ص۲
” . • ۲۱ مفسدفی الارض تیرباران شدند قلمکاری : من ندانسته در در اینجا متهم عين تلگراف را به دادگاه تسلیم کرد تا خواست ضمیمه پرونده شود. پول شعب دوم و سوم دادگاههای کردم. نفردیگر نصرالله رهبر رانیز نادیده گرفته اید. متهم پاسخ داد: من شنیده بودم که انقلابی اسلامی تهران دیروز دانشجوی پزشکی بود که پس و دیشب بیست و یک نفر از در این آیه آمده است خدا سرسپردگان و عوامل رژیم منحط از ٢٤ ساعت بازجویی باتوجه به اعتمادی که پهلوی را مفسدفی الارض دانست پاسبان آنجا تیر خورد ، من وقتی از پلها بالا میرفتم ، گلوله خوردم نبوم به متهم ادامه داد من مايل کمیته مشترک صد که در این سازمان خدمت کردم به یمن تولد حضرت فاطمه(ع) سرتیں سجدهای گفته است به گناهکاران فرصت ما گناهکاران را ببخشید ورای بر اعدام آنان داد . حكم بمن داشت . او را آزاد کردم دهیدتا خودرا نشان دهند من همچنان که پیغمبر پس از فتح دادگاه،پس از صدو ربه مجرمان و سجدهای هم ممانعتی نه کسی را کشته ام و نه باخدا ابلاغ شد و بیدرنگ به مرحله به عمل نیارد . نفر دیگر اجراء درآمد. محکومان دادگاه منصور باقریان بود ها بشرح زیر بوده اند: نیمه راه بازجویی از او ، مرا رکنار کردند . اگر نفر مکه که به مجاهدین کمک کند.چون اعتراف نکرد، آنقدر او را تیر به شکمم اصابت کرد، شلاق زدیم که اعتراف کردبا خرابکاری بروم وقتی مکه را بخشیدر ، مردم انسری بنام سروان بدالله عبداله امینی ارتباط داشتم اداره آگاهی بودم یک روز هندجگرخوار را بخشید . مبارزه کرده ام نوری تیرخورد ، خط مشی ولی ارتباطش بامن قطع شد. بین من و سرهنگ ارفـع اشتباه من اینست که ۸ عملیات خلبانان نیروی هوائی سازمان ، بوسیله ساواک و فردا دیدم که دکتر پشت فرمان رئیس کارگزینی حرف شده کرد رستم خانی در پاسخ ماه اطاعت کورکورانه کرده ام. بما دستور میدادند، و براساس دادگاه گفت : به خداسوکند هیچوقت من با ملت تماس اتومبیلش نشسته و معلوم او برای تلافی قصد داشت شد که دکتر در بازجویی مرا به جای بدی منتقل کند این دستور ها میرفتیم درخانه عین حقیقت است می خورم نداشتم و کسی را شکنجه اقرار کرده که با فاطمه امینی در همین زمان از کمیته ضد ارتباط دارد . این را البته خرابکاری یک افسرخو استند شهربانی ترسیم شده بود ، • دکتر غلامرضا کیانپور و زیر اسبق اطلاعات و جهانگردی دیگری باشد و بگوید من از ها را میزدیم و کتابها را از و نیز دادگستری در دوران اوبازجویی کرده ام ، اتهامات صدارت هويدا. دکتر محمد رضا عاملی کیفرخواست را به گردن می خانه ها جمع آوری میکردیم تهرانی، وزیر اطلاعات گیرم . جهانگر نکرده ام . رئيس : آقای بختیاری در سال ۰۰ دریزدخدمت کردم نامه ای از رئیس منطقه ما بر مبنای تشکیلات شهربانی دریافت کردم ازغندی بمن گفت و قرار سرهنگ ارفع اسم مرا آقای قنادزاده گفتند که همراه فاطمه امینی تلفنی با دکتر داد. من اعتراض کردم اما فایده ای نداشت. جریان رابه کلانتری ها بود. شما برای دستگیری افرادی تماس بگیرد. دکتر را باید فورا به تهران بیایم وقتی رفته چه کسانی را دستگیر خانه اش بردند و وقتی فاطمه مادرم گفتم . مادرم به من ساواك مرا استثمار کرده در زمان شریفه امامی آموزش و پرورش در بود ، بین آموزش غلط داده چگونگی مبارزه مجاهدین بتهران آمدم ، در سالنی ٥٠٠ الى ٦٠٠ افسر بودند. رئيس : وقتی وارد خانههای صدری رئیس شهربانی گفت: ، نمایندگی مردم میشدید دادستان داشتید ؟ کابینه دولت نظامی ازهاری. . فکر کردید ؟ متهم بود . کردم که عمل واقعی دولت کند که چشم دکتر جواد سعید به او تلفن کرد، دکتررا مجبور گفت. اگر تیر به قلب من | نگار با سابقه و خبرنگار کردند با او قرار بگذارد و بخورد بهتر است که در آنجا حوادث روزنامه اطلاعات در من خدمت به بانک زنی زیاد شده و این ها کمونیست ها هستند متهم : خیر ، ما نمایندگی آخرین رئیس مجلس منحله است . بخدا سو شورای ملی و آخرین دبیرکل و گوش من بسته بود و اگر منحله رستاخیز. آگاهی داشتم سازمان مجاهدین خلق بودند، تجریش) دستگیر کردیم. محسن خاموشی را که عضو فاطمه را در محل قرار (پل کارکنی و من استعفای خود آبادان وسیله یک گروه را به کمیته اجرایی دادم اما شکنجه دختر مجاهد بعد ثابتی صحبت کرد حزب گز در پشت مجلس دستگیر کردم . نداشتیم و فقط صورت مجلس را امضاء میکردیم . نحوه آنها قبول نکردند . درهمین ، بخصوص رئیس: چه کسی او را فاصله از اداره آگاهی ۱۳ نفر را بجای من به کمیته ساعت ۸٫۲۰دقیقه دیشب سرهنگ حسین فردوس خدمت ساواك مکان ، فرمانده سابق قرارگاه ستایژاندارمری و یکی از عوامل کمیته ضد خرابکاری نمی کشتارروز ۸ بهمن ۰۷(یکشنبه رفتم خونین) در میدان انقلاب و فریدون شادافزا ، متهم ردیف دوم که کارمنداطلاعات رو بروی دانشگاه تهران. عکس آنها که عاملین چندترور دستگیر کرد ؟ بودند، قبلا بین ماموران پخش شده بود. من آنهارا شناخته شادمانی:خدایاریدستگیرش معرفی کردند اما کمیته در حالیکه غرق بخون بود، درون اتومبیلش پیدا شد. درحال حاضر پانزدمروز یکبار محاکمه و اخراج يك باهمکاری گروهی از دانش . آموزان و زیرنظر رامین عظیمی کرد. فاطمه در خانه تیمی ضد خرابکاری پس از مطالعه | غلامرضا رهبر پسر ارشد و دستگیر کردم. چمکسی دستگیر کرد؟ منزلشان میگذشت بهار دستگیر کرد در آن موقع من ستوان 6 ماهه شهربانی بودم . چون دستگیری از ساواك دیکته می زبان انگلیسی میدانستم بمن شدو مامورش در معیت مابون. بورس تعلق گرفت و بـ آنها مجاهدین را نشان میدادند انگلستان رفتم . بعدا بتهران که در مورد آن پیش آمد. يك سرگرد حسین اصفهانیان وامنیت بود ، گفت ، من روز گفتند با بهارستان تماس آمدم و در شهربانی «خطایی، نامی برخوردم فرد، فرمانده گروهان ترابری سال در قصر شیرین بودم ، بگیرید . شخصی بنام محمد ستاد ژاندارمری و یکی دیگر کسی بدرفتاری نکردم ، سوار اتومبیل ما شد. ما در گفتم از کشت رفتن باساواک خسته شده ام . او مرا مامور از کشتار مردم دریکشنبهخونین ماموری خوشنام بودم درحسن- خیابان ژاله به دو نفر برخورد سرهنگ جواد مخفی آباد تهران حسینیه دارم و اکیب حضور و غیاب کرد. کردیم ، وقتی اکیپ ما حمله مامور ضد اطلاعات شهربانی و رابطه کمیته به اصطلاح ضد چون پدرم سرطان داشت و من دو ماه فقط ۸ روز کرد یکی از آن دو نفر تیر۔ احتیاج به پول بیشتری داشتم، خرابکاری و رابط ساواک و خدمت میکردم و کارم آمار اندازی کردو دیگری سیانور مجبور شدم به ساواك بروم گیری افسران بود . ( در رابط بامستشاران خارجی. خورد. هراکیب دو قبضه اسلحه سرو ان محمد قناد زاده کار کنم یوزی و بقیه اسلحه کمری سال ۵۲ ، گروه ۱۰۰۰نفری افسر ارتش و سراکیب وی ادامه داد : من درشعبه داشتند. کاردشهربانی مامورشدکوی ضد خرابکاری درکمیته ۳۳۰ ساواك که علیه حرکت دانشگاه را بازرسی کند.من در مورد دوم باز هم محمد های کمونیستی فعالیت داشت، نیز مامور شدم سه اتاق را باما بود ، در خیابان ناصرخسرو اتومبیل پدرش را دید که با چراع مبارز دراولین شماره خود نوشته است این روزنامه بامید انعکاس نظریات و خواستهای جوانان ایران انتشار می یابد و خواهد کوشید همواره در جهت آنچه نسل کنونی ما در زمینههای سیاسی فرهنگی مسایل اجتماعی به بررسی نیاز دارد بپردازد وزنه برداران و کشتی از خیابان پارک شده است. شورای دانشجویان ایـن دانشکده تشکیل شد به اخراج علامرضا از نزدیک شدن از دانشگاه محکوم شد و به اتومبیل دید که پدرش پرونده او جهت بررسی نهایی به شورای مرکزی انقلابی تزکیه دانشگاه تهران ارسال پس دادگاه : آی در درگیری | روی صندلی جلوی اتومبیل تا روحيه گیران ارتش به لیبی و عراق میروند خرابکاری. به اظهارمنابع آگاه تیمهای او بمن لگد زدووقتی روی دادگاه در تهران نو را به بیمارستان برساند اما خرابکاری. منهم :۷ یا ۸ نفر کشته دانشجوی دانشگاه تهران رئيس: خانم صدیقه رضایی را زندگی میکرد. فاطمه را وقتی پرونده آنها کسی را قبول نکرد. | او، هنگامی که از خیابان منشی بیدادگاه های مهدی انتشار می یابد . دانش آموز رضایـی و گلسرخی که به زندان اوین آوردند او را در این جریانات که 6 تال ماه متهم: اكيب عقاب درخیابان به زیرزمین بردند و روی میز طول کشید هر عملیاتی که انجام | شاهرضای سابق در نزدیکی دانشجوی دانشکده حقوق دراز کردند.فاطمه لباس«لی» میشد مرا مراشرکت میدادند.چون دانشگاه تهران است در یک رئيس: “شما جزو اکیپ به تن داشت. مرتضی امینی، جدید بودمو همینطور ناراضی به های روشن درگوشه تاریکی دادگاه علنی که از سوی برادر فاطمه، قبلا دستگی من می گفتند که تو فقط اسکورت متهم : من جزو اکیپ نبودم شده بود . آمبولانس باش و موقع تیر بدستور خدایاری مرتضی را اندازی خیابانها را ببند. ولی به کمک آنها رفته بودم رئيس: طرز دستگیری را به محل بازجویی آوردند. بگوئید؟ خدایاری به او گفت : من کوی کن شرکت داشتید؟ خم شده بود و سرش زیر متهم: دختری را گرفته بودند شلاق بر زمین می زنمتو فریاد که او باصدیقه رضایی ملاقات بزن منهم :نه .چون درگیری | داشپورت قرار گرفته و غرقه فاطمه خراب داشت . سرملاقات او را به بشود، اما روحیه فاطمه خراب خیابان تهران نو و کوی کن | به خون است. سرو انحسین قلمکاری، کار می کردم . در سال ٥٤ یکنفر را نشان داد ، ما پینده بازرسی کردم . چون تابستان محل بردند و صدیقه رادستگیر نشد. خدایاری بمن گفت فاطمه در يك زمان بودومن نمی توانستم غلامرضا رهبر سعی کرد شدیم ، او را دستگیر کردیم ارتش و سراکیب کمیته بازجوی ساواك شدم و چون بود و دانشجویان تعطیل کردند. را شلاق بزن و من به فاطمه در دوجا باشم. که باهمین اتومبیل پدرش از روسایم کار خلاف قانون و سرگرداحمد رستم خانی بودند ، ماموران ساواک رئیس: دستگیر شدگان عادی و مرتضی چهار یا پنج شلاق انسر شهربانی ، مامور کمیته انسانی میدیدم سه بار استعفا زمین افتادم ، ناگهان يك نارنجك قفل ها را باز کردند و ما چه کسانی بودند ؟ زدم.بعد از این جریان مرتضی شرکت داشتید چند نفر کشته | افراد گروه ناشناس سریع از صبح روز دوشنبه ۱۷ وزنه برداری و کشنی ارتش کردم. سرتیپ سجده ای برای و يك قبضه اسلحه کمری از بازرسی میکردیم . در عملیات متهم: ناصر تقوایی را با را بزندان برگرداندند. من نمی شدند؟ اتومبیل را با خود برده اردیبهشت ، دیروز ، روزنامه جمهوری اسلامی ایران در مسابقه مهدىنجاتیان مقدس گروهبان آنکه بمن كمك كند ، با جیبش بیرون افتاد. او نیزفورا خیابان نیروی هوایی که ۱۷ اکیپ خرسند دستگیر کردیم دانم فاطمه راچه ساعتی و به بردند. وی سپس با کمک جدیدی بنام «بامداد های جهانی ارتش ها شرکت ، در ارتش از گروهاننوهه، مامور استعفایم موافقت نکرد . من سیانور خورد و مرد. چهارمین پاسبان کشته شدند . من خواهند کرد. مسابقه های بیمارستان ارتش منتقل کردند شدند . در دستگیری خیابان مجيديـه تهران و شهرستان ها روی همسایگان پدرش را به کمیته ضد خرابکاری. و زنه برداری تیر ماه آینده در برای متهمان پرونده قلاب اسکورت عطاپور ، آن عملیات شرکت داشتم لر شرکت نداشتم.در منطقه بازارهم او را شکنجه کردند. دادگاه: شما جزء یکی از | بیمارستان شرکت ملی نفت میز روزنامه فروش ها قرار لیبی و کشتی شهریور ماه۰٨ سرگرد اسدالله بختیاری، تشکیل می دادم تابتوانم خیابان امیریه بودم ، و تیراندازی نکردم . در آن درگیری نداشتم. درجریان حمید اکیپ هابودید افسر شهربانی، مامور درکمیته در آنج | رساند امـا پزشک پس از در شهر بغداد برگزار خواهد آزاد کنم عملیات ۱۰چریک کشته شدند، تیراندازی شد،اما ۱۰روزدر بیمارستان فاطمه حضور داشت : اشرف هم مننبودم خرابکاری. جديد الانتشار دیگری . باید آن معاینه اعلام کرد که عبدالحسین حقوق هموطنان اصابت نکرد و از جمله حميد اشرف . ما را دیدم. من برای او روزنامه منهم : بله . رهبر درگذشته است. یدالله شادمانی معروف کشتی گیران و وزنه برداران به اسفندیاری) بازجو و شکنجگر تجاوز میشود.صدای هموطنانم جوان تیرانداز بعد داخل مسلح به اسلحه کمریویوزی تظاهرات دانشجوئی و کمپوت بردم و بعد از مدتی سنگر مطبوعات بشمار آورد. در ساعت ۹ دیشب جدا ایرانی که قهرمان ارتش های زیر شکنجه ، موی براندامم چهای فرار کرد ساواک در زندان اوین. ، در پاسخ اورابه اوین منتقل کردنددکتر دنبال بودیم . همایون کاویانی و دادگاه : شما خودتان اقرار بدالله شادمانی جهان هستند باتمرينات منظم برای روزنامه خبری و عبدالمحسین رهبر خبرنگار علی خداداد کردبچه، راست می کرد و مرا به شدت او گرفتم و اکیپ دیگری به سرمستی ، فرماندهان اکیپ صالحی او را معالجه می کردید که در عملیات تهران نو و دانگه جنین از خود دفاع سیاسی بامداد، که باهمکاری آماده شرکت در مسابقات و استوار بازنشسته ارتش و رنج میداد . بالاخره يكروز دنبالش رفت و او را در کوچه کرد : من گذشته ام را تایید اطلاعات به سردحان خود او نیز توسط کری کن شرکت داشتیدو گفتید دفاع از عناوین خود میباشد. گروهی از روزنامه نگاران با ، من در یک خانواده کمیته دستگیر شده بود. فاطمه که روزی سجدهای بمن گفت: نمیکنم چتربازو سراکیب کشتی کمیته به روی «ناصری» شکنجه گر بدام انداخت . اونیز کوی حمله کردیم. سابقه و کار آزموده ، در مشترک ضد خرابکاری. معروف ساواك اسلحه کشیدم. از شليك همه برو به کرج مذهبی متولد شدهام . قبلا در را بعدابه زندان زنان فرستادند. اکیپ کورش ، اکیپ شهاب، | عبدالمجید زرگر دادستان فاطمه که من هر بعد اولین ساعات بامداد هر روز اکیپسام ،و ژاندارمری محل | انقلاب اسلامی آبادان که با سیانور خود منتشر میشود ، موفقیتی در ساواک کرج رفتم ، در آنجا شرکت ذوب آهن کار میکردم. روز با او صحبت می کردم و شرکت داشت و مادر خرمی | بلافاصله در جریان امر قرار گفتند : درخانهای در سال ۰۰ که قصد ازدواج بهبود یافت بعد از چند ماه که گرفته بود، آقای صرافیرا مخفی شدهاند کمونیست داشتم آبادی که آنجا بودبه اتفاق ، بدر زنم مرا بـ درزندان انفرادی بود متوجه گفتند باید آنها را دستگیر ساواک معرفی کرد و استخدام شد که عبدالله که با دکتر ممکن نفر دیگر که اسامی آنها را | مامور تحقیق درحادثه ترور عبدالحسین رهبر کرد. کنی تلفن آنها را نیز کنترل شدم . باوجود اینکه پدرزنم رابطه داشت ، دستگیر شد . نمیدانم شهید شدند . دیشب صرافی بازپرس میکردند . معاون ادارمتلفن مذهبی بود و میگفت پول سروان روحی مسئول زندان خیابان را بسته بودم . در این داسرای آبادان دربیمارستان قزوین به ساواک آمد ساواک حرام است ، اینکار زنان بود و روزی عکسی به باره چه میگوئید؟ ازمندی نشان داد که فاطمه با منهم : له من در کوی کن | حضور یافت و به بررسی آدرس مخفی شدگان را نشان را کردم . چهار هفته دوره استفاده از مسلانه در زندان حضور نداشتم. من گفتم در وضع جنازه عبـدالحسين رئيس : دستگیر شدگان داد و گفت بعنوان سیمبان دیدم و در بخش ۳۲۲ امور خودکشی کرده است. ولی میدانم ازغندی و خدایاری گرفت که همچون هرروزنامه را یک نیروی تازه دیگر در بیمارستان انتقال یافت کن دو ماه محمد دانیـد مجلس یادبود بدعوت حجت الاسلام خور و شایسته آرزو میکنیم. رضا ترابی، امام جماعت مسجدالحسین، در تهران نو ، خیابان فرخی ، ساعت ٤تا٦ عضویت در کمیته های بعد از ظهر امروز مجلس سازمان بهداشت جهانی یادبود و بزرگداشتی بمناسبت نماینده ایران در سی و شهادت استاد مطهری برگزار دومین مجمع عمومی سازمان من هم بهداشت به عضویت کمیته کمیته انتخاب عمومی و خواهد شد انتصابات دکتر ایرج ایروانی بسمت سرپرست موقت صندوق عمران مراتع منصوب شد خانه نبود. سرو ان محمدمهدی میدانی، او که آدم پست و نالایقی بود، مامور مراقب زندان سیاسی در کمیته محیط خفقانی بوجود رئيس : شما قصر و سراکیب بهار و برزو آورده بود .او درطول روز٢٤ و افسر گشت کمیته مشترک ساعت در کمیته می ماندوکار جنازه ها را کجا دفن کردند؟ ضد خرابکاری. کرد و از هیچ عملی ابا متهم : نمیدانم حسن نفر، کارمند دایره رئيس : درگیری در خیابان اطلاعاتی شهربانی و سراکیب نداشت ، زیرا همیشه بدنبال بهنام،ازاکیپ های کشتی کمیته گرفتن حواله پیکان و خرید مولوی نداشتید ؟ ضد خرابکاری. وفروش خانه بود . منهم :خیر ه فریدونشاد انزا،بازجو ربودن رابط بختیار و شکنجه گرکمیته ضدخرابکاری. عملیات تهران نوبه جز اکیپما | رهبر پرداخت. وی همچنین را تحویل می دادید یا در دانشجویی مشغول بکارشدم. دادستان در قسمتی از بیانات خانه را نشان میدهم عبدالله نوروزی (معروف مسئولین مجمع برگزیده شد. بعلاوه | اتومبیل خبرنگار حوادث رئيس : به منصورمکاویانی .. اکیپدیگر بود بازجویی آنها شرکت داشتید؟ خود خطاب به شادافزا گفت: یعنی دانشجویانی که در چه کسی تجاوز کرده بود؟ صبح روز بعد ، تظاهرات شرکت کرده بودند سخنگوی وزارت بهداری کلانتری منطقه و گاردشهربانی | اطلاعات در آبادان را مورد شادمانی: از این خبر ها : خیر در بازجویی محاصرمشدو یکبارمتیراندازی يكنفر نمی تواند در درجه باشد. | بازرسی قرار داد گفت : این مجمع بعد از ظهر نداشتم . يك شب شروع شد . افسری بنام پس از دستگیری به بخشا دیروز در مقر سازمان ملل شهادت شهود در سرامی بازپرس دادسرای هفت اسم دادند که ستوان رجبی تیرخورد . در تحویل میشدند . تا آخرسال متحد در ژنو کارخود را آغاز در این موقع یکی ازشهود تظاهرات قانون اساسی که آقای | آبادان از بامداد امروز که یکی از آنها این لحظه دو نفر از همان ۰۲ در همانجا بودم و بعدا باید به | تحقیقات وسیعی را برای کتابهایش را دادگاه علیه شادمانی شهادت بیرون آمدند . این دو اوین منتقل شدم، خدایاری داد. وی گفت ما ۱۲۰ نفر ریاست دکتر کاظم سامی و زیر نفع قانون اساسی تظاهرات | شناختن عاملان این حادثه آتش زده بود . من میخواستم نفر تیر خوردند و مردند و او را دستگیر کنم ، آماپدرش و ازغندی و آیرم طراح و زندان بودیم که صد نفر ازما کنید از طرف مقامات مسئول | آغاز کرد. معلوم شد که اصلا با تمام بازجو و شکنجه گر ساواک راهمین شخص بازجویی کرده اسمهای ما را یادداشت کرده ترور عبدالحسین رهبر اوین بودند این کوشش هاخانه راعوضی ، من جز در بود.او از بازجو های بسیار بودند .ولی ما در موقع تظاهرات | بلافاصله در شهر آبادان قول گرفتم ، خودش دخترش گرفته بودند و آن دونفر مورد برای دستگیری فعال و به اصطلاح زندانیان با سروان عسگری فرار کردیم و دهان به دهان گشت و در اصل موضوع نبودند کسانیکه اصل موضوع بودند در خانه دیگری مخفی شده فقط ناظر عملیات بودم من هم آورده بودند. منصور چند مورد هم شلاق زد.ام بودند و به سمتماتیراندازی رئيس : چه کسانی راشلاق نشاندندو سوزاندند و بعد به میکردند . آنها هنگام پرتاب او تخم مرغ داغ استعمال ، زده اید ؟ نارنجک نارنجکشان متهم سپس ادامه داد: ضد خرابکاری. به امیدیان) سرگرد ارتش و تو لباس کردی میپوشیدی و سربازجوی ساواک درکمیته آزادیخواهان کرد را «لو» می حمزه تفنگچی ،مامور دادی و دستگیر می کردی و تحقیق اطلاعات شهربانی و تشویق شدی در این مورد راکیب حمزه، یکی از اکیپ چه می گویی ؟ های کشتی کمیته ضد خرابکاری. وی پاسخ داد : من مورد کرد. هیئت نمایندگی ایران به بختیار بودند دستگیر دختری بود خانه علی اصغر اینانلو مهندس بهمن نوروزی تائید و تشویق ثابتی نبودم، ستوانیکم شهربانی و اداره واگر هم تشویق شده ام گریه کرد و من از پدرش بهداری و بهزیستی در این اجلاسیه شرکت کرده است. براساس گزارش رسیده مدیر پایگاهها و مراکزسیار ایران نامزد هیئت اجرائی آموزشی سازمان جهانی بهداشت در این دوره نیز میباشد کشتی شباهنگ و سراکیب بخاطر عملیات ربودن يبك مبارزه بامواد مخدر، مامـور مهندس جعفر را تحویل کمیته کند .ضمنا کمیته باصطلاح ضد سرگرد عراقی از عراق بود. برو» بود. . در بازجوئی و به خانه مان رفتیم و در آنجا | تمامی شهرهای خوزستان من در مراحل اولیه کار نرفتم جاوب خرابکاری. در زمان فرمانداری نظامی بما ر کرد ، رابط تیمور مرحله منصور شایانی مدیرروشها و برنامه های آموزشی مهندس سید پنهان شدیم. ، به ویژه دزفول که زادگاه این سر را ابتدا که اینکار را کردم . حسین قلمکاری گیر کرد روی صندلی کـداخته دادگاه:خانم زهرا یوسفی نسب اوست ـ انعکاس بافت روحانی نما محکوم شد محمود سیدمحمود مدير شما ( سروان محمد مردم ضمن ابراز انزجار از آزمون و نظارت و پیگیری تبریز خبر نگار اطلاعات مهدی میدانی ) در بازجوئی | نرور عبدالحسین رهبر محمدحسن تقی زاده مدیر دادگاه انقلاب اسلامی تبریز متهم : گروهی بود که کردند. و همین شخص خود اظهار داشته که شما به اظهار تاسف از مرگ این امور اداری عبدالرحيم میرزا حسن محمد پور شکوهی (شادمانی بمن دستبند قپانی زد برادرتن هادی میدانی که افسر | روزنامه نگار قدیمی، چگونگی مواد منفجره و اسلحه داشتند فريد مدير وصول – تقسی روحانی نمای این شهر را به و به دستبند یک صندلی آویزان شهربانی اداره عمومی است | ماجرا را از دفتر نمایندگی اتهام همکاری بارژیم سابق و تقی زاده مدیر مالی و یوسف یکی از آنها مسعودستوده گردو آنقدر مرا سرپانگهداشت گفتید چندنفر را کشته ام و | اطلاعات در آبادان جویا قاسمپور، حسین تدین تبریزی سخنرانی وتمجید از رژیم منفور حقیقی فربودکه برنامه رادیوی که از هوش رفتم. وقتيبهوش نمیدانم اینها را در پرونده ام | میشدند میهن پرستان را ضبط و میان آمدم بمن می پهلوی در پادگان ها و مجالس گفت، بالابر و و محمد مسافرین به سمت منعکس میکنندیانه . ما دونفر مردم بخش میکرد . از این صدای میمون دربیاو را هنوز معلوم نیست رهبر تشریفاتی محاکمه کرد. منفجر شد هارا دستور دادند که آزمون و احمد حسنی، ستوانیکم بختیار و دولت عراق بود . من سپهبدصدری را دستگیر کنیم ارتش و سرپرست اکیپسیمرغ ماموریت یافتم ، او را بربایم. از اکیپ های کشتی کمیته ضد این کار را کردم و او رابه خرابکاری. تهران آوردم. ضمنا سرتیپ على فتحى شادافزار ادامه داد : یکی ارتش ، متهم دیگر بود امین، فرمانده تیپ زرهی همدان از بازجوها بنام «هوشنك فهانی، دختری عضو سازمان مجاهدین خلق ، بنام«فرشته سحرگاه امروز تیر باران شد. انتقال یافتم و انتقال برخلاف محاکمه شکنجه گران و بهداشت را هنگام بازجویی بود . اول خودم را بشدت شکنجه کرده بود . بازجویان ساواك معرفی کردم . هر مسلمانی می جنگ با خداپیروزی ، اگر خدمت کردم که بما گفتند، گفت : دادگاه محاکمه و محکوم به اعدام شده بود که قبلا در ۲ سال پیش به ساواك معاونان مدیران اداری و میل به خانه مجاهدین | در نزدیکی منزلش ترورشده دادگاه سرانجام دی را من این دختر را که دانشجو وصول و مالی سخنرانی از کسوت ۳ماه زندان و خروج شعبه سوم دادگاه انقلابی داند ، از دست او نجات دادم. ی روحانیت محکوم کرد. منكس اسلامی ایران ، به اتهام انفر آنها ، روسری فرشته را از ندارد ، برای این بود از تیرباران شدگان رسیدگی سرش برداشتند ولی من اجازه هستند من چه کسی بودم که من میدانم که عملم درساواك عامل فساددرروی زمین باشم. بوده و به دادگاه اعلام زندانیان | منزلش منتقل کرده اند . گفته در اختیار احمد حسنی مامور آنها دشمنان خدا و دین گروه حمید اشرف متهم دیگر بنام مهدىنجاتیان مقدس گفت : من بعنوان گروه ٥٠٠ کیلو مواد منفجره درجه دار چترباز در ارتش فرش و وسایل خانه کشف شهدای کن و تهران نو میرفتیم آیا می فهمند که از طرف و یا این اتفاق درجای دیگری خدمت میکردم . ما شصت شعبه ۲ دادگاه انقلابی من کشته شده اند یادوستانم. | افتاده و بعد جنازه شده بود که همه را سرقت درجه دار و ٦ افسر بودیم کرده بودند . من هم از آیرم تهران عصردیروز محاکمه و در زندان قصر که انومبیلش را به نزدیکی و ازغندی کورکورانه تبعیت نفر از عمال رژیم سابق را کار می کردم به شکنجه میدادم. همسرتان به اسامی محمد مهدی میدانی ادامه داده است که برای میشود با توجه به اینکه علی خداداد – حسن نفر بودولی کتک نخوردممستوره سویچ روی اتومبیل نبوده شکنجه دادن از بدترین شکنجه احمدزاده را از قزوین آوردم کردبچه – حمزه تفنگچی است عاملان این حادثه ها استفاده میکردید. به این علی اصغر اینانلو احمد با او صحبت کردیم و در معنی که بازنهای مختلف روابط | عبدالحسین رهبر را درجایی دادرسی به ۳ سال و نیم زندان حسنی را آغاز کرد. جنسی برقرار کردید دیگر ترور کرده و سپس در آغاز این دادگاه که با همچنین همسرتان اظهارداشته تلاوتی از آیات کلام الله که شما 4 دستگاه آپارتمان | به ردیکی منزلش برده و با تمام شده برای واردکننده واقع در میدان کندی خیابان میکردم . منصوره کاویانی هم ساواک قرار گرفتیم ، ما رابه شهربانی بردند . آنجا سرتیپ سجدهای با ما صحبت در فروش لاستيك ارزان کمیته انقلاب اسلام مناطق ۲ و ۹ اعلام کرد بمنظور مقابله باگرانفروشی اسطه و کوتاه کردن دست و ها تعداد قابل توجه لاستیک اتومبیل به قیمت من کردو گفت : در اینجا مقررات من کرد این اتن عبارت بودند از دادم روسری را به سر کند عبدالله نوروزی فریدون شادافزا جواد مخفی ،محمد اشتباه قنادزاده ماهی حسین میکنم عملم را قبول دارم يك آلت دست بودم من قلمکاری، احمد رستمخانی،مهدی درگیری خیابانی نداشتم و از مبارزانی بنام شهلای نجاتیان مقدس،اسدالله بختیاری فقط عامل دستگیری بودم بهاردوست ، مهناز و مهوش یدالله شادمانی. برای هر رئيس : منظورتان چه بود؟ تابش و چند نفر دیگر در یک از این عده که بازجویان قلمکاری : اصولا کسی شکنجمگران و مسئولان کمیته اتاق سه در چهار شبانه روز که به گشت میرفت جوانتر بازجویی می کردم باصطلاح ضد خرابکاری بودند خواهر صدا دادسرای انقلاب كيفر میزدم . من از خواستی، صادر کرده و آنان هیچ متهمی پول نگرفتم و به تجاوز نکردمام ، سید را محارب باخدا ورسول خدا و نایب امام، مفسد در زمین نظامی حکمفرماست . من در او را با اتومبیل خودش ظهر در محل کا نون توحید اکیب صادق کار میکردم و محکوم شد سرو ان شکروی سراکیب من بود. در برنامه حمید اشرف من در بازجویی چریکهای آنهارا پرچم برگزار میشود ،شرکت در اختیار تاکسیرانان قرار فدایی خلق تجربه نداشتم ، اما مجید شروع شد کیفرخو است که هرکدام نیم میلیون تومان برداشتن سویچ متواری بودیم که گفتند ده نفر مسلحو متهمین قرائت گردید و سپس قیمت داردو ۷۰۰ هزارتومان شده اند بود . من هیچکس را دستگیر کمونیست هستند. واحدکيهان عبدالحمید درخشنده ،قربانعلی متهمان به ترتیب بدفاع از پول نقد دارید. در این باره چه میگویید ؟ میدهد در این جلسات به ترتیب نکردم . يك اختناق عمومی سراسر کشور را گرفته بود صادق روحانی(آیت الله روحانى) ويك اختناق خصوصی ما را مثل تارعنکبوت در برداشت کوشش کنندمدربه فساد کشیدن را از قم آوردند و گفتند از ابو الحسن بنی صدر تحت عنوان حبرنگار اطلاعات در کمیته انقلاب اسلام آبادان ، ساعاتی پیش از مناطق ۲ ۹ به سری خود پرداختند نخستین متهم • محمد ساواک و نیروهای کمکی ننیپور که ازغندی پرونده ارتش هم بود. تیراندازی از آنها را تنظیم کرده بود ، از متهم: آقای رئیس دادگاه من | مرور در منزل یکی ساعت 4 تا ۹ صبح طول کشید طرف تیم تعقیب و مراقبت تحت من هیچ نقشی نداشتم و نظر بودند . آنها که باروحی مهدی میدانی، پس تا زن دارم و این خانم من | همسایگانش میهمان بود و از قرائت جو انان،سد رام خدا و بهروزی ازاد بازجویی کن . من گفتم رئيس : اکیپ شماچندنفر نگهبان اسلحه و اتومبیل بودم آهنگران تماس داشتند ، در کیفرخواست در دفاع از حسادت میکند. بپرسید در حدود ساعت ۷ بعدازظهر از جامعه شناسی نسل جوان زمینه اعلام کرده است که حجت الاسلام هاشمی رفسنجانی آیت الله شاه آبادی در این هر حاته تحت عنوان زمینه اقتصادی طایرهای به ابعاد ۱۳ ×٥٦ به مبلغ ۱۸۰۰ انقلاب و دکتر آیت در باره مسائلی پیرامون حکومت ریال به تاکسیرانان عرضه میشود و صاحب هر اسلامی سخنرانی خواهند تاکسی میتواند با در دست داشتن حواله از شرکت تعاونی داشت ظهر جنازه غرقه بخون وی ضربات خنجر بر دست را دستگیر کردند ؟ مردم .اعمال شکنجه دانست و به چون اعتقادات مذهبی دارم، از روزیاکیپ ما را به این علت خانه امنی واقع در خیابان خود اظهار داشت : تمام مدتی در زندان بودم از آنجا خارج شد و برای قلمکاری : 5 نفر . ضمنا ار استناد اقارير صریح متهمان و بازجویی نمیکنم. که سراکیپ ما مريض بود ،به مهدیخانی محاصره شدند بمجزخوشرفتاری چیز دیگری | انجام کاری به محلی رفت محمد قنادزاده در دفاع ازخود کردم. اسلحه نیز حمل نمی احراز سمت ضد مردمی کمجز اکیپ خشایار سپردند . بعداز موقعی که دانشکده پلیس از من دیده اند یانه. این فقط | تا اینکه در ساعت ۸ بعداز رئيس : شما چطور حقیقت نابودی مردم نتیجه ای نداشت گفت : چون در برنامه پرش که ما چشم متهمان را نمیبستیم. ظهر یک روز تابستانی ، در را تمام کردم به زندان قصر حسادت زنانه است همسرم را نمیگوئید ؟ رئيس : چشم مرافرسنگها و نیز به استناد شهادت شهود در ارتش مرسوم است ، کمرم خیابان نادری اکیب خشایاربه متهم : من فقط به پای منتقل شدم . سپس به زندان پریروز نزد من آمد و گفت | پیدا شد. عینی و بعضی ازشکنجمشدگان، شکست، در معیت٦٠ درجه دارو٦٠ بسته بودند . شما می گوئید دختری مشکوک میشود ، من این حرفهارا به بازپرس چریک های فدایی خلق شلاق سیاسی قصر انتقال یافتم برای متهمان تقاضای مجازات افسر ، در سال ۰۵ به امر شده چشم کسی را نمیبستیم ؟ دختر فرار کرد و حین فرار در زندان با مجاهدینی مانند گفته ام، من گفتم ایرادی ندارد چپ، گردن، شانه وارد تاکسیرانان (با ذکرمشخصات مخلوع به کمیته ضدخرابکری کرد. قلمکاری : من مسلمان با اسلحه تیراندازی کرداکیپ دادگاه،دادگاه اسلامی است. نوروزی ، متهم ردیف اول آمدم . من مسلمان هستم ،ولی هستم . ماه رمضان به مسجد خشایار نیز او را تیر زد ،ما مگر آنها انسان نبودند؟ آنها عراقی، آقای امانی، حاج آقا آنها باید خودشان تشخیص تا مچ پاره شده است در خیابان مجاهدین ( ژاله رفته بودم وشبی از کارد پس از قرائت کيفر خواست توفيق يك مسلمان خوب را که کمک اکیپ خشایاربودیم، میز بدنبال ایده خود مبارزه شهاب آشنا شدم . در زندان بدهند که من گناهکارمیانه. همچنین شکافهای عمیقی در سابق ) مراجعه کند و به دادستان گفت: شخصی که نداشتم . در کمیته بمن گفتند شهربانی كتك مفصلی خوردم. بعدا رسیدیم ، از دادگاه انقلاب میکردند . (دنباله و مشروح مدافعات | ناحیه گردن و سینه دیده هر راننده تاکسی در امروز در مقابل دادگاه به لباس شخصی بپوشم . من اصلا رئيس: شمامی گوئیدفساد اسلامی میخواهم که مرامورد با آنها صحبت و بحث مي بقیه تیرباران شدگان و مذاکرات | میسود. عنوان بازجو یسار اک ایستاده، ساواك رانمیشناختم . قرار بود ؟ شمافساد روی زمین جیس عنو قرار دهد . شادمانی : اسماعیل هادیان، کردیم و : حدودی ماهیت دادگاه آنها از نوار پیاده شده ترور شادروان عبدالحسین بتدریج از شمـاره آینده | رهبر که از همکاران قدیمی و آمده تاکسی) به حسینیه فاطمیون رئیس: چرا آنها را میزدی؟ آیت الله انواری ، حاج مهدی و دست چپ از شانه حلقه طاہر فروخته میشود. حسن سلامتیـان ، فـرشـاد ضدمردمی رژیم برایم روشن روز چهارشنبه ( فردا درواقع بازجو نیست . شغل گردان ما به ظفار برود به ما گردید ، یعنی افرادراكتك مرکز فعالیت اسرائیلیها زدید . آنها را آویزان من گفتند هر کس نمیخواهد برود نام قله شاه نشین سپهری، مستوره ستوده را شد. من به زندانیان محبت بنظرخواندگان محترم خواهد | صدیق روزنامه اطلاعات در اسدالله بختیاری متهم زده ام در دی ماه سال ۰۳ ساعت 4 بعدازظهرابو الحسن سازمانی من بازجو بود . میکردم که چندین دفعه هم رسید) . آبادان بود، موجب تاسف و از چهارنفر بیشتر بازجویی تحویل دادرسی ارتش میشود. ردید ، مجاهدين وجريك ديگر گفت : من در یک خانواده مذهبی و کشاورز تربیت شده ام کارگران خود،رابطه سیاسی ۱۲ روز پیش که مرادستگیر کیانپورنیز در صفحه ۱۱ چاپ | بویژه همکاران او در موسسه داشت، درتولیدارو دستگیر کردند بلافاصله حاج آنا شده است. بنی صدر بمناسبت هفتمین به الفتح دکتر مهدی ممکن و قتی که با مرا خواستند و تذکر دادند. ادعا نه دادستان انقلابی علیه | تاثر شدید جامعه مطبوعات روز شهادت استاد مطهری زیرشکنجه کشته نکردم که همه آنها نیز آزاد من به ساواك پناه آوردم و که شده اند اسم آنهارا میگویم شدند . شما که در ساواك را ترجیح دادم. ری از رئیس دادگاه خواست بهمین جهت مرا از سربازجویی بودید ، برداشتند. زیرا من متهمان را قرآنی در اختیار وی قرار دهدتا حرفهای واعظ را آزاد کردهبودم . این چهارتن آیه چهرازسوره توبه را بخواند کردید و صبح بعد ، او گرفته ام گردید؟ شما عبارت بودند از : احمد نعیمی رئیس قرآن را به وی داد و کردن او را می تبرخوردی ؟ تغییر یافت در گروه فیزیک دانشگاه ضمن انجمن کوهنوردی دانشجویان حقوق دانشکده حقوق و علوم درخواست رسیدگی فوری به اطلاعات شد. روزنامه اطلاعات تهران واقع در خیابان کارگر (امیرآباد شمالـي سابق) بسمه تعالی سخنرانی خواهد کرد. محاربه با خدا نکرده ام ، من یک گلو لمبمکسی شلیک نکرده ام رئيس: چرا دستگیر شد؟ ولی خودم ، هدف گلوله قرار متهم: او تعدادی از نشریات رئيس : چطور شد که مجاهدین خلق را به کارگران شهادت جانگداز استاد مجاهد فيلسوف عظيم الشان جهان واقعه غم انگیزترور این خبرنگار سیاسی اعلام کرد روز جمعه خود داده بودو کارگریپس | تشیع آیت الله مطهری را به ساحت مقدس حضرت ولی عصر قدیمی و دستگیری و مجازات چهارده اردیبهشت اکیپ کوم داشتن کتاب متهم : خیابان آقاشیخ هادی از دستگیری، در مورد او | ارواحنا فداه و رهبر انقلاب امام خمینی ومراجع عالیقدر عالم شدید مسببین حادثه ،این مصیبت نوردی دانشجویان مسلمن گرفتید درحالی تیراندازی شده اعتراف کرد و چون دکتر | تشیع تسلیت عرض نموده وانزجار خود را از منافقان چپو را به خانواده بخصوص همسر دانشکده حقوق به موفقیت به براقانی فارغ التحصیل دانشکده متهم آیه چهار راخواند. رئیس دراماتیک و پریوشخواهرش پرسید منظورت از قرائت این را می بود رستم احمد گفت خواهرم بیماری قلبی آیه چه بود این آیه که تور دارد. آنها را آوردم با هم محکوم میکند. همانطوریکه در دانستید طلب هستند، خانی ، تقاضای بلندگو کرد در رده بالا بود منهم برای | راست اعلام و خواستار مجازات شدید عاملین ترور فقیدسعبد و فرزندان داغدار عبدالحسین قله شاه نشین صعود کردند ملاقات کردندو مندم در ایستادم این آیه آمده ، شما فرمان یشان را سد می کردید. من بلندگو بردم و در آنجا دستگیری او اعزام شدم در | از دولت موقت جناب آقی بازرگان میباشیم رهبر تسلیت میگوید و برای این قله را تغییر نام دادند تارنیسم متوجه ملاقات آنها خدارا نشنیده اید و فرمان امام گوئید وقتی که فهمیدیم نیرخوردم ، آن محل مرکز کارخانه دستگیرش کردیم سندیکای کارگران کارخانجات مقدم آنان ازدرگاه ایزد منان سلامت نام جديد قله الفتح است نشود، بعد نیز آنهارا، آزاد اشتباه بوده پشیمان شده ایم. فعالیت اسرائیلیها بود و یک خانهاش ۳۰ هزار تومان | ١٠-١٠٤٨٢ شکیبایی مسئلت دارند. در عامل دستگیری بودم • • • · • . اخبارداخلی . . • • • ( · * – 5 9 خبرنگار کرد بگونی تا برایت انجام دهم. اطلاعات ترورشد 23 عراقی برایم تلگراف اظهار داشت که اگر | ● ( سهشنبه۱۸ اردیبهشتماه ۱۳۰۸- شماره ١٥٨٤٨ . ● ملاقات وزیر فرهنك سفير كبير دولت جمهوری سوسیالیستی چکسلواکی با دکتر علی شریعتمداری وزیر فرهنگ و آموزش عالی ملاقات کرد. باشناس ترور شد جباره عبدالحسین رهبر مشغول بکار شدند. نخواهد شد امیر انتظام درباره علت لغو معاون دانشگاه ملی این مصاحبه ها به خبرنگار روابط عمومی دانشگاه ملی ایران اعلام کرد که بنابه خبرگزاری پارس گفت: علت لغو مصاحبه های مطبوعاتی عبدالحسین رهبر روزنامه پیشنهاد شورای موقت دانشگاه که هفته ایسمبار انجام میشد آقای مهندس احمد اصغریان بعدا اعلام خواهد شد. خبرهای کوتاه در این دیدار درباره نظام لغو شد امروز اعلام شد مصاحبههای مطبوعاتي عباس امیر انتظام تربیتی دو کشور و برنامههای حرفه ای در این نظام و همچنین چگونگی مبادلات فرهنگی علمی معاون نخست و زیرو سخنگوی و هنری و دیدار های متقابل دولت موقت جمهوری اسلامی از موسسات آموزش عالی مذاکراتی صورت گرفت ایران تا اطلاع بعدی انجام . جدی، ازطرف سرپرست موقت دانشگاه به سمت معاونت اداری «دانش آموز مبارز» انتشار یافت و مالی دانشگاه منصوب – انتشار «بامداد» آغاز ● 9 مصاحبههای مطبوعاتی سخنگوی دولت > روزنامه «دانش آموزمبارز، انتشار یافت. این روزنامه که ★★★ جویند ۲ این انتصابات درصندوق کارآموزی و ابسته به وزارت کار و امور اجتماعی انجام L – . ✰✰✰ دانشجویان حزب جمهوری اسلامی طی اطلاعیه ای از تمام دانشجویان مسلمان دعوت کردندتادر چند برنامه سخنرانی که در روز های چهارشنبه نوزدهم ، پنجشنبه بیستم و جمعه بیست و یکم اردیبهشت در ساعت هفت و نیم بعد از ★ ● *** به دعوت انجمن اسلامی معلمان خانم گرجی جمعه ۲۱ اردیبهشت ماه ساعت ۱۱ صبح درباره شناخت اسلام | در محل ده نظرآباد جنب کارخانه مقدم انتهای جاده کرج سخنرانی خواهد کرد – دکتر محمداسلامی ندوشن امروزساعت 6 بعد از ظهر درمحل سازمان مرکزی حزب ایران تحت عنوان ایران در جستجوی کدامراه است، سخنرانی خواهد کرد.