بنیه درصفحه • محلهای ذکر شده را برقرار، راس ساعت ۲۳ بوسیله گردان ۱۳۸تعویض شده و مابه سرباز خانه مراجعت نمودیم. مراتب رسیدی ، نه اینکه قبلا کشتار | در سرتاسر سربازخانهها تکرار میشد. کشتار مربوط بهمان | عدم تامین و جامطلبیهای شاه سابق با بیرون رفتن نیرو های موقعی است که شما انگلیس از خلیج فارس و پایان یافتن قراردادهای حمایتی انگلیس منطقه خلیج فارس | آقار جنبی از پادگان ادامه دارد . 9 ● 4 . 9 . را می تظاهرات بودند .منيك برادر دارم ، قبل از اینکه بعرض شما برسانم ایشان همافر هستند،تمام همافرهای مرکز آموزش ایشان شناسند . آنوقت من چطور می توانستم در صورتی که زنم با بچهام صبح میر تظاهرات،بروید و سئوالکنید آقانمی خواهم از خودم دفاع کنم ، آنوقت من بروم وسمت مردم تیراندازی بکنم؟ رئيس : چنانکه در محضر منافع بانکی بنیاد پهلوی محدود به تملك كامل بانك دادگاه اظهارات سربازصدری | عمران نیست . احتمالا بنياد مستقیم یا غیر مستقیم صاحب ۱۰ گروهان خـودت را جمعی درصد سهام همه بانك های تجارتی ایران بوده است،سی درصد شنیدی ایشان با اظهار باینکه درمرحله عملیات مرتکب جنایت | سهام بانك ايرانشهر که دارایی آن تقریبا سه میلیارد و شده و زیر دستورشخص شما هشتصد میلیون تومان است متعلق به بنیادپهلوی است . مقداری افسران فرمــــانداری نظامی ، بابـد گزارش بوده، یعنی شخص شماستور | از سهام بانك ايران و انگلیس و بانك اعتبارات هم به بنیاد داده بودیکه فلانکس را بزن پهلوی تعلق دارد . ١١٦ درصد سهام بانك توسعه صنعتی ایران کشتارهای خود و سربــازانشان را به مـافقوق پادگان گفته است که حتما | پهلوی است و بعد هم میگوئی فرمانده به ارزش تقریبی ، سی و پنج میلیون تومان هم متعلق به بنیاد بستاندازی بنیاد پهلوی در بیمه هم همین قدر زیاداست، تیراندازی کنید می دادند تا آنها گزارش (شرفعرضی) تهیه کنندا بهادری : ایشان وقتی صحبت | بیمه ملی رسما ۸۰ درصدش متعلق به بنیاد پهلوی است .درآمد میکرد گفت دستور تیراندازی | سالانه بیمه ایران فقط از راه بیمه منافع خود بنیاد تقریباسی وپنج میلیون تومان بوده است و همین مقدار هم از بابت بیمه اجباری کالایی که توسط هواپیمایی ملی ایران حمل میشد ، نصیب این شرکت بیمه و در واقع نصیب بنیاد پهلوی میشده هست. است . 14 او را بگیرید بیاورید ، آنهم چنین گزارشی دارد، چون از ماخواسته بودند که مادرمقابل فشنگها کمتیر اندازی کنیم. جنازه تحویل بدهیم. در این تظاهرات تمام فامیلهای مـن هستند، از بازاریها بگیرید از کسبه بگیرید، از تمام طبقه مملکت،اینجا توی تهران نامیل ہے نوشته، رابرت گراهام . من هستند، ازینها توی این . 3 · • شنبه ۲۰ فروردین ماه ۱۳۰۸- شماره ۱۰۸۲۹ – سراب قدرت . – سرمایه اصلی بنیاد پهلوی دزدی و رشوه! ۴ ترجمه، فیروز فیروزنیا – -۲۸-

برگه‌ها: 1 2 3 4 5 6 7 8

حمایت شما از روزنامه‌های ایرانی ضمن دسترسی به نسخه‌ی کامل نشریات، ضامن بقا و تداوم تلاش ماست.
Become a patron at Patreon!