ص۴
بارزترین صفت انسان دکتر جوادهیئت اخلاقی بودن اوست.انسان بوسیله ارزشهای متعالی مافوق سودجویی از سایر موجودات متمایز است.منشاء این ارزش ها عالی اخلاق است ، اخلاق، علمچه باید کرد و تشخیص خیر از شر است احساسات د تشخیص خیر ازشر یعنی در تائید کار خوبورد کاربد قواعدی وجود دارد آنها اخلاق با مجموع قواعد اخلاقی را تشکیل میدهند . منشاه این قواعد، بعقيده بعضی از فلاسفه ، از خارج است مانند جامعه ، عرف و عادت و یا دین بعضیها معتقدند که منشاءاخلاق،عقل است . در اسلامچون معرفت الهی متکی بر مقل است تواعد اخلاقی در عین شرعی بودن عقلانی است.معمولا اخلاق را از دو دیدگاه دینی و غیر دینیو یا فلسفی موردبررسی قرار میدهند 9 • . 9 · • · اخلاق افلاطونی وعلم چه بایدکرد! > • 9 • نظرهاواندیشهها . و تربیت صحیح فرزندان از تکالیف شرعی و اخلاقی دریابد . پس از چندی ، در پی این هدف از هند به کشورهای است همچنانکه احترام پدر عربی رفت و در این سفر هابه زیارت گانه خدا نیز نایل شد. و مادر و بزرگتران بفرزندان و همین زیارت او را یکسره دگرگون کرد و افکار تازهی به توصیه شده است . بگفته | مخیله اش راه داد . او هنگامی که در جریان برگزاری مناسک پیغمبر اسلام کاملترین مومنین حج ، به چشم خویش دید که چگونه صد ها هزار مسلمان با خوش اخلاقترین و بانزاکت رنگ ها و نژاد ها و زبان ها و فرهنگ ها و آداب و رسوم خاکی هم بکارهای آخرت دهید موجب رضای خداست و ترین آنها نسبت بخانواده متفاوت ، اما با یک نیت و یک ایمان و یک اندیشه باشکوه است ضمنا در اسلام بعد از مذهبی واحد ، از نقاط مختلف جهان بخانه خدا آمده اجتماعی در اخلاق هایدینی منشاء نتيجه وخود عمل ليتخبرلين مو اردپیش آمده ضروری است کورانه و بدون غایت می . تورات دستورات دیگری هم ارزشهای اخلاقی خداوندو شرط است (الاعمال بالنيات). مانند سبرو مرحمت بده فرمان و همین مستلزم بکار بردن نظر پندارد نظرشان در ردازد.انسان باید جنبه الهی عمل نیک و اخلاقی همانست اخـلاق بنظر کالت اساس اخلاق عقاید دینی است . خیروشر اضافه شده است. در ده فرمان ملی است خود را اکرام کند متفاوت است بعلاوه تعریفو برخیرخواهی است که بشکل بوسیله احکام الهی از ضمن تاکید برتوحید،احترام مقامی که یک نظام فلسفی برای در قرآن غالبا ایمان باعمل خاکی (نفس اماره) را مطیع در راه خدا انجام شود. متمایز شده و دربرابرخير، وظیفه وبدون قید وشرط باید به پدر ومادر توصیه شده و صالح همراه است و این نکته رام سازد از اینجا اصل درمورد اصل اعتدال درقرآن انسان قائل شده در تعیین و که بدون هیچ منظور و فقط شرک بدترین گناهان عاق | چنان عظیم و جلومی چنان باشکوه از همبستگی و همراهی را و الدین است به نمایش گذاشته اند ، ناگهان فکر اتحاد ممالک اسلامی و ملت ثواب و برای شر و بدی باشد و با در قانون زیربیان قتل و جنایت وزنا و دزدی نشان میدهد که ایمان و اخلاق توجيه قواعد اخلاقی دخالت اکه در اسلام میزان فضیلت آیات متعددی آمده است مثلا را لازمه ایمان میداند و در شما را جماعتی معتدل قرار قرآن کریم آیه 60 هست پیغمبر اسلام وطن خواهی های مسلمان جهان در مخیله اش ایجاد شد و با خوداندیشید که اگر روزی همه این مسلمانان همفکر و همطریق ، اتفاق به یکدیگر دهند . کدام نیرویی در جهان است که ارزش انسانی شناخته شده بایکدیگر مرتبطند یعنی در اتحاد عقاب آمده است میشود :جنان عمل کن که عمل دروغ و حسادت منع گردیده اخلاق غير همینی براساس توبرای اعمال دیگران نیز در است ارزشهای انسانی پایه گذاری حکم قانون ونمونه باشد اخلاق مسیحیت؛ بر رویدر و ایمان بااخلاق کامل میشود شده و عمل نیک و بد در انسان را هدف قرار پایه محبت بخدا و محبت به وسیله و بشخصيت السا نزدیکان قرار دارد . بعـد دادگاه وجدان مورد بررسی قرار میگیرد احترام کن ارزش اخلاقی فعلی که فلسفی اخلاق اسلام اخلاق لازمه دین است انسان در قرآن موجودی همچنین اعتدال نمودار می دادیم (و كذالك جعلناكم امة انفال دفاع از وطن و جهاد بتواند به مقابله با آن برخیزد ؟ وسطا ـ بقره ١٤٢) و کسانی برای مسلمانان فرض شناخته سید با این اندیشه به سیرو سیاحت خود ادامه داد.در شده است مدت کشت و گذارش با چند زبان مختلف آشنا شد .در زمینه دراخلاق سیاسی عدالت | اوضاع و احوال ممالک شرق و بخصوص ملل مسلمان اطلاعات و تجربیات فراوان بدست آورد و آنگاهبه افغانستان مراجعت ر امانت توصیه شده است و محبت به نزدیکان تعمیم یافته وشامل محبت بیمه حتی به کسانیکه بتوبدی در بررسی و تعیین تواعد اخلاقی در ناشی از وظیفه و تکلیف است دشمنان کرده اند گردیده است زیرا سئوال مطرح میشود : ۱- بمناسبت مقصد نیست بلکه زندگی خوب برای انسان بخاطر قانونی است که عمل همه برادر کدام است۲-آدمیان چگونه بخاطر آن صادر شده است (قانون وظیفه) . وظیفه امـر باید عمل کنند ؟ ملل است و از احترام بقانون بهمه كمك قسمت است مهمترین غایت توجـه است دارد. شود. تقوا یعنی حفظ و آگاه و صاحب اراده و اختیار صیانت خودالهی و رامکردن که بهنگام خرج اسراف نکنند رسول خدا میفرماید من برای و جانشین خداوند و امانت خود خاکی یا نفس سرکش و بخل نورزند بلکه میـان داراو در زمین ، تعریف شده تکمیل فضایل اخلاقی مبعوث و اعتدال برای برآوردن نیاز ایندو معتدل باشند (و الذيـن شدم (بعثت لاتمم مكاره الاخلاق) است بهمین جهت مکلف و و در قرآن پیغمبر اسلام به اخروی . اذا انتـر الـم يسرفوا های دنیوی و مسئول شناخته شده است مبنا و پشتوانه اخلاق در بثقتروا وكان بينذالك قوما عدالت در اسلام بالاترین | کرد . ولی در این مراجعت ، ناگهان اوضاع آنجا را چنان داشتن اخلاقی عظیم توصیف (كلكم راع وكلكم مسئول من فضیلت شناخته شده است مغشوش و آشفته دیـد که ابتدا نمی توانست باور کن اسلام ایمان بخـداوند است – فرقان ٦٧) شده است (انک لعلی خلق عظيم) رعيته ،حدیث نبوی) خداوند از امـراء در مورد وظایف اخلاقی ، با سپاه و سرکردگان کشور زیرا فضایل اخلاقی (مانند و حدیث نبوی چنین است که هستند . باید تعالیم اخلاقی قرآن یکی از تھے انسان را از خاک پست آفرید بهترین امور میانه آنهاست انسان نسبت بدیگران | طرفداران و جیره خواران خود به جان یکدیگ کرد و کسانی مهمترین و مشرو حترین عفت ، امانت ، درستکاری و از روح خود در او دمیده افتاده بودند و برای بدست آوردن قدرت ، موجی از کشتار خوشبخت هستند که در آرامش احسان ،ایثار و فداکاری ) (خیر الاموراوسطها) و از دستورات قرآن و پیغمبر های آنست و در آیاتی که و اسماء را (علم) باو آموخته . سید نیز ، با آن سرپرشور و كلمات حضرت علی است که اسلام چنین است : مسلمانان | و ناامنی براه انداخته بودند راجع به داستان های گذشتگان روحی بسر می برند . اخلاق مغایر با سودجوئی است و او را امانت دار خود در ماجراطلب خود وارد میدان شد و به گروه طرفداران امیر چپ گمراهی است برادر یکدیگرند . مسلمانان ضیحیت براحساس ودلتکیه فلاسفه قدیم و جدیدضمن ناشی میشود در عالم در نوع انسان بایدجهتی و پشتوانهای راست زمین قرار داده است . پس دوست محمد خان افغانی پیوست .بزودی این امیر افغانی پیروزی بررسی سئوالهايفو قاسخ قانون وجوددارد :قانون طبیعی دارد در صورتیکه اخـلاق دادن بمعانی اخلاقی است انسان دارای دو جنبه داشته باشد تا این ارزشها و راه میانه راه درست است. باید کمک و غمخوار یکدیگر تفسیر حکمای اسلام باشند . اگر بندهای بدیگری را بدست آورد و در دولت خود ، سید جمال را سمت مشاورت های مختلفی به آنها داده اند که باجبر اعمال میشود مانند اسلامی برعقل و دل هردو قبل از تشریح مبانی اخلاقی را بپذیرد و آنرا محرومیت یکی جنبه خاکی و دیگری جنبه داد . اما جنگ قدرت طلبی که ادامه داشت باعث شد تاچندی که بطور اختصارنمونه هائيرا غذا خوردن در موقع گرسنگی متکی است . در اسلام لازم است انسان را خدائی.هم بخاک (دنیا نیازمند معتقد باشد که عمل درباره اعتدال اینستکه درحال کمک کند خداوند باو کمک گروه دیگری پیروز شوند و قدرت را از امیردوست این مقاله ذکر مینمائیم : دوم قانون اخلاقی که با بستنی اخلاق در اسلام .اخلاق است و همبخداوند (آخرت). از دیدگاه اسلام مورد توجه نیک نزد خدا ماجور است تعادل عقل آزاد است و تا خواهد کرد . از غیبت و محمد خان، و خاندان او بازپس گیرند .بدینگونه سیدجمال قرار دهیم زیر در مبحث اخلاق. اسلامی را میتوان در در بنظر سقراط منشاه است نه جبری مانند دستگیری پس دنیاگرائی صرف و یا آخرت و سوء ظن بپرهیزید. افترا بنابر این مرکز نقل و پایه اخلاق غرایز و تمایلات متعادل نباشد که دیگر جایی در افغانستان برای خود نمیدید برای بار دوم شناسائی خیر و زندگی خوب از مستمندان و با ترجیح کرائی محض برخلاف فطرت اگر کسی از اخلاق و کردار اساس شخصیت انسان و ارزش نمود : قسمت بررسی اسلامی و وظایف انسان را نمیتواند آزادانه بامورمعنوی دانش است اگرکسی بغضیلت حقیقت بر مصلحت و یا جلای وطن کرد اخلاق در شریعت اسلام و رضای خداو ندو رسو لتشكيل انسان از دیدگاه اسلام است. های انسانی مطرح میشود. بد خودتوبه کند تو به او و عالم بالا بپردازد دانش آراسته گردد ، خوبی گفتن حقیقت بهر قیمت سید ، این بار نیز ابتدا به هندوستان رفت . پس از مدتی در اسلام و ظایف اخلاقی قبول و گناهانش بخشیده اینجا باید توجه داشت که چگونه زیستن و چگونه اخلاق در فرهنگ اسلامی میدهد و رضای رسول هم را میشناسد و دنبال بدی راهی قسطنطنیه شد و آنجا ، بارجدل و مقامات مختلف کشور هدف اخلاق سعادت انسان ۱ـ اخلاق در شریعت اسلام رفتار کردن در هر دنیا و آخرت دو منطقه و مرر جز رضای خدا نیست ولی پنج نوع است :۱ـوظایف میشود نمیرود . بعبارت دیگر شر و است ولی هدف انسان تنها اخلاقي مبتني بر جهان بینی آن های مشخص جغراف ائی نیست تکیه گاه اخلاق در شریعت عثمانی آشنا شد . این آشنایی و معاشرت دایمی بامردان بزرگ باید توجه داشت که منظور مسلمان از اقوام مختلف انسان نسبت بخدا ورسول بدکاری نتیجه جهل ، یعنی سعادت نیست یعنی نبایددر کشور مشانی ،بخصوص سخنرانی ها و خطابه هایی کسید نظام است اسلام قرآن و سنت رسول و ظایف انسان نباید یکدیگر را مسخرمکنند. بلکه بعنوان صفت بکار برده اختلاف درباره ازرضای خداوند رضای خلق خدا ۲ – عدم شناسائی خیر است اکرم (ص) (حدیث) استولی شده مثلا اگر کاربرا بـرای نظریه های اخلاقی نیز نسبت بخویش . ۳ وظایف با هر کس متناسب با مقام در جمع مردان آگاه و مجامع علمی و سیاسی و مذهبی ایراد انسان طبیعتا بفضيلت اخلاق میکرد ، باعث شد که به نام مردی آگاه دانشمند ، شهرتی در کند لابق سعادت نبع شخصی انجام داده باشیم گذشت زمان و تغییر مقتضیات اختلاف در جهان بینی و سویه او رفتار کن و فران در جائیکه مسائل انسان نسبت بخانواده . ٤- متمایل دنیوی است و اگر همان کار اخلاقی مطرح است خدا سرچشمه میگیرد. کسی زندگی بحث و نظر در باره مستعد است و این گردد یعنی اخلاقی بشود استعداد با تعلیم و دورکیم جامعه شناس امور اخلاقی را ایجاب مینماید تربیت را برای دیگران انجام دهیم جهان را ناشی و تحت و در مواردیکه استناد به نص جنبه اخروی خواهد داشت خالق حکیی میداندباکسی عالم را ناشی از حرکت کور کافی نیست تطبیق آن با بس انسان میتواند درزندگی نداند و بعد در نظم است بلکه باید وظایف انسان بوطن متناسب با فهم او سلام ظهور و تحقق می یابد پس معروف فرانسه معتقد است دانش منشاء تمام فضیلتهاست که ریشه اخلاق را باید در و در عین حال منشاء حظ جامعه جستجو کرد یعنی اخلاق محصول جامعه است و خور بدست آورد و در پی این اشتهار ، مسئولان دولت ، به سلک ، موافقت کردند که وی در آن کشور خلق خدا یکی می شوددرعمل وظایف انسان نسبت بدیگران به بزرگان حرمت و بخردان عثمانی هم چنین است شما هر کار انسان باید در برابر خدا محبت ک مدرسين علوم دینی درآید لذا امانت خداوند است اما هنوز مدت چندانی نگذشته بود ، که ابتدا مقامات برای خلق خدا انجام شاکر باشد و او را همیشه روحانی ترک و سپس ، به تحریک آنها ، مقامات سیاسی ترک حاضر و ناظر بر اعمال خود سلام دادن سنت و مستحب عبادت نو می شکر است و جواب سلام و اجب باری از در مخالفت درآمدند.علت این مخالفت افکارتندو عقاید بداند جوانان باشخاص | و نظریات انقلابی سید بود که در آن زمان به مذاق روحانیون گزاری و توجه بخالق است. وظیفه انسان نسبت برسول مسن و سواران به پیاده ها ترک و مسئولان امور کشور عثمانی ، چندان خوش لمی به نشسته ها آمد . بدینگونه ، مخالفت افراد صاحب نفوذ ترک باعث شد هم در رضای خداوند یعنی و پیاده ها سعادت است ر است در جهت رضای مردم است کسانیکه از پس دیگران که وی را از آن کشور نیز طرد و تبعید شد در سال ۱۸۷۱ میلادی بود که ناگزیر ، از ترکیه عثمانی بگفته پیغمبر اخلاق آنست میرسند بکسانی که در پیشاند آنچه را برای خودمی باید سلام دهند حق همسایه به مصر رفت و حوزه درس خود را ، در آنجا تشکیل داد. آنجا نیز انکار بلند و مقید انقلابی اش ،از همان آغاز اهی برای برادران مومن را نگهداریدکسیکه همسایه اش مر درست و یا نادرست است افلاطون نیز مانند سقراط با تغيير عرف وعادات جامعه علم را منشاء حسن اخلاق تغییر میکند . آنچه راجامعه میداند و تعلیم و تربیت را پسندد رامر میکند خوب برای آن ضروری میشمارد. است در صورتیکه در اخلاق بعلاوه افلاطون معتقد است اصالت فرد آنچه خوب است که اصول اخلاقی حقایق بانسان امر میشود . در مکتب عینی هستند یعنی کردارمعینی اگزیستانسیالیسم هدف انسان وجود دارد که بطور مطلق از زندگی سعادت بیشتر است و مستقل از عقیده هرکس وبرای خودش زندگی میکند را آزاد و باحسن نیت وهرچه مانند قوانین : تو نبایدآدم انتخاب کند اخلاقی است بکشی و یا تو نباید دزدی نظر امروزی درباره سعادت و امثال آنها افلاطون عبارت از برآورده شدن بود که خدا نیـز آرزو ونیاز های بدنی ورو ابـع موازین اخلاقـي است. در اخلاق دینی بطوریکه . در صورتی که قبلا اشاره شد قوانین اخلاقی بعقیده اغلب ادیان خداوند منشاء الهی دارند و بوسیله خالق اخلاق و خیر است پیغمبران بصورت احکام و یا باعث شهرت فراوانش شد . طوریکهبزودی جو انانپرشورو دهم بخواه و آنچه رابرای از دست او درامان نباشد نمیخواهی برای آنان نمیتواند ایمانش کامل باشد. | آزادیخواه مصری ، به کرد او جمع شدند و او هم بانفوذ کلام کم نظیر و جرات و شهامت شگفتی انگیز و انکارروشن مخواه . با مردم چنان بینانه و انقلابی خود، بزودی توانست در جمع جوانان مصری.برای ۲- اخلاق در فرهنگ رفتار کن که دوست داری چنان رفتار کنند . بدی اسلامی . – در فرهنگ اسلامی آنچه نیکوتر استدفع برای توجیه اخلاق نظریه خود علاقمندان مشتاق و مریدان فراوان پیدا کند. این گروه کلاس علاقمندان و مریدان، که در کسوت شاگردان سید، در درس او حاضر میشدند، بعدها، هرکدام برای خود، چهرمی در آنصورت گونی های عقلی و یا احساسی مشخص یافتند و حتی دو نفر از آنها، شیخ محمد عبده دانشمند آنکس که میان تو و او و یا هردو با هم بیان شده بزرگ و معروف اسلامی و محمد احمد خود از رهبران بزرگ دشمن است دوستی یار و مذهبی و سیاسی شدند و توانستند باکمک پیرو آن خود، انقلاب | مهربان است ( ادفع بالتی است است. ارسطو برخلاف افلاطون توصیه هایی بمردم ابلاغ قواعد اخلاقی را نسبی و شده است . قبل از شرح تجربی میداند.آنچه برای یک اخلاق اسلامی مختصری از شخص خوب است ممکن اصول اخلاقی دین بود و است برای دیگری خوب مسیحیت را شرح میدهیم نباشد ، بعلاو مقبل از آزمایش دردین یهود اساس قواعد نمیتوان راه صواب و طریق اخلاقی را ده فرمان حضرت درست زندگی را مشخص تشکیل میدهد مرسی . در نمود . ارسطو رزندگی خوب را قرین سعادت میشمارد و برای نیل بسعادتنظریه اعتدال را پیش میکشد .بنظر ارسطو ● . 9 * 9 . ( جزاء سيئة سيئة مثلهـا نمن عناو اصلحناجز على الله سورمشوری ٤٠ ) . از اینجا اسلام معلوم میشود که رفتار انسانی صرفا معامله بمثل نیست بلکه اگر هنو • و مروت در کارباشدرجحان دارد زیرا معامله بمثل بطور مطلق ایجاد مهر و محبت که لازمه قوام جامعه است نمیکند . ازو ظائف انسان نسبت بخویش صبانت نفس و حفظ طريقه اعتدال در رفتار و کردار است . طهارت و حفظ سلامت بدن و روح و اجتناب از چیزهای مضر ● که وقوع آنها ، با جلوه هایی از فشار و خشونت قدرتمند برای انسان توصیه شده و انتحار از بزرگترین گناهان ترین نمونه کشور های استعمارگر غرب آن روز نسبت به ملت شمرده شده است محروم هند ، برای سید جمال پرشو رو ماجرا طلب و دلبر آتش | آرام او ، گذشته از حیرت و اندوه و تاثر ، تكان و تشکیل خانو ادمو نگهداری به تفکر وا تعمق پرداخت و برآن شد تا با پیگیری و مطالعه در مورد خانواده ازدواج | دهندگی و آموزندگی شگرفی داشت. او با مشاهده این حوادث علت و ریشه این تسلط جبارانه اروپائیان را به ممالک شرق B سهشنبه۱۸ اردیبهشتماه ۱۳۰۸- شماره ١٥٨٤٨ 9 • 9 یکصد سال مبـارزه روحانیت مترقی از میرزای شیرازی تا امام خمینی نوشته: عقیقی بخشایشی ۴ – 14 – – . در روزنامه اطلاعــات دوران تعرض به آبرووشرف دیگران سپری شد پرداخت این وجه روشن میشود و من بدینوسیله عليه نویسندگان مورخه ۲ اردیبشهت ۱۳۰۸ میانمره ی بهترین راههاست. طرفداران مكتب لذت مقاله ای به امضاء آقابــان بودند که بالاترین لنت است نص به عقل تعارضی داشت جود نمیخواهم و باید تغییر نام است با در دست داشتن شناسنامه دارد و توضیح داد موقعی که می- مذکور اعلام جرم نموده و از ܐܚܝ به تاویل نص میپرداختند. سید پس از اخراج از مصر، بار دیگر به هندوستان رفت ستاد ارتش اسلامی با مراجعه بسوابق بدهم و اصرار میکرد خود و فرزندانتان باداره امور خواستند لقبی برای شاه مخلوع دادستان محترم دادسرای جمشید سور احمــدی و حسین صالحی درج شدمکه بروندمها بخوبی بعقيده معتزله اعمال به آشکار چنانچه در این باره اقدام تهران مراجعه و نسبت به تغییر انتخاب کنند،وسیله دکتررنه انقلابی، تقاضای تعقيـــب خواهد شد که در هیچ کجا ریستیپوس که یکی از طی آن اتهامات ناروانی به ، در آبانماه همان دم خانوادگی اقدام کنید .منهم زاده شفق سئوال شده بود که نامبردگان را بعنوان مفتریدارم بشود نه نامی از من بمیان آمده سال که به سن قانونی اداره آمار رفتمو آقایوجدانی آپ نام آریا مہر معرض دارد شاگردان سقراط دهستند اینجانب نسبت داده شده مدیر کل وقت اداره آمار را ینه و متهم به تمام استانه این بود که خیر عبارت از حظ آنی است برای تشخیص و بلذات میدانست . و پس از مدتی اقامت در آنجا و نگارش و انتشار رسالمی بنام مردنیجریه، که در پاسخ مخالفان و منکران دین و دینداری و ذات خود نیک یا بد است خداشناسی نوشته شده بود و شهرت و اعتبار او را دوچندان و عقل قادر به ادراک حسن بو نه دستوری را امضاء تا دیگران بدانند دورانی کما میرسد ، خودش راسا و قبح امور است هو و جنجال به آبرو و حیثیت و دور از حقیقت است دانش را وسیله ای و شرف دیگران تعرض میکردند. رسیدن است که سرایا کذب محض کرده ام و با دخالتی در این کار اقدام خواهد کردو ملاقات کردم و آمادگی خود را موضوع را بخشنامه کردم و عملیات و بمباران داشته امو منهم برای ترضیه خاطر او باطلاع رساندم. او نیز رئیس بدون اینکه يك نسخه اینک در مقام دفاع از خود بدینوسیله نسبتهائیکه در نام خانوادگی خود را از اداره آمار تهران را احضر از بخشنامه را باداره آمار سپری شده است و بصرف ی اقدام کند، رئیس اداره آمار تهران بدهم . از همه استان ادعای واهی، نمیتوان بشرف و حیثیت اشخاص لطمه وارد تهران در ابتدا بمن گفت که ها جواب میرسد که معارض مطالب زیر را ضروری می توبا تکذیب میکنم و آنرا دادم و او در اول میدانست و چون گرفتار درد خوبست خودن چند کلمه ی ندارد و بدین ترتیب کنگره هم کرد، به فکر سفر به اروپا و اقامت درآن دیار افتاد. بدنبال این فکر راهی فرانسه شد و در شهر پاریس اقامت او امر و مناهی شرع تابع حسن و قبحذاتی اموراست گزید. در پاریس نیز آرام و قرار نداشت. همه جا با سخنان آتشین نه اینکه حسن و قبح تابع و انکار انقلابی خود، شور و غوغایی در افکند. اما مهمترین کار | سید در پاریس، انتشار روزنامهی بنام «عروه الوثقی، بود که نه امر و نهیشارع. درصورتی تنها در زمان انتشار، از شهرت و اعتبار و محبوبیتی فوق العاده که فرفه آشعری منکر حسن و قبح عقلی است و برای برخوردار بود، بلکه نام آن و محتوای مقالات و مندرجاتش، ایبکور نیز لذت را خیر رد اتهامات وارده درج اینباره بمن داده شده است ابوترابیان به آریامهر ساخت. معده ومثانه بود لذت را در بی اساس میدانم ١٣٤٥ روانه آمریکا بر نفس و که تقاضیان ۳۷ در عملیات دانم : تحصیل لذت بیرنج شده است که اینجانب سال 36 اهدانه را توصیه می در اخـلاق رواقیون پیروی از عقل و هماهنگی با طبیعت و بی تفاوتی نسبت به احساسات غير معقول داشته وتند توصیه شده انسان خانوادگی خود را عوض کنم ۲- در همان نامه نوشته موقعی که لقب آریامهر از کمبا مبنی بر تعویض نام خانوادگی لقب پیشنهادی را اعلام مینماید. ۳- باز نویسندگان در جای عقل شایستگی تصرف در در تاریخ معاصر و بخصوص تاریخ انقلابات جهان اسلام و رنج جستجو می کردر ۱- در نامه مندرجه ذکر شده است که به عنوان طرف کنگره. مجلسین بشاه خود شما کنید ، من بار گفتم ولی موقعی که در سالروز دیگر نامه خود مدعی شده اند احکام شرع را قائل نیست بخصوص ایران، ماندگار شد. سید در این روزنامه، باقمیتند. بیانی شیوا و لحنی گرم و شورافکن، عقاید انقلابی خود را انتشار اخلاق نزد اهل نوق با درگذشت فرزندتان نامه سرهنگ که من با کشتار عده زیادی از خوش رقصی درمقابل تعويض مخلوع ، داده شد ، او نام خانوادگی آریامهر مبلغ خود عکس العملی نشان نداد، ندارم. این اداره آمار است آریامهر را در جراید خواندند ترکمنها،هزاران هکتار از اراضی تصویب روشی است برای میداد و هر روز، برگروه پیروان خود می افزود. آنچه دراین جنوب عليه عشایر قشقایی چهارصد هزار تومان از اینکه در آبان استان که بین تکلیف کرده که نام همه بدست و پا افتادند منهم آنانرا تصرف کرده ام. اینهم یکی رسیدن به حقیقت بوسیله روزنامه، نقش مهم و اصلی را به عهده داشت، بارزمی پیگیر و ناچار با ابلاغ کتبی به اداره دیگر از همان اتهامات و اهی و سرسختانه بود که وی در جهت بیداری و آگاهی ملل شرق • و بویر احمدی شرکت کرده بنیادپهلوی دریافت کرده ام. سال وقتيكه بمناسبت و در بمباران آنان دست این موضوع بیشتر به انسانه برگزاری مراسم سال درگذشت مدتی بین ایندو مقام گفتگو آمار تهران موفق به تغییرنام بی اساس است. کدام اراضی سلوک صوفی سعادت و بخصوص مسلمانان، برای بدست آوردن آزادی و رهایــی کمال را در فناء في الله می مسلمانان از قید و زنجیر جهل و ناآگاهی بود . ـ ناآگاهی و آنان را کشتار شباهت دارد تا بیکم حقیقت فرزندم در روزنامه اطلاعات بود، تا اینکه آقای وجدانی کتب شدم و چندی بعد بهمین علت متعلق بچه اشخاصی و درکجا؟ داند و راه وصول به آنرا جهلی که باعث میشد نیروهای استعمارگر، چنگال استعمار خود ببرند من مانند نموده ام . اولا آقایان باید و برای روشن شدن اذهان و گیمان آگهی با امضای اداره آمار تهران دستور تعویض گفتم که متاسفانه از دست من بیکران انقطا پنجاه هکتار از تزکیه نفس و اعراض از را، هرچه بیشتر برگلوی ملل مسلمان بفشارند. باید عقل را حاکم بر اعمال توجه داشته باشند که عمومی ناچارم چگون سرهنگ آریامهر درج شد ، هوسها و لذات جسمانی | تغییر نام خانوادگی خود و خود بداند و عمل خوب آن هنگامی که سید در پاریس، دست به کار انتشار روزنامه این ترتیب تغییر نام خانوادگی | کاری برنمیاید و این موضوع | اراضی دشت گرگان واقع در تامسهای از طـرف عملیات جنوب در اواخر باطلاع برسانم : انجام شد و در صفحه آخر | ابدا ارتباطی با کار اداری من | قریه کافر اوین را از اداره املاک و ریاضت و پیروی از عروةالوثقی» شد، شاگرد وفادارش، شیخ محمد عبده مصری نیز رئیس اداره آمار شهر ری به شناسنامه قید شده است که ندارد اکنون با توجه به فتوکپی | از قرار هکتاری ده هزار ریال دستورات شیخ طریقت می به آرپیوست تادر کار انتشار روزنامه ، که به زبان عربی منتشر در خرداد ۱۳۳۹ وقتیکه | ارتش نوشته شد که این نم طبق دستور ٦١٨٦٥-٤٣١١٠١٢٦ شناسنامه ام که درپیوست است. مکاشفه شهود و استکه با عقل سازگار باشد. سال ٤١ و اوایل سال۱۲ بنابراین باید نفسانیات را کند باقساط خریداری کرده ام که با حفر چاه و صرف هزینه زیاد اینکه خوش رقصی نکرده ام عوض کند سند ، از آریامهر به آریازند بزیر بوده که پندارد میشد، یاریاش کند. غزالی که از بزرگان علم سید، علاوه بر انتشار روزنامه ، که حاوی افکار و عقاید و کلام و از برجسته ترین اهل نظرات انقلابی اربود ، در محفل مختلف علمی و دینی نیز شرکت تصوف است و تاليـات میکرد و با افراد مختلف، بخصوص کسانی که در مخالفت باسلام متعدد در علم اخلاق دارد نظراتی داشتند، به مباحثه می پرداخت. معتقد است که اخلاق نیکو یکی از افرادی که گرچه از دانشمندان بنام بود، ولی بدلیل همان رعایت وسط معتدل عدم آگاهی کامل از اصول و اساس اسلام، در مخالفت بادین مبین سخنانی می گفت «ارنسترنان، دانشمند معروف فرانسوی بود. رسید، در روزد مه خود، باب مباحثه یی شورانگیز را با او گشود و در پاسخ او، که عقب افتادگی ملل شرق را ناشی از آئین لر که از حکم عقل منحرف می بوده و نه در سال های فرزند ارشدم بنام محسن | مخصوص پادشده است و سرهنك | مقام محترم مديريت كل ثبت | ملاحظه میکنید که من علاوه شوند از خود دور ۳۷ ثانیا مرا ہے | ابوترابیان از دبیرستان | آریامهر ، طبق قانون موظف | احوال ، نام خانوادگی صاحب سيكون خاطر را رها سازد و سمت مامور، برای رسیدگی | شماره ۳ هدف ديپلم خود است این نام و خرید ماشین آلات و تراکتور آنوقت با کمال جسارت تاثر بخود راه ندهد بکارهای دفتری و آنرا تادگی نمودمو ابداتقاضای کشت آورده ام و تا اداری را گرفت ، قصد داشت | منهم بدادگستری مراجعه و + | تغییر یافته است . فلاسفه مکتب اصالت نفع از تهران روانه نمودند و | برای ادامه تحصیل عازم | مطالعه قانون ثبت احوال مصوبه برای تغییر نام نداده ام. | سال گذشته نیز در زمین اداره مانند بنتامومیل معتقدند مدتی کوتاه در ستاد نیرو | آمریکا شود و برای آماده | ۱۳۲۹ معلوم شد که موضوع املاک پس از اینکه چند ماهی از | حالا آقایان اگر مدعی هستند بهترین اعمال مفید ترین کار میکردم و نه در فنون | شدن مدتی به کلاس زبان | تغییر نام جنبه قانونی نداردو تغییر نام خانوادگی من گذشت | که من چهارصد هزار تومان | ۰۷ آخرین قسط آنرا پرداخت آنهاست و اخلاق عبارتست از هوائی آگاهی داشته ام کهبه | انگلیسی میرفت ، یکی از بهیچوجه نمیتواند مطر شود ، یکروز در دفتر کارم نشسته بودم از بنیاد پهلوی برای اینکار و سند آن در دفترخانه ۱۳۰ اعتدال همآهنگی و ترکیب هنری است برای تامین بیشترین عملیات بمباران بپردازم ونه | شبها چشمی گریان از | منهم بکار خود ادامه میدادم که آقای وجدانی مدیر کل | گرفته ام ، باید این موضوع را | تهران آزاد شده است. باردیگر لذت و سعادت با کمترین تا اینکه از طرف مدیر کل | اداره آمار ازد من آمد و گفت | به ثبوت برسانند .خوشبختانه | نویسندگان آن نامه را بعنوان سمت فرماندهی واحـدىرا | کلاس ، به منزل آمد و سعی و زحمت . بنابر این هم اکنون تمام سوابق بنیاد | مفتری تقاضا دارم تحت تعقیب عهدمدار بوده ام و نه اینکه | اظهار داشت که معلم کلاس | اداره آمار نامه ای دریافت کردم | فلانی بدادم برس، گفتم چه ملاك درستی یا نادرستي يك در هیچیک از واحد های | مرا مسخره کرده و آن نوشته بود به فرمان شده است گفت مرا بازنشسته | پهلوی در اختیار کمیته انقلاب | قرار دهند،تا حقایق برای همگی که عمل نتابـع آنست نه عملیاتی و رزم شرکت | است که مگر تو ارمنی | مطاع شاهانه نام خانوادگی کرده اند. گفتمه بمن چه ارتباطی | است انگیزه ای که داشته ام . قطعا سوابـق | هستی که در آخر نام تو | آریا زند بافتخار شموخانواده دارد . گفت بازنشستگی من با | و با مراجعه سوابق و دفاتر | سرلشکر بازنشسته ابو القاسم انجام آن شده عملیات حنوب در بایگانی | میان، است من این اسم شما داده شده است ،خواهشمند | تغییر نام خانوادگی شما ارتباط | حسابداری و مانکها جگو نگی | آریازند تیر مامسال میان افراط و تفریط استو روشن شود. در حالیکه در اسلام علاوه بر . مذهب عقلی – فرقه معتزله کنند. سودان را علیه استعمار رهبری احسن فاذا الذي بينكو نماینده نهضت عقلی درتفکر حوزه درس سید در مصر، رفته رفته به صورت مرکز و مجمعی بينه عداوة كانه ولیحمیم ) اسلامی است. پیروان معتزله برای جوانان روشنفکر و آزادیخواه درآمدکه تحت تعلیمات سید،با و هنگام قصاص و عقاب عفو عقل را مصدر معرفت دینی و صبر نیکوتر شمرده شده قرار دادند و تحصیل معرفت تمام ایمان و تو آنخود، کام در راه مبارزه با استعمار نهادند و برای است را بنظر و استدلال منوط بیداری و آگاهی مسلمانان در جهت نجات از استعمار و بدست . آوردن آزادی، جانفشانی کردند. قرآن آمده است که دانستند . چون عمل و سزای بدی بدی است مانند مسئولیت از علم و آگاهی آن و هرکه ببخشد و آشتی و اختیار برمیخیزد و عمل کند پاداشوی بر خداست ملازمنظر است نظر ازعقل صادر میشود. پس عقل مقوم اما، در مصر نیز، سید آرام و قرار نیافت و درامن و امان نماند. آنجا نیز، چه در کلاس درس، چه در جمع مریدان پیرو انشچه در مجامع مختلف در میان گروههای مردم، آنقدر زبان به انتقاداز خدیو مصر گشود از دخالتهای نیروی استعمار درمسائل داخلی حيات اخلاقی است . معتزله و سرنوشت مصریها سخن گفت تا خدیو مصر را به خشم نصوص دینی را از طریق عقلی تفسیر میکردند و اگر آورد، چنان که بزودی دستور اخراج سید از کشور و توقيف اموال وی صادر شد. ری به ذاتی بودن آنان میدانست مطالبی مستدل ، از دیدگاه تردید ناپذیر علمی و بد موافق نیست عقل و شرع است نظر معتزله در ک به تصدیق دوست ودشمن، هرآنچه که ارنست رنان گفته بنظر او خیر چیزی است بود. در این مقالات، بگونه یی انکار ناپذیر ردکرده بود . خدا بدان ادامه دارد نوشت شر چیزی است که نهی کرده است.